گفتگویی از سال‌های دور؛ استلا استیونس در دومین جشنواره جهانی فیلم تهران

- دومین جشنواره‌ی جهانی فیلم تهران ۱۵ آذرماه ۱۳۵۲ پس از ده روز به پایان رسید، اما تعداد اندکی از میهمانان جشنواره چند روزی بیشتر در تهران ماندند، از جمله استلا استیونس و پسر هجده‌ ساله­‌اش اندرو و این فرصتی طلایی بود تا بتوانم گفتگوی کوتاهی با او انجام دهم.
- وی در مورد دیدارش از اصفهان و شیراز گفت: «این دو شهر آن‌قدر فوق­‌العاده و چشمگیر بودند که تصمیم گرفته‌­ام فیلمی در اصفهان بسازم.» که البته هرگز عملی نشد.
- استلا استیونس در دهه‌ی شصت جزو ستارگان برتر (A) و همراه راکوئل ولش، اَن مارگارت، آنجی دیکنسون و بریژیت باردو سمبل سکس در سینما بودند. اما استلا استیونس به ­تدریج از مردسالاری حاکم هالیوود بیزار شد، چون اجازه ندادند او به کارگردانی بپردازد و از این علاقه‌ی او حمایت نکردند.

چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۰۱ مارس ۲۰۲۳


بهمن مقصودلو – استلا استیونس، بازیگر و کارگردان و تهیه‌کننده سینما، ملقب به «لعبت سینما» که جاذبه‌ی جنسی شیرینی را در دهه‌ی شصت میلادی بر پرده‌ی نقره‌­ای آورد، روز جمعه ۱۷ فوریه به دلیل بیماری آلزایمر در بیمارستانی در لس­‌آنجلس درگذشت. او به هنگام مرگ هشتاد و چهار سال داشت (۱۹۳۸-۲۰۲۳).

گفتگوی بهمن مقصودلو با استلا استیونس / تهران / آذرماه ۱۳۵۲

دومین جشنواره‌ی جهانی فیلم تهران ۱۵ آذرماه ۱۳۵۲ پس از ده روز به پایان رسید، اما تعداد اندکی از میهمانان جشنواره چند روزی بیشتر در تهران ماندند، از جمله استلا استیونس و پسر هجده‌ ساله­‌اش اندرو و این فرصتی طلایی بود تا بتوانم گفتگوی کوتاهی با او انجام دهم. این گفتگو در مجله‌ «ستاره سینما» (شنبه اول دی‌ماه ۱۳۵۲) به چاپ رسید.

استیونس اصلاً انتظار نداشت که در ایران و سفرش به اصفهان و شیراز بین مردم و علاقمندان هنر هفتم مشهور باشد. در سفرش به اصفهان و شیراز به دیدن یکی از فیلم‌هایش «آتش‌افروز» با جیم براون رفته بود و استقبال مردم از این فیلم برایش باورنکردنی بود.

بهمن مقصودلو، استلا استیونس و پسرش / آذرماه ۱۳۵۲

در مورد دیدارش از اصفهان و شیراز گفت: «این دو شهر آن‌قدر فوق­‌العاده و چشمگیر بودند که تصمیم گرفته‌­ام فیلمی در اصفهان بسازم.»

وی ادامه داد: «نام فیلم چشمان سبز در اصفهان خواهد بود، داستان عشق دو جوان و ماجراهایشان در اصفهان».

او در توضیحاتی بیشتر گفت که خودش فیلم را کارگردانی خواهد کرد و بزرگمهر رفیعا را به عنوان دستیار انتخاب کرده تا به او در انتخاب مکان و کارگردانی کمک کند. در جواب این پرسش که کدامیک از فیلم‌های ایرانی را دیده‌ است، گفت: «فیلم خوب بوف کور ساخته‌ی آقای رفیعا. ایشان ایرانی فارغ‌­التحصیل سینما از دانشگاه UCLA آمریکاست.»

خیلی خوشحال شدم که فیلم خوب «بوف کور» اثر صادق هدایت را که دوست عزیزم بزرگمهر رفیعا ساخته است تماشا کرده و با او فیلمی خواهد ساخت. او ادامه داد که خودش در این فیلم بازی نخواهد کرد تا مردم به کارگردانی‌اش توجه کنند، اما پسرش اندرو و یوجینا استوارت بازیگران فیلم خواهند بود.

استلا در مورد زندگی خصوصی­‌اش گفت: «هفده سال است طلاق گرفته‌­ام و اندرو تنها پسرم است.»

او در مورد اینکه چگونه به سینما روی آورد گفت: «از کودکی به تئاتر و سینما علاقه داشتم. به همین علت به دانشگاه ممفیس (در ایالت می‌­سی‌­سی‌­پی) رفتم و در رشته‌ی تئاتر فارغ‌­التحصیل شدم و با کار و کمی هم شانس به اینجا رسیده‌­ام.»

استلا استیونس در مورد کار در سینما چنین ادامه داد: «اولین فیلم سینمایی‌ام «لیل آبنر» (۱۹۵۹) بود که دو کارگردان داشت: مل فرانک و نورمن پاناما.»

استلا استیونس و بهمن مقصودلو / آذرماه ۱۳۵۲

از او می­‌پرسم: شما با کارگردان‌­های خوبی در دهه‌ی شصت و اوایل دهه‌ هفتاد کار کرده‌­اید. کدام­یک برای شما شاخص­‌ترند؟

فوری می‌­گوید: وینسنت مینِلی که کارگردان من در فیلم «زن بابای ادی» در سال ۱۹۶۲ بود.

– یک سریال تلویزیونی هم از این داستان تهیه شد ولی شما در آن نبودید. چرا؟

– بله، تهیه‌­کننده فکر می­‌کرد که کسی مثل من نتواند از عهده‌ی آن نقشی که من در فیلم ایفا کردم برآید. در نتیجه این نقش را در آن سریال تلویزیونی حذف کردند.

از او پرسیدم چرا خودتان بازی نکردید؟ او در جواب گفت: «چون به فیلم‌های تلویزیونی علاقه دارم.» و ادامه داد: «تا کنون فقط در چهار فیلم تلویزیونی بازی کرده‌­ام چون فکر می­‌کنم تلویزیون در مقام مقایسه با سینما محل تجلی هنر نیست.»

از فعالیت تئاتری‌اش پرسیدم و اینکه با کدام نمایشنامه شروع کردید؟ پاسخ داد: «با ایستگاه اتوبوس اثر ویلیام اینچ که اتفاقاً پسرم هم اولین کار تئاتری‌اش را با نمایشنامه‌­ای از همین نویسنده شروع کرد و این نمایشنامه «شکوه علفزار» بود.»

– کدام فیلمتان را بیشتر دوست دارید؟

– افسانه‌ی کیبل هوگ اثر سام پکین­‌پا.

آکیرا کوروساوا، استنلی کوبریک و فرانسوا تروفو هم سه کارگردانی بودند که استلا علاقه داشت با آنها کار کند. او از جشنواره‌ی جهانی فیلم تهران هم خیلی تمجید کرد و آن را ستود و شب آخر جشنواره را از یادنرفتنی خواند ولی انتخاب فیلم­‌های آمریکایی در فستیوال را نمونه‌­های خوب و شایسته­‌ای از سینمای آمریکا نمی‌­دانست.

پرسیدم: چه موقع برای شروع کارتان به ایران برمی­‌گردید؟

– فصل بهار برمی‌گردم.

که متأسفانه نشد و استلا دیگر برنگشت و این پروژه اجرا نشد.

گفتگو را با این سؤال تمام کردم: در شرایط فعلی نقش سکس را در سینما چگونه می‌­بینید؟

استیونس اول تکانی خورد و ابروها را در هم کشید و بعد با چهره‌­ای شاد جواب داد: «این بستگی به چگونگی استفاده از سکس در سینما دارد.»

در پایان باید اضافه کنم: اولین فیلم استلا استیونس نقشی در فیلم «یکی برای من بگو» (فرانک تاشلین ۱۹۵۹) بود که بینک کراسبی و دبی رینولدز در آن بازی می کردند. بازی درخشانش در این فیلم سبب شد که او را ستاره‌ی آینده بنامند و جایزه‌ی گلدن‌گلاب را در بخش «امید آینده» از آن خود کند.

استیونس جزو آخرین ستارگانی بود که از سیستم تولیدی استودیوهای هالیوود به سینما وارد شد، سیستمی که با قراردادهای چندساله شغل‌شان تأمین می‌شد ولی عرصه محدود بود و مجالی برای بروز خلاقیت‌ها وجود نداشت.

استلا استیونس در دهه‌ی شصت جزو ستارگان برتر (A) و همراه راکوئل ولش، اَن مارگارت، آنجی دیکنسون و بریژیت باردو سمبل سکس در سینما بودند. اما استلا استیونس به ­تدریج از مردسالاری حاکم هالیوود بیزار شد، چون اجازه ندادند او به کارگردانی بپردازد و از این علاقه‌ی او حمایت نکردند. همچنین بهترین فیلم­‌های استلا استیونس در دهه‌ی شصت و اوایل هفتاد میلادی با هنرپیشگان و کارگردان‌­های مهمی خلق شد.

استلا استیونس در طول نیم ­قرن فعالیت هنری، در شصت فیلم سینمایی و تلویزیونی بازی کرد و طی چهار دهه در بیش از هشتاد سریال تلویزیونی ظاهر شد.

مهم‌ترین فیلم‌های وی عبارتند از: نغمه‌های دیروقت (جان کاساوتیس، ۱۹۶۱)، زن‌پدر ادی (وینسنت مینلی، ۱۹۶۲، یک رمانتیک کمدی که مجله‌ی واریتی بازیگری‌ استلا را ستود)، پرفسور دیوانه (جری لوییس، ۱۹۶۳، فیلمی رمانتیک کمدی که روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز بازی او را ستود)، صداخفه‌کن‌ها (فیل کارسون، ۱۹۶۵)، حماسه‌ی کیبل هوگ (سام پکین‌پا، ۱۹۷۰) و حادثه‌ی پوزیدون (رونالد نیم، ۱۹۷۲).

استلا استیونس در مقابل بازیگرانی چون الویس پریسلی، دین مارتین، گلن فورد، جری لوییس، جین هکمن، ارنست بورگناین، جیسون روباردز با موفقیت بازی کرده است.

او در پانزده سالگی با همکلاس‌اش هرمان استیونس ازدواج کرد، در شانزده سالگی تنها پسرش اندرو متولد شد و در ۱۹۵۷ طلاق گرفت اما نام خانوادگی همسرش را برای حرفه‌ی خود در تئاتر و سینما برگزید.

این زن زیبا با صورتی کودکانه و معصوم که در فیلم‌های سکسی- کمدی بهترین بازی‌ها را ارائه کرده است فقط توانست دو فیلم کارگردانی کند: فیلم اول، «قهرمان زن آمریکایی» (۱۹۷۹) مستندی به مدت نود دقیقه بود و دیگری فیلمی داستانی با بازیگری پسرش اندرو به نام «مزرعه» (۱۹۸۹) که در کانادا ساخت.

در مقابل، پسرش نیز که بازیگر، کارگردان و تهیه‌­کننده شد مادر را در فیلمی به نام «وحشت درون II» کارگردانی کرد. بالاخره اینکه استلا استیونس و پسرش اندرو فقط در یک سریال: «کوره‌راه اُورگان»، در اپیزود دختر هانا با یکدیگر بازی کرده‌­­اند.

استلا استیونس رمانی هم با عنوان «الواتی‌های چشمگیر» (۱۹۸۹) منتشر کرد که به نوعی بازتابی از زندگی خودش است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=313812