فدرالیسم، سوء تفاهم بزرگ

یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۱۹ مارس ۲۰۲۳


مرتضی اسماعیل‌پور – هدف این نوشتار تایید خوب بودن یا بد بودن سیستم فدرالیسم نیست بلکه تاکید بر معنی و محتوای واژه فدرالیسم است.

مخالفان و موافقان فدرالیسم گاه بدون توجه به معنی و درک دقیق از واژه فدرالیسم در فضای مجازی تا مرز تنش لفظی و برچسب‌زنی پیش رفته‌اند. کمی پس از کاهش جمعیت معترضان در خیابان‌های ایران ریشه‌های اختلاف میان ایرانیان خارج کشور بیشتر نمایان شد و بسیاری را درگیر حواشی و مواضع متفاوت کرد. در میان اختلافات فکری و سیاسی میان گروه‌های مختلف یک اختلاف کمی عمیق‌تر و پرحاشیه‌تر شد و طی یک ماه اخیر این سوء تفاهم بزرگ در حال رشد است که آیا سیستم فدرال در ایران اجرا خواهد شد؟ پیش از پرداختن به متن باید اشاره کرد که حواشی این سوء تفاهم بزرگ می‌تواند اختلافات سیاسی در ایران را با بحران عمیقی روبرو کند که اگر چنین مسیری با آگاهی جمعی همراه نشود ریشه‌های اختلاف می‌تواند بهانه‌های بزرگی برای گسست همبستگی امروز ایرانیان شود.

هرچند «فلسفه حقوق» در جهان یکی از علوم ارزشمند تلقی می‌شود اما در ایران شاهد رشد مناسبی از آن نبودیم و به همین دلیل مفاهیم حقوقی به میزانی که می‌بایست رشد می‌یافت رشد نیافته و در نتیجه بسیاری از کنشگران سیاسی توانسته‌اند مفاهیم را مصادره به مطلوب کنند که واژه «فدرالیسم» یکی از همان مباحث پرحاشیه‌ای محسوب می‌شود که به دلیل عدم درک مناسب آن و ترجمه نادرست آن در فارسی مسیر تنش را هموار کرده است.

در این یادداشت تلاش خواهد شد که مفاهیم و جنبه‌های مختلف «فدرالیسم در ایران» را که بیش از آنکه جنبه علمی داشته باشد درگیر مباحث جناحی شده بررسی کنم و بدون توجه به مثبت یا منفی بودن برداشت‌ها از جنبه حقوقی به آن توجه داشته باشم.

به دلیل سیاسی بودن جامعه ایران و گسترش فعالیت ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی از جمله توییتر این یادداشت به کسانی اطلاعات حقوقی منتقل می‌کند که ناخواسته درگیر تنش‌های غیرعلمی و صرفا جناحی مبحث فدرالیسم شده‌اند چرا که این مبحث نه برداشت سیاسی بلکه ترمی از مباحث علوم سیاسی است هرچند متن این یادداشت روان و مفهومی پیش خواهد رفت.

۱-در سیستم فدرال نوعی از تقسیم قدرت و حاکمیت میان مناطق وجود دارد اما صرفا در زمان تاسیس که به آن «عصر تاسیس» می‌گویند به این معنا که چند کشور یا منطقه مستقل در زمان الحاق با یکدیگر، توزیع قدرت و حاکمیت بین ایالات و دولت مرکزی پیدا می‌کنند اما پس از الحاق بخشی از قدرت و حاکمیت خود را به دولت مرکزی تنفیذ می‌کنند در نتیجه فدرالیسم به معنی قدرت یافتن مناطق کوچک نیست و برعکس به دنبال یک قدرت جدید و بزرگتر ابداع شده است.

شاید اولین سوالی که مخاطب با آن روبرو شود این است که «ماجرای خودمختاری چیست؟» این سوال اصلی و شاید بهتر بگویم فهم اصلی فدرالیسم است. اما پاسخ چیست؟ شکل‌گیری دولت‌های محلی یا خودمختاری در کشورهای با سیستم و شیوه حکومتداری فدرالیسم به این معناست که دولت مرکزی بخشی از قدرت و اختیارات خود را به قدرت‌ محلی می‌دهد اما این اختیارات همچنان توسط دولت مرکزی اعطا و تصمیمات اصلی و اساسی نیز می‌بایست بر اساس قوانین دولت مرکزی همخوانی داشته باشد.

۲- هویت‌محوری و تلاش برای ساخت یک سیستم قومی هیچگونه ارتباطی با پدیده و شیوه حکومتداری فدرالیسم ندارد. اصولا هیچ گفتمان منطقی بر اساس قوم، نژاد، مذهب، ایدئولوژی در جهان امروز معنی نمی‌دهد و اساس فدرالیسم می‌تواند بر مبنای «حقوق انسانی» باشد و همانطور که تاریخ نشان داده است و در عصر معاصر نیز با آن روبرو هستیم، جریان‌هایی که دنبال «هویت‌محوری» هستند با خودشان و تفکرات‌شان، فجایع جبران‌ناپذیری را رقم زده‌اند. در این میان مبحث «فدرالیسم قومی» یکی از خطرناک‌ترین عبارات غیرعلمی و ضد «فلسفه حقوق» است که هیچ مبنا و منشا مشخصی ندارد و صرفا از مباحث «قوم‌محوری» و یا «هویت محوری» بیرون آمده و عملا چنان بحث آشفته و تهی از معناست که حتی خود «هویت‌طلبان» نیز جرات مطرح کردن آن را به ندرت دارند.

۳- یکی از مهمترین مباحثی که نشان می‌دهد «هویت‌طلبان» هیچ شناختی از مفهوم فدرالیسم ندارند، تاکید آنان به «اختیار داشتن مجالس قانونگذاری محلی و مجالس محلی» است که با نگاهی به کشورهایی که شیوه حکومتداری فدرالیسم را انتخاب کرده‌اند در می‌یابیم که اصولا مجلس قانونگذاری محلی برخلاف قانون اساسی واحد کشوری وجود ندارد. توجه داشته باشیم که خلط مبحث در این خصوص بسیار است و بسیاری قدرت‌های محلی را با قدرت تام محلی هم‌سطح مطرح می‌کنند و یا آن را مشابه همدیگر می‌خوانند. در آمریکا و دیگر کشورهای ایالتی هیچگونه ایالتی بر اساس هویت، قوم، نژاد، رنگ، ایدئولوژی و… شکل نگرفته است و قوانین فدرال مرکزی، اساس و نقش اصلی را در ایالت‌ها بازی می‌کنند. در خصوص شکل‌گیری ایالات متحده آمریکا می‌توان مجزا نوشت اما در سطور دیگر کمی بیشتر اشاره خواهد شد.

۴- شاید این بخش می‌بایست اول یادداشت اشاره می‌شد اما به دلیل اینکه بسیاری تحمل خواندن این قسمت را نداشتند ترجیح دادم بخش چهارم در میانه متن باشد. ادله بنده در خصوص عدم تحمل این بخش، واکنش‌های هیجانی و پر هیاهو در فضای مجازی است.  اصولا فدرالیسم در زمانی که یک کشور واحد وجود دارد امکان‌پذیر نیست مگر اینکه بر اساس دادگاه‌های بین‌المللی اثبات شود در یک منطقه مشخص جنایت علیه بشریت رخ داده است و آن منطقه اگر در یک همه‌پرسی اکثریت را به دست بیاورد می‌تواند به شکل خودمختار پیش برود که نمونه آن کردستان عراق است که بر اساس نظرسنجی، امکان جدا شدن از کشور عراق را دیگر ندارد و صرفا در یک سیستم خودمختاری‌ تابع حکومت عراق قرار گرفته است. اما ادامه نوشتار در خصوص فدرالیسم را با یک مثال خیلی نزدیک به ذهن مخاطب اشاره می‌کنم. کشورهای شمال قاره آمریکا زمانی ایالات متحده آمریکا شدند که کشورهای مختلف چه در شمال و چه در جنوب در یک اتحادیه کنار همدیگر آمدند و پس از پیوستن به همدیگر یک کشور واحد را شکل دادند در نتیجه فدرالیسم یعنی از کثرت به وحدت نه از وحدت به کثرت! با این تاکید که شیوه فدرالیسم در بعضی مناطق، متفاوت است اما شکل‌گیری فدرالیسم از جزء به کل در همه‌ جای جهان یکی است یعنی الحاق چند کشور یا چند منطقه مستقل به همدیگر، فدرال یا کنفدرال ساخته می‌شود و برعکس ادعای بخشی از فدرال‌طلبان از جدا شدن و یا بخش‌بخش شدن یک کشور واحد فدرالیسم بنا نمی‌شود.

۵- احتمالا بارها با این موضوع برخورد کرده‌اید که فدرالیسم به دنبال تمرکز‌زدایی و مقابله با توسعه‌نیافتگی مناطق مختلف کشور برنامه‌ریزی شده است که این ادعا نیمه غلط است. تاکید می‌کنم که تمرکززدایی به معنی فدرالیسم نیست و حتی کاهش تصدی‌گری دولت  به معنی فدرالیسم نیست اصولا کج‌فهمی و آدرس اشتباه دادن به مخاطب یعنی تمرکززدایی را بجای فدرالیسم قالب کردن و فدرالیسم را به معنی قدرت مطلق یافتن قدرت‌های محلی معرفی کردن است.

اصولا با کاهش تعداد کارکنان دولت که به آن کاهش تصدی‌گری دولت گفته می‌شود می‌توان توان قدرت‌های محلی را چندبرابر کرد در حالی که به هیچ عنوان سیستم فدرالیسم نیز روی آن نام نگذاشت، به این معنا که رفع محرومیت و مرکززدایی را می‌توان در هر شیوه حکومتداری انجام داد چه بسا که در سیستم خودمختاری کردستان عراق وضعیت محرومیت و تبعیض از دوران قدرت تام دولت مرکزی عراق بیشتر و بحرانی‌تر شده است. در یک جمله فدرالیسم برای تحقق توسعه‌یافتگی و یا عدالت شکل نگرفته است صرفا یک شیوه حکومتداری است که در زمان تاسیس یا همان عصر تاسیس دولت مرکزی، بخشی از قدرت خود را در اختیار قدرت‌های محلی قرار می‌دهد و آن قدرت محلی در بسیاری از مسائل از جمله امنیت و سیاست کلان هیچ نقشی جز فرمان‌برداری و اجرای دستورات دولت مرکزی ندارد. متاسفانه بخشی از کنشگران «هویت‌طلب» و «قوم‌گرا» تصور می‌کنند که فدرالیسم «ساختار حکومت» است و فدرالیسم را که «شیوه حکومت‌داری» است را با ساختار حکومت یکی اعلام می‌کنند.

۶- فدرالیسم ابزار ساخت یک کشور جدید است، کشوری با قلمرو بزرگتر و وسیع‌تر که از الحاق چند کشور یا منطقه مجاور شکل می‌گیرد که اصولا یا به شیوه فدرال یا به شکل کنفدرال به دنبال شکل دادن به یک اتحادیه قدرتمند است. توضیح کوتاه، ایران هرگز امکان ساخت یک دولت فدرال را ندارد مگر اینکه مناطق یا کشورهای همجوار بخواهند به ایران ملحق شوند. ادعاهای فدرال‌خواهی که بخشی از کنشگران عمدتا «هویت‌طلب» به دنبال آن هستند نشان می‌دهد که با ماهیت حقوقی و فهم کلامی فدرالیسم آشنایی ندارند یا به دنبال تدلیس و اهداف خاص قدرت‌طلبی برای خود یا گروه‌شان هستند.

۷- آیا مخالفان فدرالیسم مرکزگرا هستند؟ حتما بارها در فضای مجازی مشاهده کردید که مخالفان فدرالیسم را به «مرکزگرایی، دشمنان دموکراسی، دیکتاتوری و…» متهم کرده‌اند و این اتهام، اوج بی‌مایگی و کم‌فهمی برچسب‌زنان به مخالفان فدرالیسم در ایران است. اصولا در این شیوه «مظلوم‌نمایی» و ایجاد دام مجازی، فدرال‌طلبان عمیقا در جدلی وارد می‌شوند که اساسا بی‌معنی است. فدرالیسم ساختار حکومت نیست و صرفا شیوه حکومتداری است و اگر هدف رفع محرومیت‌ها، ایجاد توسعه یافتگی و مباحث مرتبط با آبادسازی باشد این موارد می‌تواند بدون داشتن فدرالیسم نیز تحقق یابد اصولا شیوه حکومتداری ضامن یک هدف معین نیست که اشاره مشخص خودمختاری در کردستان عراق می‌تواند بهترین نمونه فاجعه توسعه‌نیافتگی در سیستم خودمختاری باشد. غیرمتمرکز کردن قدرت یک رفتار مرتبط با مدیریت قدرت است که بسیاری از کشورهای جهان آن را اعمال می‌کنند و هیچ ارتباطی به فدرال بودن یا نبودن کشورشان ندارد. کنشِ کاهش قدرتِ دولت مرکزی می‌تواند با کاهش تصدی‌گری یا همان کاهش نیروهای دولتی و افزایش قدرت مناطق منجر به چالاکی دولت شود که این مدیریت قدرت به معنی فدرالیسم نیست و فدرالیسم نیز به معنای کاهش نیروهای دولت نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۳٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=315368