جمشید عنبرستانی – شمارش معکوس پایان عمر نکبتبار جمهوری اسلامی با خیزش انقلابی مردم و جوانان آزادیخواه و میهندوست ایران به نقطه صفر نزدیکتر شده است. علاوه بر هزاران بلا و نکبتی که حکومت ملایان بر سر میهن و ملت ایران آوار کرده است، شرایط اسفبار اقتصادی و به زیر خط فقر کشانده شدن اکثریت مردم که حاصل بیکفایتی مسئولان و مدیران رژیم و دزدیها و اختلاسهای نجومی حاکمان و نزدیکان و ایادی و نوچههای حکومت و حیف و میل کردنهای بی حد و حساب ثروتهای ملت و کشور و توسعه شبکههای تروریستی و تجهیز و تامین مالی شبهنظامیان و تروریستهای تحت امر حکومت ملایان در منطقه و دیگر نقاط جهان از علل اصلی فقر تحمیل شده به مردم است که در نگاه و منظر آخوندها برده و دشمن به حساب میآیند.
قشر متوسط جامعه که در گذشته درصد بالایی از آن همواره از درگیر شدن با نظام سرکوبگر و ددمنش ملایان پرهیز میکرد و مماشات و احتیاط و عافیتطلبی را در مقابل نظام آخوندی پیشه کرده بود و در جدالهای سیاسی و اجتماعی و اعتراضات خیابانی مردم علیه حکومت ملایان در نقاط مختلف کشور نقش بیتفاوت و نظارهگر را بازی میکرد اکنون به نقطهای رسیده که سکوت و بیتفاوتی آنان مانند خوردن سمّ برای خودکشی است.
آمریکا و اروپا همواره از جریاناتی که موجودیت نظام آخوندی را مورد تهدید جدی قرار دهند دوری کرده و حتا مقابل این جریانات موانع زیادی نیز ایجاد میکنند. آشتی دادن حکومت ملایان با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی منطقه برای جلوگیری از حمله نظامی احتمالی اسراییل به مراکز هستهای و موشکی رژیم ملایان است چرا که اسراییل برای انجام عملیات نظامی گسترده به استفاده از حریم هوایی این کشورها نیازمند است که با ایجاد مناسبات دوستانه و دیپلماتیک میان رژیم ملایان و کشورهای عربی منطقه اسراییل امکان دسترسی به حریم هوایی این کشورها برای حمله به ایران را از دست خواهد داد.
علت اصلی ماندگاری این حکومت ضد بشری در بیش از چهار دهه، حمایتهای گسترده و پشت پرده آمریکا و غرب و مفتخورهای شرقی «چین و روسیه» از این گاو شیرده بوده است که پستانهایش در دهان جهانخواران شرق و غرب است. غارت وحشیانه آبزیان آبهای تحت مالکیت ایران در خلیج فارس توسط کشتیهای غول پیکر ماهیگیری چینی و تاراج معادن و منابع کشور توسط آنها و اشباع بازارهای اقتصادی کشور با اجناس بنجل چینی، بالا کشیدن بخش گستردهای از سهم ایران در دریای کاسپین توسط روسیه و در اختیار گرفتن فرودگاهها و پایگاههای نظامی ایران برای پیشبرد طرحهای توسعهطلبانه و انجام عملیات نظامیدر منطقه توسط روسها و همچنین کارخانجات و کمپانیهای بزرگ و کوچک اروپایی که در کشور فعال هستند و سودهای کلانی را نصیب خود میکنند. از طرفی نقش جمهوری اسلامی به عنوان لات و قدارهبند در منطقه برای هراسافکنی در میان کشورهای منطقه، سودهای کلانی را به جیب کارتلهای تسلیحاتی و نفتی و کمپانی بزرگ اروپایی و آمریکایی سرازیر میکند. آیا این سودجویان و غارتگران به خاطر آزادی مردم ایران و روی کار آمدن یک دولت ملی و دمکراتیک در کشور پشت گاو شیرده خود را خالی کرده و از حمایت کردن آن دست خواهند کشید و منافع خود را قربانی مردم ایران برای رها شدن از شرّ جمهوری اسلامی میکنند؟
تحریمهای اقتصادی و تحریم افراد وابسته به جمهوری اسلامی هیچگونه گشایشی در بدبختی و فلاکت مردم ایران نداشته است چرا که فشار تحریمها بر دوش مردم است و سودهای کلان و سرشاری را نصیب حاکمان و ایادی آنان با دور زدن تحریمها میکند و شرکتهای اروپایی نیز بینصیب از این سودهای کلان نیستند و افرادی که تحت تحریمهای نمایشی اروپا و آمریکا قرار میگیرند به راحتی با پاسپورت کشورهای دیگر و مشخصات جعلی و حتا با پاسپورتهای دیپلماتیک و با نام و مشخصات کاذب به این کشورها رفت و آمد میکنند و به ریش همه تحریمکنندگان نیز میخندند.
رژیم ملایان به این امر واقف است که اروپا و آمریکا توسط نفوذیهای خود در ردههای بالای نظام به سادگی میتوانند راه را برای سرنگونی حکومت هموار سازند و از این رو نظام ملایان از ترس اینکه شاید روزی مورد غضب غربیها قرار گیرد برای تقویت و تحکیم پایههای لرزان حکومت مانند یک روسپی از هماغوشی با غرب به هماغوشی با چین و روسیه نیز تن داد و به هر سازی که چین و روسیه برای رژیم ملایان بنوازند به رقص در میآید. مردم ایران نباید به حمایت از سوی کشورها و دولتهای اروپایی و آمریکا برای گذار از حکومت ملایان امیدوار باشند. این دولتها حتا وعده چند ساله خود به مردم ایران برای برقراری اینترنت آزاد در کشور را عملی نکردند. حمایتهای ظاهری رهبران سیاسی جهان از خیزش انقلابی مردم ایران تنها برای فریب افکار عمومی است. در هفتههای گذشته لایحه تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قرار دادن این نیرو در لیست سیاه گروههای تروریستی با رای مثبت و قاطع نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا به تصویب رسید اما رهبران سیاسی دولتهای اروپا به شکلی آن را وتو کردند و غیرعملی دانستند.
مردم مبارز و آزادیخواه ایران باید متوجه باشند که ریش و قیچی برای گذار از حکومت دستنشانده و ضد ایرانی ملایان در دست خودشان است و مسیر رسیدن به آزادی و نابودی رژیم ملایان به عزم و اراده و قدرت و همبستگی مردم بستگی دارد و اکثریت ملت ایران باید در این مسیر و هدف و آرمان ملی و آزادیخواهانه مشارکت فعال داشته باشند. مردم ایران در سراسر کشور باید در مقیاس بسیار گستردهای برای ادامه اعتراضات در کف خیابانها حضور پیدا کنند زیرا در این صورت رژیم و مزدورانش جرأت کشتار مردم را پیدا نخواهند کرد و ملت دردکشیده و فلاکتزده ایران میتواند یکبار برای همیشه بساط حکومت جرثومههای فاسد و دزد و جنایتکار حاکم بر کشور را برچیده و به زبالهدان تاریخ پرتاب کنند و یک «بیلاخ» بزرگ نیز حواله قدرتها و مفتخورهای شرقی و غربی حامی حکومت ملایان کنند.
شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نماد و سرمایه ملی همواره مورد احترام و حمایت درصد بالایی از مردم ایران بوده است و از این جهت به ایشان اعتماد کافی دارند که مدیریت دوران گذار را به عهده وی بگذارند. اما افرادی که به دور شاهزاده حلقه زدهاند و مدعی هم هستند در مقامی نیستند که در رهبری دوران گذار جایگاهی نزد مردم ایران داشته باشند.
حامد اسماعیلیون که پاسپورت جمهوری اسلامی را در جیب دارد و سابقه فعالیت سیاسی علیه نظام آخوندی را در کارنامه خود ندارد و تا پیش آمدن فاجعه سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که این شخص محترم عزیزان خود را در این فاجعه دلخراش از دست داد وی از قرار معلوم مشکلی با جمهوری اسلامی نداشته است. عبدالله مهتدی که آرزوی کردستان مستقل را در ذهن و قلب خود دارد و نشانههای تجزیهطلبی در گفتارهای دوگانه ایشان مشهود بوده است. مسیح علینژاد نیز با یک نایاکی که از مالهکشان حکومت و لابیگران پرقدرت رژیم ملایان در آمریکا و اروپا هستند زندگی میکند و خود نیز در گذشته از طرفداران سفت و سخت اصلاحطلبان بوده است. شیرین عبادی هم که چندین سال پیش افتخار دریافت جایزه صلح نوبل نصیب ایشان شد در سخنرانی خود هنگام دریافت آن جایزه ارزشمند بجای دفاع از مردم و افشای فساد و جنایات رژیم علیه مردم ایران در نقش یک مسلمان دوآتشه به دفاع از اسلام و اصلاحطلبان و محکوم کردن رفتارهای دولت آمریکا علیه نظام آخوندی پرداخت. همه این افراد بسیار محترم هستند و فعالیتهای آنان تا آنجا که برای رسوا کردن رژیم و جلب حمایت افکار عمومی بینالمللی از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران باشد قابل تقدیر و ستایش است.
منشوری که شاهزاده رضا پهلوی و همراهان امضای خود را پای آن گذاشتهاند و لوگویی که این منشور به آن مزین شده فاقد پرچم ملی سه رنگ شیروخورشیدنشان است که این امر به نوعی توهین به هویت ملی و تاریخی مردم ایران و اهانت به صدها هزار نفریست که در نقاط مختلف جهان در همبستگی با مردم مبارز داخل کشور پرچم شیروخورشیدنشان ایران را برافراشتهاند. افرادی که به پرچم و هویت ملی و تاریخی و یکپارچگی این سرزمین کهنسال باور ندارند هیچگونه جایگاهی در نزد مردم میهندوست ایران نداشته و نخواهند داشت.
شاهزاده رضا پهلوی حمایت و پشتیبانی ملت ایران را در کنار خود دارد و ایشان نیازی به همبستگی با افرادی که دور خود گرد آورده ندارد که خواستها و واقعیتها و نمادهای ملی و تاریخی کشور را به خواست این افراد فقط به خاطر اینکه همبستگی ایجاد شود نادیده بگیرد و تسلیم خواستههای این چند نفر که جایگاهی قابل قبول نزد مردم ایران ندارند بشود.