در آغاز ششمین ماه از حملات بیولوژیک سازمانیافته دانشآموزان در مدارس ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در «بیانیه تبیینی» مسمومسازی در مدارس را به کلی رد کرده و گفته عوامل غیرسمّی موجب ایجاد هراس شدهاند!

در حالی که مسمومیتهای سازمانیافته در مدارس سراسر کشور همچنان ادامه دارد و پیشتر گزارشهایی از بازداشت افرادی در رابطه با همین موضوع در رسانههای خود جمهوری اسلامی منتشر شده، حالا وزارت اطلاعات دولت سیزدهم بطور کلی حملات شیمیایی به مدارس با مواد سمی را رد کرده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ با صدور بیانیهای مدعی شده که «مواد سمی در هیچیک از مدارس کشور پخش نشده است؛ اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شدهاند، بطور سهوی یا تعمدی در برخی از محیطهای گزارش شده استعمال شده است.»
این ادعا افزوده که «در هیچیک از یافتههای صحنهای و بررسیهای آزمایشگاهی در معتبرترین آزمایشگاههای کشور، هیچگونه ماده سمّی که قابلیت ایجاد مسمومیت را دارا باشد، مشاهده نشد. به فضل الهی هیچ مورد فوتی یا عوارض جسمانی مانا و بلند مدت وجود نداشته است.»
در این بیانیه ادعا شده که پس از آنکه وزارت کشور مسئولیت هماهنگی برای تحقیق درباره علت مسمومیت دانشآموزان را به عهده گرفته، وزارت اطلاعات «با تمرکز فزاینده بر موضوع، بدون اعلام عمومی، همهی توان اطلاعاتی، امنیتی، فنی، عملیاتی و آزمایشگاهی خود را برای کشف علل و عوامل، بسیج» کرده و چند نهاد و سازمان دیگر نیز همزمان بر روی مسمومسازی دانشآموزان کار کردهاند.
این بیانیه در ادامه تحقیقات وزارت اطلاعات را «یکی از حساسترین و دشوارترین مأموریتهای سال گذشته» توسط مأموران این وزارتخانه خوانده و مدعی شده که «در پی عملیات همه جانبهی فوقالاشاره، بطور متوالی علل بسیاری از رویدادها کشف و ثابت میشد که علتها نه از گونههای پیچیده، و موادِ استفاده شده نه از انواع سموم، بلکه غالباً مواد، ابزار و انگیزههای بسیار بسیطی موجب بروز ادعاهای بدحالی شده بودند.»
در ادامه ادعاهای دروغ وزارت اطلاعات آمده که «بهعنوان مثال نتیجهی بررسی اولین حادثهی اعلام شده (شهرستان نور) حاکی بود که یکی از دانشآموزان دختر، با هدف به تعطیلی کشاندن آموزشگاه، گاز فلفل در کلاس درس منتشر کرده بود. از همین دست نتایج پیرامون حوادث اعلام شدهی بعدی نیز حاصل میشد.»
وزارت اطلاعات افزوده که «بخشی از موارد گزارش شده مربوط به استفاده از عاملی است که به «بمبک بدبو» معروف شده است. این عامل که در بازار و بهویژه در سکوهای خرید و فروش اینترنتی به فراوانی وجود داشت، پس از استعمال در محیطها موجب پراکندن بوی نامطبوعی میشود و معمولاً برای شوخی و تفریحهای ناسالم و نامتعارف مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.»
در ادامه این بیانیه فرافکنانه آمده که «از دیگر موارد تعمّدی، بهرهبرداری از افشانههای اشکآور و گاز فلفل و نظایر آن در محیطهای آموزشی به قصد شیطنت، بازیگوشی، دیگرآزاری و تعطیل نمودن کلاسها بوده است. در این قبیل موارد نیز با کشف قوطیهای افشانه و بازداشت عوامل استعمال آنها، التهاب در محیط آموزشی فروکش کرده است.»
این بیانیه با اینکه مدعی شده از هیچ ماده سمی استفاده نشده اما ادعایی که پیشتر از سوی شماری از مقامات جمهوری اسلامی مطرح شده بود را تکرار کرده و گفته که «در تعدادی از موارد مکشوفه، وجود اهداف ضدامنیتی و ضدمردمی احراز شده است. بهاین ترتیب که یک یا تعدادی از شیوههای پیشگفته با هدفِ ایجاد ناامنی یا دامنزدن به انگارهی ضعف امنیت در کشور، ایجاد التهاب و آشوب و اعتراض بهمنظور فیلمبرداری و انعکاس به شبکههای فارسی زبان معاند و یا با هدف ایجاد تجمع در مقابل آموزشگاهها صورت گرفته است. عوامل این قبیل موارد غالباً بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.»
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بخش دیگری از بیانیهی مفصل خود به جنبش ملّی و انقلابی علیه جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته که «وزارت اطلاعات در چند اطلاعیه و بیانیههای تبیینی مقطع اغتشاشات، در مورد نقش رژیم تروریست آمریکا و ایادی و گروهکهای رنگارنگی که به نیابت از آن رژیم در اغتشاشات پاییز گذشته به ایفای نقش پرداختند، اطلاعات شفافی منتشر نمود. طی آن اغتشاشات، آمریکا و دنبالهروهای اروپایی، منطقهیی و عمّال داخلیاش، گستردهترین و قویترین عملیات شناختی، روانی و تروریستی را برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی به اجرا گذاشتند تا آنجا که ابلهانه و خام اندیشانه، نام انقلاب بر پروژهی ضدملّی اغتشاش و خرابکاری و ایرانیکشی گذاردند.»
این وزارتخانه در ادامه مدعی شده که «ایستادگی سترگ» ملت ایران و علی خامنهای، و هوشیاری و فداکاری نیروهای حافظ امنیت کشور، بزرگترین پروژهی براندازی خصمِ وحشی و جنگ ترکیبی را نقش بر آب کرد و سرمایهگذاریهای سنگین مالی، اطلاعاتی و نیروی انسانی آنها را به «هباءً منثورا» تبدیل نمود.»
حملات سازمانیافته شیمیایی به مدارس و خوابگاههای دانشجویی یکی از مهمترین خبرهای آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ بود. این حملات هرچند از ۹ آذر و با مسمومیت گسترده دانشآموزان در هنرستان دخترانه «نور» شهر قم آغاز شد اما بیش از دو ماه با پنهانکاری و انکار و سانسور اخبار توسط جمهوری اسلامی روبرو بود.
حملات سازمانیافته در نیمه دوم زمستان به اوج رسید و به بیش از ۲۵ استان کشیده شد و دستکم سبب مسمومیت ۱۳۰۰ دانشآموز شد. بلافاصله پس از پایان تعطیلات نوروزی و در نخستین روز بازگشایی مدارس این حملات ادامه یافته و طی دو هفته گذشته دهها مدرسه در استانهای مختلف مورد حمله قرار گرفتند.
مقامات مسئول اما همچنان در پی فرافکنی درباره آمران و عاملان حملات هستند و در نهایت تلاش میکنند دانشآموزان را به «اضطراب، ترس، تمارض و شیطنت» متهم کرده و حملات را غیرواقعی بخوانند.
عمدی بودن مسمومیت سریالی دانشآموزان؛ انتقام از جنبش دانشآموزی برای نقشآفرینی در اعتراضات؟
این در حالیست که یونس پناهی معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت اسفندماه گذشته با عمدی خواندن این مسمومیتها گفته بود که «پس از مسمومیت چندینباره دانشآموزان در مدارس قم، مشخص شد افرادی دوست داشتند که تمامی مدارس، به خصوص مدارس دخترانه تعطیل شوند.»
یونس پناهی توضیح داده بود که «تاکنون مشخص شده، ترکیبات مواد شیمیایی، جنگی نیست و هیچ نشانه ای از مسری بودن ندارد» و «دانشآموزان مسموم شده نیاز به درمان تهاجمی ندارند و درصد زیادی از عوامل شیمیایی دخیل در این مسمومیت پیشگیرانه است.»
همزمان در آخرین هفتههای زمستان گذشته، دادستان کل کشور از «احتمال عمدی بودن» مسمومیت دانشآموزان در قم خبر داده بود. جعفر منتظری، دادستان کل کشور به دادستان قم، دستور داد: «اخبار واصله از یک جریان نگران کننده نوعی مسمومیت در بعضی از مراکز آموزشی قم نشان از احتمال اقدامات مجرمانه عمدی دارد که قابل توجه و پیگیری دقیق میباشد. ضروری است جنابعالی نیز از جایگاه مدعی العمومی با اهتمام بیشتر و سرعت و دقت موضوع را تحت پیگرد قانونی قرار دهید.»
بر اساس اطلاعات پراکندهای که از سوی وزارت بهداشت منتشر شده اغلب مسمومیتها با استفاده از ترکیباتی از گاز نیتروژن (N2)صورت گرفته. گاز نیتروژن بیبو و بیرنگ است که انتشار خالص آن در فضای بسته و یا ترکیبات آن میتواند به شدت خطرناک باشد. زنگ زدن گوش، حالت تهوع، تشنج و خستگی شدید و بیحالی، سرگیجه، سردرد، تنگی نفس، گرفتگی و بیحسی عضلات و علائم عصبی از جمله علائم مسمومیت با گاز نیتروژن است.
محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم یکشنبه هفتم اسفندماه مدعی شده است که «هزارهگراها» که نوعی تفکر نزدیک به طالبان است، این اقدامات را انجام میدهند. محمد تقی فاضل میبدی امروز در گفتگو با خبرگزاری ایرنا سخنان روز گذشته خود را تکذیب کرد و گفت: «نمیدانم چرا این مطلب را از قول بنده زدهاند، من گفتم یکی از دوستانم بیان کرده است».
گزارش ویژه؛ بخشی از دستگاه امنیتی حکومت پشت حملات شیمیایی به مدارس قرار دارد
در آنسو اما نشانهها و شواهدی درباره دست داشتن جریانات امنیتی و افراد مذهبی وابسته به جمهوری اسلامی در این حملات سازمانیافته به چشم میخورد.
در همین رابطه نجات بهرامی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی که حدود دو دهه سابقه تدریس در آموزش و پرورش را دارد هفته گذشته در گفتگو با «کیهان لندن» درباره ماهیت این حملات گفته بود: «یک مسئله که در مورد مسمومیتها خیلی مهم است و میبینیم رسانهها زیاد به آن میپردازند اینست که مسموم کردن دانشآموزان با هدف آسیب رساندن به دانشآموزان نیست، یعنی یک نقطه و میدانی انتخاب شده که برای خانوادهها و والدین و افکار عمومی حساس است و از طرفی انعکاس این مسمومیتها خیلی سریع در تمام کشور پخش میشود؛ مثلا شما یک تروریستی را در نظر بگیرید که میرود نقطه حساس و پرجمعیت شهر و بازاری را که رفت و آمد زیادی دارد هدف قرار میدهد؛ این تروریست هدفش ضربه به بازاریان نیست بلکه تلفات بیشتر بوده است. نظرم این است که شواهد و قرائن در این چند ماه، چه در سال گذشته و چه در روزهای پس از نوروز که از بازگشایی مدارس گذشته، نشان میدهد قضیه بسیار سازماندهی شدهتر از آنست که فکر میشد. یعنی نمیشود یک سیستم امنیتی و اداری پشت این حملات نباشد و صرفا یک جمع افراطی خودشان تصمیم گرفته باشند این حملات را انجام دهند.»
نجات بهرامی در ادامه توضیح میدهد که «این سازماندهی یا از قبل بسترهایش فراهم بوده، مثل حوزههای علمیه و پایگاههای بسیج، که در همه شهرها وجود دارد و یا اینکه واقعا بخشی از دستگاه امنیتی بستری برای سازماندهی این حملات در همان ماههایی که اعتراضات سال گذشته از اواخر شهریورماه در جریان بود، فراهم کرده است.»
او با بیان اینکه شماری از افراد بازداشتشده در شهرهای مختلف وابسته به پایگاههای بسیج و حسینیهها و حوزههای علمیه بودهاند گفته که «در بازجویی گویا مشخص شده که این افراد در شهرهای مختلف با یکدیگر هماهنگ بوده و همه گفتهاند که «حضرت آقا در فلان سخنرانی گفته که بچههای دانشآموز [در اعتراضات ماههای گذشته] شیطنت کردهاند و با یک تنبیه کوچک درست میشوند. ما هم مقلد آقا هستیم و هرچه آقا بگوید ما آتش به اختیار هستیم و انجام میدهیم». ضمن اینکه هر کسی بازداشت شده، از سوی حسینیهها، حوزه های علمیه و مساجد و ریش سفیدهای محل تماسهایی شروع شده و با اعمال نفوذ در نیروی انتظامی، این افراد آزاد شدهاند!»