از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی، در میان سقوط آزادی و اخلاق و انسانیت در جامعه، ارزش پول ملی نیز قربانی همیشگی این وضعیت نابسامان بوده است.
رابطه مستقیم سقوط ارزش پول ملی با ناکارآمدی اقتصادی حکومت بر کسی پوشیده نیست.
اما ایرانیان همیشه با چنین قهقهرایی روبرو نبودهاند.
روزگاری که چرخ اقتصاد ایران در دست دولتهای مختلف شاهنشاهی بود، در مسیری که همواره رو به بهبود داشت، مردم نیز زندگی متفاوتی داشتند.
کنترل درآمدهای کشور و صرف آنها در طرحهای بزرگ صنعتی و عمرانی توسط نیروهای متخصص و میهنپرست که سود خود را نیز در گرو رفاه و خوشبختی جامعه میدیدند، ریال ایران را در ۷ فروردین ۱۳۵۷ به یکی از ۱۶ واحد پول معتبر دنیا تبدیل کرد.
جایگاه پول ایران که در رده دوازدهم پولهای جهان پس از کرون سوئد و جلوتر از دلار استرالیا و شیلینگ اتریش قرار داشت، با آغاز حکومت ناکارآمد ملایان سیر نزولی را شروع کرد.
مسئولیت متخصصان به افراد ناکارآمد و بیمسئولیت سپرده شد که تشنه ثروت برای خود و خانوادههای مافیایی خویش بودند و بجای کسب درآمد قانونی با آبادانی میهن، سودای صدور انقلاب و پرورش «امت» در ایران و فراتر از مرزها را در سر داشتند.
آنها آنقدر جنگ و تحریم به مردم تحمیل کردند و همزمان با غارت و فساد گسترده تیشه به ریشه اقتصاد کشور زدند که نرخ برابری ریال ایران و دلار آمریکا که در ۱۳۵۷ تنها ۷۰ ریال بود، در بهمن ۱۴۰۱ به ۵۰۰ هزار ریال رسید!
مسیر قهقرایی که پول ملی و اقتصاد کشور در جمهوری اسلامی طی کرده، یکی از دلایل مهم و شاخص تجربه جمعی ملت ایران است که آنها را به شعارهایی چون «رضاشاه روحت شاد» و «ایران که شاه نداره حساب کتاب نداره» رسانده است. روندی که در آن انقلاب ملی ایران میتواند ریال و اقتصاد را نیز در کنار محیط زیست و شهروندانی که در حاکمیت شرّ گرفتار آمدهاند، پیش از آنکه دیر شود، نجات دهد.
در همین لحظه که از این پنجره به تماشا و شنیدن نشستهاید، پول ملی ایران باز هم بیارزشتر شده است.