کیومرث پوراحمد فیلمساز و نویسنده سرشناس ایرانی در در سن ۷۴ سالگی در ویلایش در بندر انزلی به زندگی خود پایان داد. گفته شده علت خودکشی این سینماگر نامدار، افسردگی، ناامیدی، بیآیندگی و بیهودگی بوده است.
کیومرث پوراحمد در نخستین ساعات بامداد چهارشنبه ۱۶ فروردین در ویلای شخصیاش بندر انزلی جهان را ترک گفت. مجله «فیلم» امروز به سردبیری هوشنگ گلمکانی گزارش داده که کیومرث پوراحمد «از سر افسردگی، ناامیدی، بیآیندگی و بیهودگی» به زندگی خود پایان داده است.
خبرگزاری «فارس» هم در خبری مدعی شده که این کارگردان «دچار عارضه عصبی بوده و اواخر عمرش نیز برای این عارضه به مصرف دارو روی آورده بود.»
در پی درگذشت کیومرث پوراحمد، مهدی فلاح میری دادستان گیلان گفته که «به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسی های اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است.»
مهدی فلاح میری افزوده که «کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرده است.»
دادستان گیلان افزوده که «در حال حاضر جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی که خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع رسانی میگردد.»
همچنین رسانههای ایران گزارش دادهاند که کیومرث پوراحمد پیش از خودکشی ۸ صفحه یادداشت خداحافظی نوشته که در کنار پیکر او کشف شده و هماکنون در اختیار نیروی انتظامی است.
کیومرث پوراحمد متولد ۲۵ آذرماه سال ۱۳۲۸ در نجفآباد استان اصفهان است که کارگردانی را با مجموعه تلویزیونی «تابستان سال آینده» در سال ۱۳۶۰ خورشیدی آغاز کرد.
«تیغ و ترمه»، «کفشهایم کو؟»، «۵۰ قدم آخر»، «اتوبوس شب»، «نوک برج»، «گل یخ»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه» و «بیبی چلچله» از فیلمهای سینمایی این کارگردان هستند. او در تلویزیون هم سریالهای ماندگار «قصههای مجید» و «سرنخ» را ساخته بود.
«قصههای مجید» از جمله آثار ماندگار او بود که سال ۱۳۶۹ ساخته شد. پرویندخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد در نقش «بیبی» و مهدی باقربیگی در نقش پسر نوجوانی به نام «مجید» بازیگران اصلی این سریال بودند.
کیومرث پوراحمد در سالهای گذشته به ویژه در زمان انتخابات در صحنه سیاسی درون ایران نیز حضور داشت که از جمله میتوان به حمایت فعال او از میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ و جنبش سبز، و همچنین حمایت از حسن روحانی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی اشاره کرد.
آخرین فیلم سینمایی کیومرث پوراحمد، «پرونده باز است» نام داشت که با وجود مخالفت او با شرکت فیلماش در جشنواره فیلم «فجر» در حمایت از اعتراضات مردم،این فیلم در این جشنوارهی حکومتی به نمایش درآمد.
پوراحمد در واکنش به اعلام حضور این فیلم در جشنواره اعلام کرده بود «تهیهکننده و بعضى عوامل فیلم مایل بودهاند فیلم «پرونده باز است» در جشنواره باشد، اما من، نویسنده و کارگردان… با اینهمه داغى که بر دل داریم دیگر چه جشنى، چه جشنوارهاى!؟»
وی همچنین در ادامه نوشته بود: «چند سالی است که جشنواره فجر دیگر جشن سینمای ایران نیست، بلکه جشن دو سه ارگان خاص است. در این چند سال جشنواره برای من هیچ ارزش و اهمیتی نداشته، به خصوص در این سال خونبار و دردناک. اما تهیهکننده به عنوان مالک فیلم میتواند درخواست حضور یا عدم حضور در جشنواره را بدهد.»
پس از این اظهار نظر پوراحمد، روزنامه کیهان چاپ تهران در مطلبی به این هنرمند حمله کرده و او را «کارگردانی در سرازیری» نامید. کیهان تهران نوشته: «از پوراحمد خاطراتی چون «قصههای مجید» و سریال سرنخ داریم اما به نظر میرسد او با دو فیلم فارسی گل یخ و نوک برج بدجوری در سرازیری قرار گرفت و با فیلمهایی چون «کفشهایم کو»، «۵۰ قدم آخر» و «تیغ و ترمه»، فاتحه سینمایش را خواند. فیلم آخر او به نام «پرونده باز» هم هیچ حرفی برای گفتن ندارد. یک قتل ناخواسته و مسئله قصاص و شعر و شعارهای گل درشت و غلطهای تصویری و دادگاه باسمهای و پایان لنگ در هوا.»
«پرونده باز است» به موضوع قتل از سوی یک نوجوان میپردازد و نیز فضای رسانهای را با ایفای نقش یک خبرنگار به تصویر کشیده است. همین موضوع در نشست خبری فیلم، زمینهساز طرح یکسری سوالهای انتقادی شد که تهیهکننده (علی قائممقامی) در اینباره با اشاره به اینکه فیلمنامه به تایید قوه قضائیه رسیده بود، توضیح داد: «این فیلم، داستانی از سال ۱۳۹۰ را نمایش میدهد که در آن مقطع اینهمه خبرگزاری و کانال و… نبوده است. نکته دیگر اینکه ماجرا بر اساس قانون آن سال است. قانونی که در سال ۱۳۹۲ عوض شد و ما به خاطر همین، اول فیلم میگوییم که داستان این فیلم در ۱۱ سال پیش اتفاق میافتد.»
کیومرث پوراحمد همواره از هر تریبونی برای انتقاد به ممیزیهای گسترده سینما از سوی جمهوری اسلامی انتقاد میکرده است. او در سال ۱۳۹۴ در مراسم یادبود هنرمندان درگذشته گفت: «ما به طرز ظالمانهای پیر میشویم. حذفها ما را دقمرگ میکند و ما را میمیراند. ما اگر در ۹۰ سالگی هم بمیریم، جوانمرگ شدهایم. بیشتر مرگ و میرهای هنرمندان در میانسالی بوده، همه پیر میشوند و میمیرند.»
این کارگردان و نویسنده همچنین تیرماه سال ۱۳۹۹ در گفتگو با خبرگزاری «ایسنا» گفته بود: «سخت غرق نوشتن یک قصه هستم. تاکید میکنم قصه، نه فیلمنامه. نوشتن این قصه چنان غرقم کرده که مدتهاست نه کتاب خواندهام و نه فیلم دیدهام. نوشتن برای من که نسبت به زبان فارسی حساسیت دارم بسیار زجر آور و با نهایت وسواس انجام میشود و البته به همان میزان که زجرآور است، لذتبخش هم هست.»