فیروزه نوردستروم- رضا نوروزی اسبقرانی زندانی مشروطهخواهی که هماکنون در بند ۱۰ سالن ۳۳ زندان «رجایی شهر» دوران محکومیت خود را سپری میکند متولد ۱۳۶۹ در روستای اسبقران از توابع شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی است. او در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ همراه با نرگس نوری نیک همسر و داریوش و کوروش دو فرزند خردسالش در در میدان «انقلاب» تهران، وانتبار خود را به آتش کشید و از مردم خواست به جمهوری اسلامی «نه» بگویند.
او در این اقدام اعتراضی که ویدئوهایش بلافاصله در شبکههای اجتماعی پخش شد، فریاد میکشید که «برای این سرزمین میجنگم. برای بازگشت شاهزاده رضا پهلوی میجنگم». همسر جوانش نرگس نوری نیک که متولد استان سیستان و بلوچستان است نیز در حالی که دست کوروش پسر دو سالهاش را گرفته و داریوش پسر چند ماههاش را در آغوش داشت، در کنار وی بود.
پیش از این رضا نوروزی یکبار در منطقه فلکه دوم گوهردشت کرج در سال ۱۳۹۶ و یکبار هم در محوطه آرامگاه کوروش در پاسارگاد بازداشت شده بود.
رضا نوروزی در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ به دنبال اعتراضی که مردم را به دفاع از سرزمین خود فرا میخواند، به همراه همسر و دو فرزند خردسالش توسط ماموران امنیتی در تهران بازداشت شد. او پس از دو ماه نگهداری در سلول انفرادی وزارت اطلاعات و پایان مراحل بازجویی به بند عمومی زندان اوین منتقل شد.
جلوگیری از اعزام رضا نوروزی زندانی مشروطهخواه به بیمارستان با وجود وضعیت وخیم جسمی
این فعال مشروطهخواه از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» محاکمه و مجموعا به ۱۰ سال حبس محکوم شد. حکم رضا نوروزی در دادگاه تجدید نظر هم تأیید شد که ابتدا ۵ سال و ۶ ماه و پس از اعتراض وی به این حکم به ۴ سال و ۲ ماه کاهش پیدا کرد.
یک شهروند نزدیک به خانواده رضا نوروزی در گفتگو با کیهان لندن با اشاره به اینکه رضا نوروزی و و همسرش در روزهای نخست پس از بازداشت مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند میگوید: «هنگامی که همسر رضا نوروزی به همراه دو فرزند خردسالش در زندان بسر میبردند به او اجازه نمیدادند که در زندان شیرخشک تهیه کند و او به ناچار برای سیر کردن نوزاد خود انگشت دستش را برید و خون خود را به دهان فرزند نوزادش ریخت. رضا نوروزی در گفتگو با همبندیهایش بارها به آزار و اذیت همسر و فرزندانش در سلول انفرادی اشاره کرده و گفته بود مسئولان زندان او را تهدید کردند که بچهها و خودت را از بین میبریم.»
به گفته وی، رضا نوروزی پس از بازداشت حدود دوماه تحت شکنجه بود که پس از تشنج نوزاد دو ماهه وی در سلول انفرادی و نشان دادن فرزندش در آن شرایط او را وادار کردند که به شاهزاده رضا پهلوی توهین کند ولی او قبول نکرد. بعد از آنهم چند بار او را به سلول انفرادی منتقل کردند. او در بند دو الف سپاه در زندان اوین، بازداشتگاه ۲۰۹ اوین و بند ۲۴۱ اوین هم زیر شکنجه قرار گرفت. در این دوران به دلیل شکنجه با شوکر و ضربات مشت و لگد به کلیههای وی، چند روز دچار خونریزی از طریق مثانه شد و بعد از ۷ روز او را به بیمارستان منتقل کردند. در حال حاضر او از سردردهای شدید شکایت دارد و از مقامات زندان خواسته که او را به بیمارستان منتقل کنند.
جان #رضا_نوروزی در خطر است. او در اردیبهشت ۱۴۰۰ در حالی که همسر و دو فرزند خردسالش همراهش بودند، به اعتراض علیه جمهوری اسلامی پرداخت و ماشین خود را آتش زد. وی همان زمان دستگیر و پس از دو ماه تحمل حبس انفرادی به بند عمومی زندان اوین منتقل و بعد به ده سال زندان محکوم شد. pic.twitter.com/NMUILBRHRi
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) March 2, 2023
این فرد مطلع با اشاره به اینکه خانواده رضا نوروزی همراه با پدر و مادر وی در یکی از شهرکهای کوچک کرج در استان البرز ساکن هستند ادامه میدهد: «بعد از دستگیری رضا نوروزی اتفاقات زیادی برای خانواده وی بهخصوص همسر و فرزندانش در زندان و خارج زندان رخ داد؛ در حال حاضر آنها زیر شدیدترین فشارهای امنیتی هستند، در نبود پدر خانواده درآمدی ندارند، علاوه بر مخارج زندان، مخارج خانواده فشار مضاعفی بر رضا نوروزی وارد کرده است.»
به گفته وی، رضا نوروزی مدت کوتاهی در سالن ۳ زندان اوین دوران حبس خود را سپری کرد و برای اینکه لازم بود درامدی داشته باشد تا برای همسر و فرزندانش بفرستند در بخش «جهاد» مشغول به کار شد. این بخش قسمتی است که در آن زندانیان نیازمند، کارهای خدماتی نظیر جابجا کردن بار فروشگاه، نظافت کریدورهای اصلی یا تعمیرات را انجام میدهند. به این ترتیب سالن محل حبس رضا نوروزی تغییر کرد و مشغول به کار شد؛ او هر حقوقی که میگرفت برای خانوادهاش میفرستاد، البته پول رایج آنجا سیگار است؛ وی از حقوقش سیگار میخرید و به کسانی میداد که میتوانند در بیرون زندان پول واریز کنند. آنها هم همان مبلغ را برای همسر او واریز میکردند.
🔴#رضا_نوروزی که پارسال با همسر و دو فرزند در تهران با #نه_به_جمهوری_اسلامی اتومبیل خود را به آتش کشید،دوران زندان را با فشار مضاعف در زندان سپری میکند و بدلیل منع از کار در زندان، خانوادهاش تحت فشار شدید مالی قرار گرفتهاند.#نظام_ناکارآمد#نظام_سرکوبگرhttps://t.co/TbAQzm1zmb pic.twitter.com/hSV1vUG0qV
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) July 11, 2022
این فرد اضافه میکند: «علاوه بر کار در بخش «جهاد» رضا نوروزی همزمان «شهرداری» چند اتاق را هم بر عهده گرفت؛ شهرداری یعنی نظافت، شستشوی ظروف، پردهها و اتاقها، پر کردن و شستن فلاسکهای چای و غیره، یعنی هر کاری که یک خدمتکار در مورد یک اتاق باید انجام دهد بر عهده فردی به نام «شهردار» گذاشته شده. رضا برای درآمد بیشتر کارهای همزمان این اتاقها را انجام میداد و هر مبلغی که از اتاقها میگرفت برای همسر و فرزندانش میفرستاد.»
وی ادامه میدهد: «از آنجا که شخصیت، ادب و عزت نفس رضا نوروزی مورد توجه زندانیان سیاسی و حتی غیرسیاسی قراردارد، مسئولان زندان تلاش کردند او را از بخش «جهاد» بیرون کنند. بنابراین به محض تغییر رئیس اندرزگاه ۴ او را از اندرزگاه ۴ به اندرزگاه ۸ منتقل کردند و آنجا دیگر شغلی نبود که بتواند درآمدی به دست آورد. رضا نوروزی را به سالن ۷ اندرزگاه ۸ فرستادند؛ سالن ۷ مختص جرائم عادی و اغلب خشن است که توسط عوامل رژیم اداره میشود، مثلاً وکیل بند این سالن همان کسی بود که روحالله زم را به دام انداخت یا سالن ۷ به دست حسن رعیت اداره میشد.»
او به حسن میرکاظمی معروف به حسن رعیت از بسیجیان و لباسشخصیهای معروف جمهوری اسلامی اشاره میکند. نام او یادآور تصویریست که در اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ اسلحه در دست و سوار بر موتور به دنبال شکار معترضان است.
حسن رعیت، بسیجی تاجر، به اتهام فساد اقتصادی در «حکم بدوی» به ۳۵ سال زندان محکوم شد
به گفته این فرد نزدیک به خانواده رضا نوروزی، زندانیان سیاسی دوست و همبند رضا نوروزی با توجه به شناختی که از روحیات او داشتند میدانستند که او زیر بار حرف زور نمیرود بنابراین با چند بار نامهنگاری و رایزنی با مسئول اندرزگاه ۸ موفق شدند او و رضا سلمانزاده پدر مهدی سلمانزاده از کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ را از سالن ۷ به سالن ۸، محل نگهداری اغلب زندانیان سیاسی منتقل کنند. در اندرزگاه ۸ سالن ۸، ۹ و ۱۰ که محل نگهداری زندانیان محکوم سیاسی است، یک انجمن صنفی زندانیان برای رسیدگی به وضعیت و مشکلات زندانیان تشکیل شده برای بررسی مشکلاتی نظیر بیماری زندانیان، خرید اقلامی مثل دستگاه فشار خون، دستگاه اندازهگیری قند خون، تهیه کتابهای لازم برای کتابخانه و غیره که رضا نوروزی نیز فعالانه در جلسات این انجمن هم حضور داشت. همچنین در جلسات اعتراضی زندانیان یا خواندن سرودهای جمعی در اعتراض به سرکوب مردم یا برخوردهای ماموران و مسئولان زندان در داخل زندان با زندانیان سیاسی شرکت داشت.
این فرد مطلع ادامه میدهد که رضا نوروزی در شب حادثه آتشسوزی در زندان اوین به زندان «رجایی شهر» منتقل شد: «سه روز مانده به شب حادثه آتشسوزی در زندان اوین رضا نوروزی را به همراه چند نفر دیگر به زندان رجایی شهر منتقل کردند، در زندان رجایی شهر در بند ۱۰ سالن ۳۳ رضا نوروزی به جمع زندانیان سیاسی این بند ملحق شد، تا اینکه دو هفته پیش وی و یکی دیگر از زندانیان سیاسی را از بند خارج کردند و به انفرادی بند ۲۴۱ بازداشتگاه اوین مربوط به حفاظت اطلاعات قوه قضاییه منتقل کردند و به خاطر شب آتشسوزی اوین آنها را مورد بازجویی قراردادند در حالی که همانطور که گفتم رضا نوروزی دو سه روز مانده به شب آتشسوزی اوین از آنجا به زندان رجایی شهر تبعید شده بود و در شب آتشسوزی اصلا در زندان اوین نبود. اما ماموران امنیتی سعی داشتند این اتفاق را به گردن او و یکی دیگر از همبندیهای او بیندازند؛ به همین دلیل او را مورد ضرب و جرح شدید قرار دادند تا جایی که دو روز پیش پس از انتقال او از انفرادی ۲۴۱ به زندان رجایی شهر او را در بیمارستان بستری کردند. صورت رضا نوروزی به دلیل ضرب و جرح کبود و متورم شده و وضعیتاش طوری بود که یک پای او گچ گرفته شد. »
این شهروند نزدیک به خانواده رضا نوروزی با تاکید براینکه این زندانی مشروطهخواه در بند ۲۴۱ حفاظت اطلاعات قوه قضاییه در زندان اوین بارها مورد ضرب و جرح قرار گرفته و تهدید شده است توضیح میدهد: «رضا نوروزی در یک پیام صوتی اشاره کرده است که بازجوها در بند ۲۴۱ او را به جدایی از همسرش تهدید کرده و گفتهاند کاری میکنیم که زنت را طلاق بدهی! اینها زندانی را از همه لحاظ تحت فشار قرار میدهند؛ خانواده و زندگی زناشویی زندانی را نابود میکنند، محل درآمد او را از بین میبرند، فرد را به موجودی تبدیل میکنند که پس از آزادی از زندان بجز درگیر شدن با روزمرگیهای زندگی و ساختن زندگی از صفر نتواند به تاریخ، فرهنگ، سیاست یا شعر فکر کند، برای رضا نوروزی هم یک فشار روانی و تهدید مضاعف ایجاد کردهاند که تحمل زندان برایش دشوارتر شده است برای اینکه او را به زانو دربیاورند از او خواستند که به گروههای اپوزیسیون فحاشی کند که رضا قبول نکرد. البته این رویه در مورد بسیاری از زندانیان سیاسی که به اعتقادات و خواستههای سیاسی خود پایبند بودهاند اجرا شده است.»
به گفته وی، هر زندانی حق داشتن تماس تلفنی و ملاقات با خانواده دارد اما رضا نوروزی بارها به خاطر فعالیتهای داخل زندان اعتراضات و درگیریها و ارسال فایل صوتی به خارج زندان، ممنوع از ملاقات و تماس تلفنی و به اصطلاح «شورایی» شده است. منظور از «شورایی شدن»، قرار گرفتن زیر فشار کمیتهای در زندان است که تصمیم میگیرد چه تنبیهی برای چنین زندانیانی در نظر بگیرد مثلا برای چند ماه ممنوع از ملاقات یا تلفن شوند.
این فرد در ادامه با اشاره به اینکه رضا نوروزی با علم به تمام بلاهایی که بر سرش خواهد آمد، تمام داشتههایش را به میدان آورده تاکید میکند: «رضا نوروزی به میدان انقلاب آمد، همان یک ماشین نیسان باری را که تنها محل درآمدش بود و با آن بار جابجا میکرد به آتش کشید و همسر و فرزندانش را نیز با خود همراه کرد با علم به اینکه میدانست آنها هم بازداشت خواهند شد.»
به گفته وی، رضا نوروزی دائم فایلهای صوتی منتشر میکند، مدام از این زندان به آن زندان تبعید میشود، زیر شکنجه، جنگ اعصاب و احضار و تهدید خود و خانوادهاش است: «اخیرا هم شاهد بودیم که در بند ۲۴۱ به آن شکل وحشیانه به بدن و سر و صورت او آسیب زدند و به ناچار از زندان رجایی شهر به بیمارستان منتقل کردند و پایش را گچ گرفتند. او از همان ابتدا اصول و خواستهای را مطرح کرده و همچنان بر همان اصول پایبند است و در اعتقادات، باورها و نوع مبارزهاش هیچ تغییری ایجاد نشده است.»