آلگوسپیک Algospeak از نظر لغوی، ترکیب «الگوریتم» یا «الگو» با واژه انگلیسی «صحبت» است و روشی است که بر اساس آن میتوان الگوهای رایج پلتفرمهای سوشیال مدیا را دور زد تا دچار حذف و سانسور الگوریتمهای آنها نشد. کاربران فضای مجازی با استفاده از غلطهای عمدی املایی و یا خطای عمدی در شنیدهها و همچنین ایموجی و کاراکترهای خاص تلاش میکنند از چنگ این الگوریتمها که به خاطر کلمات و محتوای توهینآمیز و یا ممنوعهی سیاسی و جنسیتی و… در کمین آنها نشستهاند، فرار کنند. تیلور لورنس روزنامهنگار «واشنگتن پست» این روش را «آلگوسپیک» نامید.
وبسایت TheConversation در گزارشی که کیهان لایف (کیهان لندن به زبان انگلیسی) آن را به نقل از رویترز منتشر کرده به رواج این روش بین کاربران فضای مجازی با اهداف مختلف و همچنین کاربران ایرانی در جریان اعتراضات علیه جمهوری اسلامی پرداخته است.
*****
یک مسابقه تسلیحاتی زبانی در فضای مجازی و به شکل آنلاین در جریان است در حالی که مشخص نیست چه کسی در آن پیروز خواهد شد. در یکسو شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، اینستاگرام و تیکتاک قرار دارند؛ این پلتفرمها در شناسایی و حذف واژگان و محتوایی که مقررات آنها را رعایت نمیکنند، بطور فزاینده تکامل یافتهاند.
در سوی دیگر، کاربران این رسانههای اجتماعی قرار دارند که اصطلاحات کدگذاری شدهی خود را برای فرار از تشخیص الگوریتمهای سانسور طراحی کردهاند. منظور از «الگوسپیک» همین روشِ دور زدن الگوهای شکار واژگان و محتوا توسط پلتفرمهای سوشیال مدیاست.
روشهای جدیدی مانند «آلگوسپیک» تازهترین روند در تاریخ استفاده از زبان برای پنهانسازی هستند. بطور معمول، چنین کدهایی توسط گروههای کوچک استفاده میشود. ولی با توجه به گستردگی رسانههای اجتماعی، «آلگوسپیک» این پتانسیل را دارد که بطور وسیع بر زبان روزانهی جوامع تأثیر بگذارد.
با توجه به حجم انبوه محتوای منتشرشده در فضای مجازی، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی از الگوریتمهایی برای نشانهگذاری و یا حذف مطالبی که در تناقض با مقررات آنها قرار دارند استفاده میکنند. هدف البته کاهش انتشار اطلاعات نادرست و جعلی یا «فیک نیوز» و همچنین مسدود کردن راهها برای انتشار محتوای توهینآمیز یا نامناسب است.
با این حال، بسیاری از شهروندان دلایل موجهی برای بحث در مورد موضوعاتی دارند که ممکن است از نظر این پلتفرمها حساسیتبرانگیز باشد. برای مثال، قربانیان تجاوز جنسی ممکن است صحبت و گفتگو در مورد تجربیات خود با دیگران را روشنگری و آگاهیرسانی و همچنین درمان بدانند. و یا کسانی که با اختلالِ آسیب رساندن به خود یا خودکشی دست و پنجه نرم میکنند، میتوانند از کمک محافل آنلاین که آنها را مورد حمایت قرار میدهند بهرهمند شوند. اما الگوریتمها ممکن است چنین محتواهایی را به عنوان نقض مقررات پلتفرم مربوطه شناسایی کرده و حذف کنند.
در این میان، کاربرانی که بطور مکرر مقررات و خطمشیهای یک پلتفرم را نقض میکنند، ممکن است متوجه شوند که پستها و مطالب آنها طبقهبندی شده و کمتر دیده میشوند؛ فرآیندی که به آن «ممنوعیت در سایه» یا Shadowban میگویند. نقض مکرر مقررات پلتفرمهای سوشیال مدیا میتواند به تعلیق موقت یا دائمی حسابهای کاربری منجر شود.
بر اساس چنین واقعیاتی است که کاربران فضای مجازی برای عبور از فیلترهای واژگان و محتوا و فرار از دست الگوریتمها، بجای اصطلاحات ممنوعه از زبان کدگذاری شده یا «آلگوسپیک» استفاده میکنند. برای نمونه، جهت اشاره به رابطه جنسی، ممکن است از کلمهای بیضرر مانند «ریمل» استفاده شود و یا کلمه «Unalive» (بیجان) به یک واژه مورد توافق برای اشاره به مرگ یا خودکشی تبدیل شده. برای روسپی یا کارگر جنسی از کلمه «حسابدار» استفاده میشود و واژه جایگزین پورن نیز «بلال» است! Leg booty نیز که حروف LGBTQ در آن به کار رفته، برای دگرباشان جنسیتی استفاده میشود و دهها واژه دیگر که الگوریتمها نمیتوانند آنها را مستقیم به موضوع مورد نظر کاربران ربط دهند.
پیشینهی واژگان پنهان
اگرچه دور زدن فیلترهای واژگان و محتوا در پلتفرمهای سوشیال مدیا یک پدیده نسبتاً جدید است، اما استفاده از اصطلاحات رمزگذاری شده برای پنهان کردن منظور و معنای کلمات بسیار قدیمیتر است. میخائیل سالتیکوف- شچدرین طنزپرداز روسی قرن نوزدهم از زبان «ازوپیا» یا تمثیلی و استعاری استفاده میکرد. او و دیگر اهل هنر و ادبیات از آن برای دور زدن سانسور در روسیه تزاری استفاده میکردند. برای نمونه بجای عبارت ممنوعهی «انقلاب» از عبارت «کار بزرگ» استفاده میشد.
بسیاری از خردهفرهنگها نیز کدهای مخصوص خود را به وجود آوردهاند که فقط توسط اعضای خود آنها قابل درک است. برای مثال، «پولاری» یک زبان خصوصی بین مردان همجنسگرا در اوایل قرن بیستم در بریتانیا و در دورانی بود که احساسات عمومی علیه همجنسگرایی افزایش مییافت. در همین ارتباط، عبارت «معامله زمخت» به شریک جنسی از طبقه کارگر اشاره داشت.
در این روش از قافیههای عامیانه هم برای ابهام و پنهان کردن معنا بین باندهای بزهکار نیز استفاده میشد تا بتوانند بدون برانگیختن شک و تردید حتا در حضور پلیس با هم پیام رد و بدل کنند.
همچنین زبان «لیتسپیک» Leetspeak که از عدد و علامت بهره میگیرد، در دهه هشتاد میلادی همزمان با همگانی شدن کامپیوتر و به میدان آمدن اینترنت شکل گرفت. پیشگامان باهوش اینترنت به استفاده از سیستمهای تابلو اعلانات در فضای مجازی پرداختند. برخی از روشهایی که آنها برای دور زدن مقررات ایجاد کردند، امروزه هنوز در شبکههایی مانند TikTok استفاده میشود. در این روش از اعداد بر اساس شباهت آنها به حروف استفاده میشود. مثلا عدد ۱ بجای الف و و یا علامت بینالمللی دلار $ بجای حرف اس در انگلیسی و غیره. به این ترتیب خود کلمه LEET در ترکیب «لیتسپیک» با عدد ۱۳۳۷ نوشته میشود.
در ایران
اگرچه از «آلگوسپیک» عمدتا درباره روابط جنسی و واژگان مربوطه استفاده میشود اما در زمینههای دیگر از جمله سیاسی و اجتماعی نیز کاربرد دارد. در سال ۲۰۲۲ معترضان ایرانی از همین روش برای اطلاعرسانی و فرار از مقررات پلتفرمهای رسانههای اجتماعی استفاده کردند که نسبت به کلمات و محتواهای مربوط به خشونت که در عمل برای سرکوب مخالفان توسط حکومت ایران اِعمال میشود، حساسیت به خرج میدهند. غلط املایی خلاقانه مانند Ir@n برای فرار از سانسور به کار گرفته شد.
حدود یک دهه پیش، زمانی که ایموجی به روشی محبوب و مختصر برای تقویت پیامهای نوشتاری تبدیل شد، ابزار جدیدی برای دور زدن سانسور محتوا متولد شد. به این ترتیب، با ایموجی میوهها و سبزیجاتی که بطور مبهم به بخشهایی از اندام انسان شباهت دارند برای دور زدن مقررات منع محتوای جنسی استفاده میشود و ایموجی بادنجان و هلو معانی کاملاً جدیدی در دنیای مجازی پیدا کرد. در سال ۲۰۱۹ فیسبوک و اینستاگرام اقداماتی را برای جلوگیری از استفاده از این ایموجیها در ارتباط با معانی جنسی انجام دادند.
به نظر می رسد پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی مرتب و بطور فزاینده با کاربران خود درگیر هستند. آنها ممکن است هربار عباراتی را مسدود کنند، اما همین کار منجر به ظهور معادلهای تازه در «آلگوسپیک» میشود تا جای آنها را بگیرند. ضمن اینکه این پلتفرمها هر کدام مقررات متفاوتی دارند که عبارات مختلفی را ممنوع میکنند و آنچه قابل قبول تلقی میشود همواره در حال تغییر است! تداوم این وضعیت میتواند به یک مشکل بزرگ برای صاحبان این پلتفرمها تبدیل شود.
در ژانویه ۲۰۲۳ جولیا فاکس هنرپیشه در سخنانی از عبارت «ریمل» در تیکتاک استفاده کرده بود بدون آنکه ظاهرا از معنی آن در «آلگوسپیک» (آزار جنسی) اطلاع داشته باشد. او به دلیل این اظهار ناپسند مجبور به واکنش و عذرخواهی شد.
به نظر میرسد با تداوم این وزنکشی زبانی، چنین سوء تفاهمهایی بیشتر و بیشتر شوند ضمن اینکه برخی اصطلاحات «آلگوسپیک» خواهناخواه به زبان رایج خارج از فضای مجازی نیز سرایت کرده و رایج میشوند. از این گذشته، زبان کدگذاری شده و با ایهام در هر حال زنده میماند زیرا مفید است و گاهی از این اصطلاحات میتوان در سیاست نیز برای طعنه زدن به رقبای سیاسی استفاده کرد.
*****
این گزارش TheConversation با عبارت «بیا بریم براندون، کسی میاد؟!» تمام میشود. و اما ماجرای این عبارت چیست؟ در اکتبر ۲۰۲۱ هنگامی که گزارشگر ورزشی شبکه «ان بی سی» با «براندون براون» از رانندگان «نسکار» انجمن اتومبیلرانی آمریکا مصاحبه میکرد، تماشاگران شعاری میدادند که این خبرنگار آن را «بیا بریم براندون» مخابره کرد یعنی اینکه از «براندون براون» دعوت میشد تا بروند پیروزی وی را جشن بگیرند! اما در واقعیت جمعیت عبارت بسیار متفاوتی را علیه جو بایدن فریاد میزد: «فاک جو بایدن»! عبارتی که آن زمان در بازیهای فوتبال آمریکایی به فراوانی تکرار میشد. همین وبسایت در گزارش مفصل دیگری درباره این اتفاق مینویسد، گویا مخابرهی نادرست عمدی از شعار جمعیت، نوعی خطای ماهرانه از سوی گزارشگر ورزشی «ان بی سی» بود و اگرچه خود وی در این مورد توضیحی علنی نداده است، اما به نظر میرسد که او با این کار آن عبارت زشت سیاسی را خنثی میکند تا به حامیان مالی و بینندگان شبکه «ان بی سی» توهین نکند. با این حال، این عبارت که به سرعت وارد زندگی مجازی و واقعی شد نشان میدهد که چگونه زبان و سیاست، همراهان عجیب و غریبی برای هم محافظهکاران و هم لیبرالها به وجود میآورند.
*منبع: وبسایت TheConversation
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن