آرسام محمودی فعال سیاسی مشروطهخواه که آذرماه گذشته در تهران بازداشت شد، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است. او از زمان بازداشت تا کنون در زندان بوده و اکنون باید برای تحمل حکم صادره و تأیید شده در زندان باقی بماند.
آرسام محمودی فعال سیاسی مشروطهخواه به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» و «تبلیغ علیه نظام» به ترتیب به پنج و یک سال زندان تعزیری محکوم شده است. این حکم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی صادر شد.
آرسام محمودی از هشتم آذرماه ۱۴۰۱ در خانه پدریاش در تهران بازداشت و از آن زمان تا کنون همچنان در زندان است. با اجرای حکم صادر شده، این فعال سیاسی بدون آزادی باید برای تحمل حبس در زندان باقی بماند.
آرسام محمودی متولد سال ۱۳۷۰ و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته مهندسی عمران از دانشگاه «محقق اردبیلی» است. این فعال سیاسی ملیگرا و مشروطهخواه از سن ۲۰ سالگی فعالیتهای فرهنگی و سیاسی را آغاز کرده و مطالب تحلیلی در رابطه با مسائل ملی از او منتشر شده است.
شیوه بازداشت آرسام محمودی مانند شبیخون بود که در نخستین ساعات بامداد چندین مأمور پشت ورودی آپارتمان ظاهر شده و به درون خانه ریختند و چندین مأمور با اتومبیل نهادهای امنیتی نیز در کوچه مستقر شده بودند.
روز بازداشت آرسام محمودی یک منبع آگاه به کیهان لندن گفته بود که «مأموران حدود ساعت ۹ صبح با در دست داشتن حکم قضایی برای بازداشت آرسام وارد خانه شدند و با تفتیش خانه، وسایل الکترونیکی آرسام از جمله دو تلفن همراه و فلش مموری را ضبط کردند. آنها همچنین تلفن همراه خواهر آرسام را کنترل کردند.»
این منبع آگاه افزوده بود که «بجز هشت مأموری که برای بازداشت آرسام محمودی وارد خانه شدند، چندین مأمور و اتومبیل متعلق به نهادهای امنیتی در کوچه و بیرون از خانه مستقر شده بودند. مأموران از مادر و پدر آرسام خواسته بودند که سر و صدا نکنند. به نظر میآید مأموران نگران جمع شدن همسایهها و ایجاد مانع بر سر راه بازداشت آرسام بودهاند.»
آرسام محمودی پس از بازداشت بیش از یک ماه در زندان اوین بازداشت بود و سپس در دیماه ۱۴۰۱ به زندان تهران بزرگ(فشافویه) منتقل شد. یک منبع آگاه به کیهان لندن گفته آرسام محمودی به تازگی بار دیگر از زندان فشافویه به زندان اوین منتقل شده است. مقامات قضایی توضیحی درباره علت دو بار انتقال او بین زندانهای فشافویه و اوین ندادهاند.
با آغاز جنبش انقلابی در ایران از شهریور ۱۴۰۱ فعالان ملیگرا و مشروطهخواه با افزایش فشارهای امنیتی و قضایی روبرو شدند. آرش کیخسروی و سعید جلیلیان وکلای پایه یک دادگستری و فعال مشروطهخواه، از جمله وکلای بازداشتی در سال گذشته بودند. این دو وکیل پس از ماهها تحمل حبس با وثیقه و بطور موقت تا صدور رأی دادگاه از زندان آزاد شدند.
فشارهای قضایی و امنیتی بر فعالان مشروطهخواه تا کنون ادامه داشته و سمانه نوروز مرادی فعال سیاسی مشروطهخواه روز دوشنبه چهارم اردیبهشت در تهران بازداشت شد. سمانه نوروز مرادی طی سالهای گذشته در زندانهای لاکان رشت و رودسر محبوس بوده است.
اعدام مجیدرضا رهنورد و محمد(کیان) حسینی دو جوان ملیگرای بازداشتشده در مشهد نیز از دیگر جنبههای فشار بر فعالان پادشاهیخواه و برخورد بدون مماشات و غیرانسانی جمهوری اسلامی با این فعالان است که البته تازگی ندارد.
سه روز پس از بازداشت مجیدرضا رهنورد تصویری از او در حالی که در اتومبیل نهادهای امنیتی و در حیاط دادسرای مشهد بود منتشر شد. در این تصویر دست چپ مجیدرضا گچ گرفته شده و از بینی او خون جاری بود.
تصاویر منتشر شده از مجیدرضا در صفحه اینستاگرامش نشان میدهد نشان شیروخورشید بزرگی روی ساعد دست چپ مجیدرضا تتو شده بود؛ همانجایی که مأموران سازمان اطلاعات سپاه (ساس) در سه روز نخست بازداشت آن را خُرد کردند و شکستند!
یکی از نزدیکان #مجیدرضا_رهنورد جوان ۲۳ ساله که سحرگاه ۲۱ آذر توسط جمهوری اسلامی اعدام شد: «اینکه میگن دست چپ مجید تتو شیروخورشید بوده، درسته برای همونم دستش شکسته و بسته بود! موقع دستگیری هم بخاطر این تتو به دستش شوکر و باتوم زدن!»#مهسا_امینی#IranRevolution #انقلاب_ملی_ایران pic.twitter.com/TXA9kY9h4u
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) December 24, 2022
حکم اعدام مجیدرضای ۲۳ ساله در کمتر از دو هفته پس از بازداشت و با اتهام «محاربه» صادر و در کمتر از یک ماه در سحرگاه ۲۱ آذر نیز این حکم اجرا شد. یکی از نزدیکان مجیدرضا گفته که هنگام بازداشت، مأموران بر دستی که نشان شیروخورشید بر آن خالکوبی شده بود باتوم و شوکر زدند.
صفحات مجیدرضا رهنورد و محمد(کیان)حسینی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد این دو جوان ملیگرا و از هواداران پادشاهی مشروطه بودهاند.
طی ماههای گذشته اظهارات مقامات جمهوری اسلامی نیز نشان از هراس حکومت از جریان ملیگرا و مشروطهخواه، در کنار پهلویهراسی خامنهای و دیگر مقامات، دارد.
علی خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی از جمله ابراهیم رئیسی، حسن خمینی، احمد خاتمی و احمد علم الهدی بارها علیه خاندان پهلوی سخن گفتهاند. علی خامنهای در ماههایگذشته هر بار در سخنانش به اعتراضات مردمی اشاره کرده، نامی هم از پهلوی و شاهنشاهی پهلوی آورده است. جمهوری اسلامی همچنان پهلویها را بزرگترین و خطرناکترین دشمن خود دانسته و رد هراس از جریان پادشاهیخواه در سخنان مقامات حکومتی کاملا مشخص است.
یک «مقام امنیتی» روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه به خبرگزاری ایرنا گفته بود که «بدنه دیگری که به این اغتشاشها دامن زد و عمدتاً در شهر تهران هستند جریان سلطنتطلب است.» او توضیح داد «این یک واقعیت است که بخشی از ساکنان قبل از انقلاب در تهران سلطنتطلب بودند. اگر به فیلمهای قبل از انقلاب، مثلاً حرکت شاه از سعدآباد به مراسم تاجگذاری نگاه کنید، عدهای را کنار خیابان میبینید که دارند شاه را همراهی میکنند. اینها سال ۵۷ که ناگهان متحول نشدند، بالاخره عدهای علاقمند به جریان سلطنتطلب هم هنوز هستند، به ویژه با پولی که در این سالها خرج کردند.»
نکته دروغ در روایت این مقام امنیتی این است که حمایت از پهلویها را محدود به تهران میکند در صورتی که در تمام سالهای گذشته و همچنین طی اعتراضات چهار ماه اخیر در بسیاری از نقاط ایران شعارهای روشنی در حمایت از آنها سر داده شده است. شعار «رضاشاه روحت شاد» در نقاط مختلف کشور سر داده شده و پرچم شیروخورشید نشان از سنندج تا تهران و اصفهان و سیستان و بلوچستان توسط جوانان معترض به احتزاز درآمده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیز در گزارشی درباره بازداشتشدگان جنبش انقلابی سال گذشته تأکید کرده بود که بیشترین بازداشتشدگان که گرایش سیاسی به یک جریان داشتهاند «سلطنتطلب» بودهاند.