منشور همبستگی و «مشروطه ایرانی»

چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ مارس ۲۰۲۳


آرش ایرانی – منشور همبستگی پس از نزدیک به یک ماه بعد از نشست «جرج تاون» منتشر شد. سندی که بسیاری از ما چشم به راه آن بودیم. به نظر می‌رسد آنچه در این منشور آمده نگاه حداقلی شاهزاده برای رسیدن به یک همگرایی است، اگرچه خواست حداکثری دیگر نیروهای سیاسی در آن بازتاب یافته است. پرسشی که بسیاری از ایران‌دوستان و پادشاهی‌خواهان دارند این است که آیا شاهزاده رضا پهلوی از اصول خود کوتاه آمده؟ آیا پشتیبانی شاهزاده از این منشور از سوی ایشان پشت کردن به هواداران پادشاهی و مشروطه‌خواهان است؟

فریدون پادشاه اسطوره‌ای ایران همانندی فراوانی به شاهزاده رضا پهلوی دارد. فریدون از زمان زاده شدن سرنوشت‌اش در نبرد با ضحاک آغاز شد. شاهزاده رضا پهلوی بیش از ۴۵ سال از زندگی خود را صرف مبارزه با جمهوری اهریمنی اسلامی‌ نموده است. حکومتی اهریمنی که سایه شوم آن همه‌ی ابعاد زندگی ایرانیان را فرا گرفته است. ایشان از اندک کسانی است که در این ۴۵ سال گذشته استوار در این راه بوده است. با نگاهی به سال‌های مبارزاتی شاهزاده آنچه دیده می‌شود فداکاری و ازخودگذشتگی ایشان است و در این راه از هیچگونه فداکاری دریغ ننموده است. تلاش او برای گذشتن از خواسته‌های فردی و خانوادگی امری ستودنی است که این امر را در نیروهای سیاسی دیگر بسیار کمتر می‌توان دید. نشست «جرج تاون» و منشور اخیر نماد بارز این امر است. جدا از محتوای این منشور آنچه می‌توان دید همین ازخودگذشتگی ستایش‌برانگیز شاهزاده است. او نشان داد عمیقا و از درون به دمکراسی باور دارد و تنها در سخن نیست. ولی باید در نگر داشت تنها ازخودگذشتگی برای رهایی ایران کافی نیست. اکنون این پرسش است که ما هواداران مشروطه در کجا ایستاده‌ایم:

۱-هواداران مشروطه پادشاهی پرشمارترین و نیرومندترین نیروی سیاسی ایران امروز را تشکیل می‌دهند، چرا که یک تاریخ چند هزار ساله و روایت نیکو از دوران پادشاهی پهلوی پشتوانه ماست. این روایت‌ها را نمی‌توان دست کم گرفت و در بزنگاه‌های تاریخی این روایت‌ها هستند که آینده را خواهند ساخت.

۲-نگاه نقادانه داشتن بر عملکرد فرد دلیل پشتیبانی نکردن از او نیست. هنگامی‌ که کیکاووس خواست به مازندران لشکرکشی نماید نامداران ایران تلاش نمودند او را از این کار باز دارند و زال هم نتوانست شاه را پشیمان نماید. اما باز این رستم دستان بود که شاه را رهانید. پس نگاه نقادانه اصلی بنیادین در پادشاهی مشروطه است و ما همچنان بر باورهایمان استواریم.

۳-منشور حاضر کمترین خواست مشروطه‌خواهان را فراهم نموده است و در شکل و محتوا می‌توانست بسیار بهتر باشد، با نگاه به این منشور کاستی‌ها و کمبودهای خود را باید بهتر بشناسیم. مشروطه‌خواهان نیاز به بازسازی بنیادین از درون دارند. نیاز دارند که به صورت منسجم کادرسازی کنند. باید بتوانیم رویای بهتری برای لایه‌های پایین جامعه بسازیم چراکه بی همراهی مردم پایین‌دست پیروز نخواهیم شد. به جمهوری اسلامی‌ باید درست از نقطه‌ای که فکر می‌کند نقطه‌ی  قوت آنست آسیب زد و آن را سرنگون نمود. در ساختار سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی‌ تنها نیروی قابل اعتماد، شاهزاده است، در حالی که به دیگر نیروهای سیاسی کمترین اعتمادی نیست. به نگر می‌رسد شاهزاده باید به روشنی دیدگاه‌های خود را به گونه‌ای باورپذیرتر بیان نماید و اعتبار آسیب‌دیده از نگاه این نیروها را بازیابی نماید. بریدگان از جمهوری اسلامی‌ به خوبی می‌دانند در فردای جمهوری اسلامی‌ چه وضعیتی در همراه بودن با شاهزاده خواهند داشت، ولی در برابر دیگر نیروهای سیاسی این را نمی‌دانند. ما مشروطه‌خواهان نیاز داریم که بجای همبستگی با نیروهای بیرون ایران به سمت پیوند استوارتر با نیروهای درون ایران برویم. در درون و بیرون ساختار جمهوری اسلامی‌ نیروهای پاک‌دست باورمند به آرمان‌های ایران کم نیستند.  یکبار برای همیشه باید شاهزاده تصمیم بگیرد که می‌خواهد برای ایران به راستی فریدون شود و این جز با همبستگی عملی با کنشگران تاثیرگذار درون ایران نیست.

۴-نکته ی دیگری که باید در اینجا نیروهای مشروطه‌خواه در پیش بگیرند رسانه است. ارتجاع سرخ و سیاه در پروپاگاندای رسانه‌ای بهتر از نیروهای ملی و میهنی عمل نموده‌اند و این منشور در بخشی ناشی از همین پروپاگاندای رسانه‌ای است. ما نیاز به رسانه‌های حرفه‌ای‌تری داریم که رها از جنجال‌ها بتواند اخبار و گزارش‌های درست به مخاطب ارائه نماید و باور به خود را در میان نیروهای ملی و میهنی تقویت نماید. یکی از نکات خوب «منشور مهسا» این بود که نشان داد مشروطه‌خواهان در بسیاری از زمینه‌ها منتقد آنچه هستند که شاهزاده آن را امضا نموده. این به معنای زیر پا گذاشتن اصول نیست چرا که خواست ما بسیار بزرگتر از خواست حزبی و فردی است و آن ایران است که همیشه تلاش خواهیم نمود از شر اهریمن دور باد.

در پایان باید گوشزد نمود، آنچه ما را از گروه‌ها و احزاب سیاسی دیگر جدا می‌نماید، باور به ارزش‌های ریشه‌دار تاریخی ایرانیان است. پس همچنان همه‌ی توان خود را برای سرنگونی رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی‌ به کار خواهیم گرفت. به این شکل است که در فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی،  پادشاهی مشروطه را به عنوان گزینه فراگیر با پشتیبانی تاریخی مردم سرزمین‌مان به سرانجام خواهیم رساند.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۲٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=315100