باشگاه نساجی مازندران در اطلاعیهای اعلام کرد آمادگی دارد آموزگاری را که به دلیل پخش ترانه در کلاس درس اخراج شده استخدام کند تا «از توانایی او در امور فرهنگی بهره ببرد». این آموزگار یکی از ترانههایی را که این روزها در ایران معروف شده در کلاس پخش کرده و دانشآموزان با آن همخوانی کردهاند.
صدف صفرزاده آموزگار دوره ابتدایی در شهرستان «قائمشهر» (شاهی) استان مازندران در پی انتشار ویدئویی اخراج شد که نشان میداد او ترانه «گانگستر شهر آمل» را که جزو ترانههای معروف این روزها در ایران است در کلاس پخش و دانشآموزان با این ترانه همخوانی کردهاند.
اخراج صدف صفرزاده که طی ۲۴ ساعت پس از پخش این ویدئو صورت گرفت با واکنشهای مختلفی همراه شده است اما به سرعت روابط عمومی باشگاه نساجی مازندران با انتشار اطلاعیهای تأکید کرد که «در راستای وظایف و مسئولیتهای اجتماعی، خانم صفرزاده، آموزگار قائمشهری را که اخیرا به دلایلی مورد بیمهری قرار گرفته به استخدام باشگاه در میآورد تا از توانایی او در امور فرهنگی بهره ببرد.»
در اطلاعیه باشگاه نساجی مازندران آمده که این باشگاه «متعلق به مردم قائمشهر، مازندران و همه نقاط ایران است و وظیفه حمایت از مردم ایران را روی دوش خود میبیند و تا حد توان برای دستیابی به این هدف تلاش خود را ادامه خواهد داد.»
بعد از انتشار ویدئویی از دانشآموزان یک مدرسه غیرانتفاعی در شاهی (قائمشهر) در شبکههای اجتماعی که در آن دانشآموزان ترانه «گانگستر شهر آمل» را در حضور معلم خود همخوانی میکنند، مدیر آموزش و پرورش مازندران از اخراج این معلم و احتمال «لغو مجوز مدرسه» خبر داد.
حسین کمالی مدیر آموزش و پرورش استان مازندران روز پنجشنبه ۲۷ بهمن حکم اخراج صدف صفرزاده را امضا کرد. او همچنین از ترانهای که توسط دانشآموزان شاهَوی (قائمشهر) همخوانی شده بود به عنوان «آهنگ مبتذل» نام برد و گفت که «بر اساس تصمیم و رأی شورای نظارت آموزش و پرورش استان مازندران به مدیر مدرسه تذکر کتبی داده شده و احتمالا مجوز فعالیت این مدرسه لغو خواهد شد.»
مصطفی بابایی مسئول روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش نیز در پی انتشار این ویدئو در توئیتی از فضای شاد کلاس با عنوان شکسته شدن «حرمت کلاس» و «هنجارها» نام برد.
همچنین آیتالله علی معلمی امام جمعه شهرستان شاهی (قائمشهر) نیز در نامهای به استاندار مازندران خواستار بخشش صدف صفرزاده به مناسبت «عید مبعث» و بازگشت به کار این آموزگار شده است. امام جمعه «قائمشهر» (شاهی) مدعی شده که صدف صفرزاده ابراز تأسف کرده و «از مسئولین محترم ذیربط تقاضای عفو و بخشش دارد و قول میدهد در انجام وظیفه با تعهد دینی و التزام عملی به ارزشهای اسلامی و انقلابی عمل کند.»
ویدئوهای منتشرشده از شیوه تدریس و برخورد صدف صفرزاده با دانشآموزانش نشان میدهد او از اندک آموزگارانی است که در فضای بسته آموزش و پرورش جمهوری اسلامی با وجود همه محدودیتها با خلاقیت تلاش میکند انگیزه دانشآموزان را تقویت کرده و کلاس درس را به محیطی شاد و فرحبخش برای آنان تبدیل کند.
همچنین کانال صنفی معلمان ایران نیز خبر داده که آموزش و پرورش مازندران اطلاعیهای درباره تجدید نظر درباره وضعیت صدف صفرزاده منتشر کرده است. در این اطلاعیه آمده «با توجه به اینکه مدیر مدرسه طی نامهای کتباً درخواست تجدید نظر و مساعدت در خصوص ادامه همکاری این معلم را نمودهاند و معلم مربوطه هم با اعلام ندامت و اذعان به عدم توجه به آثار سوء نیت بخشی به برخی رفتارهای غیراخلاقی و هنجارشکن موجود در متن این ترانه، درخواست مساعدت جهت جبران اتفاقات اخیر را داشته است، تجدیدنظرخواهی آنان با حضور همه اعضای شورای نظارت مطرح و در خصوص ادامه همکاری وی تصمیمگیری خواهد شد.»
در ادامه این اطلاعیه آمده «به همین منظور در اسرع وقت موضوع تجدیدنظرخواهی این معلم و مدیر در شورای نظارت، با حضور تمامی اعضاء مطرح و با نگاه رأفت اسلامی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.»
اینهمه در حالیست که اقدام دوگانه جمهوری اسلامی که از یکسو آموزگاری طی یک روز اخراج یا بازداشت مأمور نیروی انتظامی تنها یک روز پس از اینکه گفته بود قانونی برای مقابله با بیحجابی وجود ندارد، در برابر مماشات درباره پرونده مهم مسمومیت دانشآموزان در قم و تهران، و یا تجاوز یک فرمانده انتظامی به دختر نوجوان ۱۵ ساله در چابهار قابل توجه است!
در همین رابطه وبسایت «رویداد۲۴» نوشته که «یک وجه ماجرای اخراج معلم قائمشهری، برخورد سریع و فوری با اتفاقی بود که به زعم مسئولان خوشایند نبود و برای آنها «شبیخون فرهنگی» تلقی میشد، به همین دلیل بود که از انتشار کلیپ همخوانی معلم و شاگردان تا اخراج معلم، کمتر از ۲۴ ساعت طول کشید؛ چنانچه در ماجرای «بهنام زارع» مامور پلیس کرمانشاهی که میگفت قانونی برای مقابله با بیحجابی وجود ندارد هم واکنش کمتر از یک روز بود و چند ساعت پس از انتشار گسترده کلیپ، پلیس اعلام کرد که «مامور مذکور به دایره بازرسی فراخوانده شد و مورد توجیه آموزشی قرار گرفته است.»
وجه دیگر ماجرا را در اتفاقات مشابه باید جستجو کرد؛ مثلا از هفته گذشته ماجرای مسمومیت دانشآموزان رخ داده و هنوز نه تنها هیچ نهادی مسئولیت را بر گردن نگرفته بلکه هنوز مشخص نیست دلیل مسمومیت چه بوده است! به بیان دیگر در موضوعی که ممکن است جان دهها دانشآموز گرفته شود و آنها تا پای مرگ پیش رفتند، هیچکس خود را مکلف به پاسخگویی نمیداند، اما تا پای مسئله «فرهنگی» به میان میآید، از دادستانی و وزارت آموزش و پرورش و نمایدگان مجلس و دولت و… حاضرند و برای پیگیری ماجرا و در نهایت تصمیم برای اخراج معلم از یکدیگر سبقت میگیرند.
واقعیت اینست که در این سالها مقامات نشان دادهاند که هیچکدام از حقوق مردم جزو دغدغههای آنها نیست. تا کنون دهها تصویر از وضعیت تأمین گرمای مدارس مختلف در کشور منتشر شده و اتفاقا همگی نیز به صورت گسترده منتشر شده است، اما در یک مورد هم مشکل به سرعت حل نشده است. در برخی مواقع فقدان سیستم گرمایی مناسب، به آتشسوزی در مدارس منجر شده، اما عجیب آنکه این موارد اساسا برای تصمیمگیران اهمیت ندارد! از فاجعه مدرسه دخترانه شینآباد چندین سال میگذرد و تا کنون سه دولت عوض شده، اما هنوز مشکل دختران معصومی که به بدترین شکل دچار حادثه شدند، حل نشده است!