جمشید عنبرستانی – خیزش انقلابی مردم و خاصه جوانان ایران که با کشته شدن مهسا امینی دختر جوان و زیبای استان کردستان به دست دژخیمان گشت ارشاد تهران شروع شد در مدت کوتاهی سراسر میهن را در بر گرفت و یک همبستگی ملی را میان مردم برای مقابله با حکومت جنایتکار و فاسد حاکم بر کشور شکل داد. تداوم پرشور مبارزه و اعتراضات سراسری که زنان و دختران جوان با شهامت وصف‌ناپذیر در صف اول آن قرار گرفتند، حمایت فراگیر جهانی را از خیزش انقلابی مردم پدید آورد و فریاد دادخواهی و آزادیخواهی زنان و ملت ایران را به گوش جهانیان رساند. اعتراضات خودجوش و گسترده ملت ایران علیه نظام فاسد آخوندی نه تنها سران حکومت و مزدورانش را به وحشت انداخت بلکه حتا اربابان و حامیان رژیم را نیز در تنگنا قرار داد و تصویر سرنگونی رژیم ضدایرانی ملایان را به عنوان یک واقعیت مقابل چشم آنان قرار داد.
از تاثیرات مهم این خیزش انقلابی در دو سه ماه اول، ریزش در نیروهای مسلح رژیم در ابعاد گسترده بود که «بیت رهبری» و فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی را نگران ساخت. اعتراضات هر روزه و مداوم جوانان در کف خیابان و رویارویی با مزدوران وحشی حکومت، باعث حمایت‌های گسترده افکار عمومی بین‌المللی و چهره‌ها و سلبریتی‌های معروف سینمایی و ورزشی و هنری و سیاستمداران طیف‌های گوناگون سیاسی در مراکز مهم تصمیم‌گیری سیاسی در اروپا و آمریکا از جنبش انقلابی مردم ایران شد.
در اثر سیر وقایع و سماجت و شجاعت جوانان شجاع و شرافتمند برای ادامه مبارزه آزادیخواهانه با وجود جان باختن و آسیب دیدن صدها تن از همرزمان دلیر خود، دولت‌های حامی رژیم ملایان احساس کردند رژیم درمانده شده و تهدید و کشتار مردم مانند اعتراضات گذشته کارساز نیست از این جهت چرخشی ملموس در سیاست‌های خود در ماه‌های اولیه اعتراضات و در حمایت از جنبش انقلابی مردم ایران از خود نشان دادند. مهسا امینی که قتل حکومتی وی جرقه‌‌ای بر آتش خیزش انقلابی ملت ایران شد، انقلابی که به «زن زندگی آزادی» شهرت یافت، حلقه گمشده اتحاد میان مردم داخل و ایرانیان خارج از کشور بود که ایرانیان از هر تیره و طایفه‌ای و با هرمرام و مسلکی را با یکدیگر پیوند داد. از ماه‌های اول جنبش انقلابی مردم، تظاهرات چند ده هزار نفره ایرانیان خارج کشور در حمایت از مبارزات مردم داخل کشور را در شهرهای بزرگ و کوچک در سراسر جهان شاهد بویم. این خیزش حتا مزدوران و ماله‌کشان حکومت امثال نایاک را نیز به وحشت انداخت بطوری که این دریوزگان وطن‌فروش و پول‌پرست با تصور اینکه فاتحه حکومت ملایان در حال خوانده شدن است و ماموریت این شبکه منفور به پایان خود نزدیک شده و برای فرار از جوابگویی به مردم در آینده به خاطر حمایت و ماله‌کشی و لابیگری برای رژیم آخوندها رنگ عوض کرده و به ظاهر از تغییر رژیم در ایران حمایت کردند.
خیزش انقلابی جاری در کشور بهترین و ارزشمندترین فرصتی بوده است که در طول بیش از چهار دهه برای مردم ایران و برای گذار از حکومت فاسد ملایان به دست آمده که حمایت بین‌المللی را نیز به همراه دارد. شوربختانه دست‌های پنهان در حال توطئه برای به بیراهه کشاندن و خاموش کردن شعله‌های انقلاب و ناامید کردن مردم هستند. اگر این انقلاب با شکست روبرو شود با قاطعیت می‌توان ادعا کرد که فاتحه ملت و کشور خوانده خواهد شد.
رژیم که تصور می‌کند خطر اپوزیسیون خارج‌نشین را از سرگذرانده و کنترل اوضاع در داخل را در دست دارد اکنون برای انتقام گرفتن به جان زنان و دختران افتاده و دامنه جنایاتش را در کمال نامردی و بی‌شرافتی با حملات شیمیایی به مدارس دخترانه و ضرب و جرح زنان و دختران بی‌حجاب در سطح شهرها شدت بخشیده است.
با توجه به جوّ وحشتناک پلیسی و امنیتی شدیدی که جمهوری اسلامی در کشور برقرار کرده و با کنترل فضای مجازی و ایجاد شبکه‌های سایبری و جاسوسی، مخالفان حکومت و فعالان سیاسی را شناسایی و بازداشت می‌کند و بسیاری از فعالان و مخالفان شناخته شده و مردمی را مرموزانه به قتل می‌رساند و نام خودکشی بر این جنایات می‌گذارد. در شرایط موجود یک اپوزیسیون برانداز یا یک رهبری قوی و منسجم در داخل کشور نمی‌تواند به راحتی شکل بگیرد. از این جهت است که مردم بی‌پناه ایران بارها با شعار «رضاشاه روحت شاد» و «ای شاه ایران برگرد به ایران» اعتماد خود را به شاهزاده رضا پهلوی ابراز داشته و از وی برای گذار از جمهوری ویرانگر اسلامی یاری خواسته‌اند.
مخالفان سیاسی شاه فقید که ترکیب نفرت‌انگیزی از توده‌ای‌ها، ملی‌مذهبی‌ها و چپ‌ها هستند در شورش سال پنجاه و هفت به عنوان پیاده نظام استکبار جهانی برای فریب مردم در جهت حمایت از خمینی شیاد و دغلباز از هیچ کوششی فروگذار نکردند. اکنون پسمانده آن جریانات خائن و تفاله‌های جدید این شبکه‌ها با همکاری اصلاح‌طلبان صادراتی در خارج کشور برای نجات رژیم ملایان و نفاق‌افکنی در تشکیلات اپوزیسیون در تلاش و تکاپو هستند.
نفوذ عوامل جمهوری اسلامی در اندیشکده‌ها و دانشگاه‌های معتبر در آمریکا و کانادا بر همگان آشکار است و نشست‌هایی که چندی پیش موذیانه با اهداف مشخصی در دانشگاه جرج تاون و دانشگاه استنفورد و دانشگاه‌های دیگر برگزار شد عمق نفوذ جمهوری اسلامی را برای بی‌اعتبار کردن اپوزیسیون و بی‌اثر کردن خیزش انقلابی مردم ایران به نمایش گذاشت. این نشست‌ها از یک جهت مشروعیت بخشیدن به جریانات ضدملی و ضدمیهنی و دلقک‌هایی بوده است که دعوت شده بودند تا خود را نماینده «ملت‌های» ایران معرفی کنند و از سوی دیگرنمایش چنددستگی میان اپوزیسیون و خاصه تضعیف جایگاه شاهزاده رضا پهلوی نزد مردم ایران بود.
متاسفانه شاهزاده رضا پهلوی طوری رفتار می‌کند و سخن می‌گوید که گویا به گذشته و موقعیتی که در ایران داشته بی‌تفاوت است و هیچگاه در مناظره‌ها و گفتگوهای خود در رسانه‌ها از عملکردها و کارنامه‌های درخشان رضاشاه بزرگ و محمد رضا شاه که ایران را به یکی از محترم‌ترین کشورهای جهان تبدیل کردند و نیز هویت ملی و تاریخی که پادشاهی جزو جدایی‌ناپذیر این هویت است دفاع نکرده و در انتخاب میان حکومت پادشاهی و جمهوری ایشان همواره ابراز داشته سیستم جمهوری را ترجیح می‌دهد (شاهزاده جمهوریخواه) که البته حق انتخاب در یک جامعه آزاد و دمکراتیک از حقوق اولیه هر فردی از جمله ایشان است. جوانان ایران اما می‌خواهند به هویت اصلی و ایرانی خود بازگردند و شاهزاده باید در این جهت با جوانان همگام می‌شد و از آنان حمایت می‌کرد و انتخاب نهایی برای تعیین نوع حکومت را که همواره بیان کرده به انتخابات آزاد و صندوق رای واگذار می‌کرد. همکاری ایشان برای ایجاد همبستگی با فرصت‌طلبان، تجزیه‌طلبان و اصلاح‌طلبان برای اکثریت ایرانیان میهن‌دوست قابل قبول و پذیرش نیست.
کسی نمی‌داند افرادی که در اتوبوس بی‌موتور «همبستگی» سوار شده‌اند در گفتگو و ملاقات‌های ترتیب داده شده برای آنان با مسئولان و سیاستمداران عالی‌رتبه دولت‌های اروپایی و آمریکایی چه گذشته است که چرخه حمایتی این دولت‌ها از جنبش انقلابی مردم ایران در حال دور شدن و نزدیک شدن به رژیم دست‌نشانده خودشان یعنی حکومت ملایان است. شاهزاده رضا پهلوی شایسته است با تکیه بر حمایت و قدرت مردم داخل کشور و نه تکیه بر حمایت دولت‌های جهانخوار از جماعتی که با آنان «منشور همبستگی» امضا کرده فاصله بگیرد و با انتخاب مشاوران برجسته و توانا و همکاری با شخصیت‌های با تجربه و ملی و میهن‌دوستی که به زبان سیاست نیز آشنا هستند همبستگی برای مدیریت گذار از حکومت روضه‌خوان‌ها را شکل دهد که بدون شک مورد حمایت مردم داخل کشور نیز قرار خواهد گرفت.
