حنیف حیدرنژاد- یوسف مهراد و صدرالله فاضلی زارع دو جوان ایرانی آزاده بودند که حکومت اسلامی آنها را روز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ به جرم «توهین به مقدسات» اعدام کرد.
اما، حق حیات انسان بالاتر از هر قدیس و تقدس و مقدسی است.
درواقع «جرم» یوسف مهراد و صدرالله فاضلی زارع مبارزه با خرافات و خرافهپراکنی و تلاش برای آگاهیرسانی و تقویت خِردورزی و پرسشگری بود.
قرآن، کتابی است که در آن میتوان موارد ناقضِ ارزشهای انسانی یافت و برای تأمین و تضمین حقوق انسان و رهایی ایران میبایست از آن عبور کرد.
جمهوری اسلامی با جنایات خود نشان میدهد که نه تنها پایان نظام سیاسی جمهوری اسلامی، بلکه سپردن دین به عرصه خصوصی و شخصی و عبور از قرآن و اسلام در عرصه اجتماعی و ارزشهای ضدبشری آن است که میتواند به جامعه کمک کند تا ایرانی آزاد و انسانی بنا کند. بنابراین در کنار مبارزه سیاسی با جمهوری اسلامی، آگاهی به مکانیسمهای پنهان و آشکار اسلام و قرآن و آشنائی با کارکرد آن در زندگی رومزه و در ضمیر ناخودآگاه شهروندان، به آنها کمک میکند تا آگاهانه از این ارزشها و آموزههای خرافهای دور شده و ارزشهای بشری و مدرن را جایگزین آن کنند.
با یک مقایسه ساده بین قرآن با قوانین دنیای مدرن میتوان دید که قرآن ارزشهای ضدبشری و خشن و متکی به اجبار و خشونت را تبلیغ کرده و با کرامت انسان و اصولی چون دمکراسی و آزادی اندیشه، آزادی عقیده یا آزادی بیان مخالف است. انسانها را دستهبندی کرده و با اِعمال تبعیض، پیروانِ خود را بر دیگران برتر میداند. با دگراندیشی و پُرسشگری و حسابرسی از حاکمان مخالف و هرگونه مخالفت یا خروج از اسلام را با شکنجه و مرگ پاسخ میدهد.
اسلام بر اساس قرآن و سنت و حدیث، مجموعهای از خرافات را در مغز انسانها وارد کرده و به کمک ترس از شکنجه و مرگ در این جهان و ترس از جهنم در «آخرت»، به تدریج انسانها را از اندیشیدن نقاد و از پُرسشگری تهی و آنها را به پیروان مطیع تبدیل میکند. در ایران نیز اسلام با شمشیر و اجبار و کشتار و خشونت خود را حاکم کرده است. همین امروز، حکومت اسلامی در ایران، تنها با کمک دستگیری و زندان و شکنجه و تجاوز و اعدام است که میتواند حکومت کند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد آزادی دین و عقیده در ماده ۱۸ میگوید: «هـر کـس حـق دارد از آزادی فکـر، وجـدان و مذهـب بهـرهمند شـود، این حق متضمـن آزادی تغییر مذهب یـا عقیده همچنیـن آزادی اظهار عقیده و ایمان اسـت.»
داشتن یا نداشتن مذهب امری شخصی و خصوصی است. در ایران آزاد آینده نباید هیچ دین یا مذهب رسمی وجود داشته باشد. مذهب باید از حوزه سیاست و آموزش و پرورش و تربیت بیرون بوده و نهادهای مذهبی نباید از کمکهای دولتی برخوردار باشند.
به امید ایران آزاد و رها از خرافات و برقراری ایرانی مدرن بر پایه ارزشهای انسانی و با گرامیداشت یاد همه آنانکه برای کنار زدن حکومت اسلامی در ایران مبارزه میکنند.
*مطلب مرتبط در وبسایت نگارنده