«پایگاه دادهای باز ایران» در گزارشی به افزایش ۴۰ درصدی خودکشی در ایران پرداخته و با ارائه آمارهایی نشان داده این افزایش با نرخ فلاکت در ایران رابطه مستقیم داشته است.
طی یک دهه گذشته بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل در دهه ۱۳۹۰ است، که کمتر از ۲۰ هزار تن گزارش شده بود.
همچنین در آمارهای نیروی انتظامی تعداد قابل توجهی مرگ، تحت عنوان «سایر موارد مرگهای مشکوک» وجود دارد که دقیقا مشخص نیست به چه مواردی اطلاق میشود. آمار این مرگهای مشکوک در دهه ۱۳۹۰، حدود ۶ برابر آمار کل خودکشی و ۱۲ برابر آمار قتل است.
در این گزارش تأکید شده که بجز نیروی انتظامی، دو نهاد دیگر یعنی پزشکی قانونی و وزارت بهداشت هم بطور پراکنده آمارهای مربوط به خودکشی را ارائه میکنند که اطلاعات آنها بطور عمومی در دسترس نیست. اما نقل قولهای منتشر شده در رسانهها تحت عنوان آمار پزشکی قانونی نشان میدهد که بین آمارهای موجود نهادهای رسمی اختلاف قابل توجهی وجود دارد.
بطور نمونه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اسفند ۱۳۹۹، در گزارشی به نقل از پزشکی قانونی نوشت در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، به ترتیب ۵۱۰۱ و ۵۱۴۳ مورد خودکشی کامل رخ داده است. این آمار تقریبا ۲۰ درصد بالاتر از آماری است که نیروی انتظامی با عنوان موارد خودکشی منتشر کرده است.
از سوی دیگر بخش زیادی از اقدام به خودکشیها به مرگ منجر نمیشود و فرد نجات پیدا میکند. همچنین در موارد زیادی خودکشی به دلیل «حفظ آبرو» یا مواردی اینچنینی از سوی اطرافیان فرد خودکشیکرده پنهان میشود و در آمارها ثبت نمیشود.
در گزارش «پایگاه دادههای باز ایران» تأکید شده که افزایش ۴۰ درصدی میزان خودکشی منجر به مرگ در ایران رابطه مستقیمی با افزایش شاخص فلاکت در کشور دارد. شاخص فلاکت حاصل جمع جبری دو شاخص تورم و بیکاری و سهم استانها از اقتصاد از حاصل تقسیم آمار تولید ناخالص داخلی هر استان به محصول ناخالص داخلی کل کشور است. دهه ۹۰ خورشیدی مردم ایران در معرض شدیدترین بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار داشتهاند.
قابل توجه اینکه در نیمه دوم دهه ۹۰ که تورم و رکود اقتصادی افزایش پیدا کرده و فقر گستردهتر شده، آمار خودکشی نیز سیر صعودی داشته است. طبق آمار نیروی انتظامی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال بطور متوسط ۴۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جان خود را از دست دادهاند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
پراکندگی آمار خودکشی بیانگر اینست که استانهای غربی ایران با میزان بیشتری خودکشی در سال روبرو بودهاند. بطور مشخص نرخ خودکشی در استان کرمانشاه ۱۱/۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر، در استان ایلام ۱۱/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر و در استان کهگیلویه و بویراحمد ۱۰/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود. پس از آن استانهای لرستان، همدان و چهارمحال بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
«پایگاه دادههای باز ایران» با انتشار نقشه پراکندگی خودکشی، شاخص فلاکت و توزیع محصول ناخالص داخلی، ارتباط مستقیم آنها را با یکدیگر نشان داده است. بر اساس تصویر بالا، نیمه سمت چپ نقشههای خودکشی و فلاکت شباهت و همخوانی زیادی با یکدیگر دارند. استانهای کرمانشاه، ایلام، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد هم در آمار خودکشی و هم در شاخص فلاکت در پنج سال گذشته بدترین وضعیت را در سراسر کشور داشتهاند.
نقشه توزیع محصول ناخالص داخلی هم نشان میدهد استانهای غربی کشور جزو کمبرخوردارترین مناطق به حساب میآیند. در این نقشه مورد خوزستان به دلیل استقرار صنایع نفتی در این استان استثنایی است. شرایط تهران هم به دلیل پایتخت بودن متفاوت است. اگر این دو استان را کنار بگذاریم، میان دو نقشه خودکشی و سهم استانها در اقتصاد هم همخوانی به وجود میآید.
این موضوع نشان میدهد میان نابرابری اقتصادی، بیکاری و تورم، به عنوان عوامل اقتصادی که تبعات اجتماعی آنها فراگیر است، ارتباط وجود دارد. اگرچه این عوامل تنها عوامل موثر بر بالا یا پایین نرخ خودکشی در یک منطقه نیستند.
شهریورماه سال گذشته و در آستانه دهم سپتامبر «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» انجمن جامعهشناسى ایران آماری از نرخ خودکشی در ایران ارائه کرد که بر اساس آن، در حدود دو دهه اخیر، آمار خودکشی در کشور افزایش ۴۴ درصدی داشته است.
افزایش ۴۴ درصدى خودکشى در ایران؛ از سال ۹۹ روزانه ۱۵ نفر دست به خودکشی میزنند!
در نشستی که همزمان از سوی انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شده بود دکتر اکبر علیوردی نیا استاد جامعهشناسی نیز با اشاره به دادههای پزشکی قانونی از سال ۸۰ تا ۹۸ (طی ۱۹ سال گذشته) گفته بود که «این آمارها دو اشکال عمده دارد؛ ابتدا آنکه این آمار تنها معطوف به خودکشیهای منجر به مرگ است در حالی که آمار «اقدام به خودکشی» ۲۰ برابر خودکشیهای موفق است.»
دکتر اکبر علیوردی افزوده که «در مجموع میانگین میزان خودکشی در ۱۴ استان از میان ۳۱ استان بالاتر از میانگین کشوری است. میانگین کشوری ما ۴/۹ است و بیشترین میزان خودکشی در بازه زمانی یاد شده در سالهای ۹۷ و ۹۸ بوده است».
به گفتهی او، بطور کلی میزان خودکشی در کشور از ۴/۲ در سال ۸۰ به ۶/۲ در سال ۹۸ رسیده بطوری که با رشد حدود ۴۴ درصدی خودکشی در دو دهه گذشته روبرو بودهایم.
این جامعهشناس افزوده بود که «طی دو دهه اخیر در کل کشور، اولین وسیله خودکشی حلق آویز کردن است که ۵۰ درصد خودکشیها از این طریق انجام میشود. دومین وسیله نیز مصدومیت با سم و دارو با ۱۴ درصد و سومین روش خودسوزی، چهارمین روش سلاح گرم و سپس سقوط از بلندی است.»
محمدعلی محمدی جامعهشناس و عضو کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه نیز گفته بود که «خودکشی در ایران پدیده رو به رشدی دانسته شده و کشور ما در میان ممالک اسلامی در جایگاه سوم و در جهان در رتبه پنجاه و هشتم قرار دارد. ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی میکنند که از این بین ۶ نفر موفق میشوند. همچنین از سال ۹۹ ، روزانه ۱۵ نفر در ایران دست به خودکشی میزنند.»
با وجود آنکه عوامل متعدد و گاه نامعلوم و پیچیدهای در اقدام به خودکشی دخیل هستند اما پزشکان اغلب «افسردگیهای ناشی از مسائل استرسزا، مشکلات مالی، استیصال، درماندگی و ناامیدی» را در صدر دلایل شناخته شده برای پایان دادن به زندگى مىدانند.