در موزهی معروف بریتانیا در لندن نمایشگاهی با عنوان «قدرت و شکوه، از پارس تا یونان» جریان دارد که مقایسهای است بین هنر و صنایع دستی ایران باستان و یونان باستان. بازدید از این نمایشگاه برای هر ایرانی میتواند آموزنده باشد. بازدیدکنندگان همزمان با تماشای اشیای هنری، صنایع دستی، اشیای نفیس و ظریفی که مورد استفادهی شاهان و اشراف هخامشی و یونانی بوده است، می توانند توضیحات مختصر و مفیدی نیز دربارهی آنها یا بشنوند و یا بخوانند.
قبل از پرداختن به خود نمایشگاه نگاهی به نمایشگاههای موضوعی و موقت که در موزههای مختلف بریتانیا از جمله در موزه معتبر بریتانیا برگزار میشود بیندازیم.
این نوع نمایشگاهها هم مکانی است برای لذت بصری از اشیای زیبای هنری و باستانی و هم آموختن دربارهی آنها. به عبارت دیگر، فرصتی است برای ارضای حس زیبایی شناختی و فرصت مغتنمی برای آموختن دربارهی نگرش، اندیشه و یا فلسفهای که در پشت ساخت این اشیای نفیس و زیبا نهفته است. فراتر از این، امکانی است برای تعمیق دانش بازدیدکنندگان دربارهی بستر تاریخی آفرینش این اشیا و آثار.
برای برگزاری نمایشگاههای موقت و موضوعی، دست اندرکاران مدتی طولانی در مورد ایدهای که دارند و زاویهای که می خواهند از آثار و اشیای باستانی به نمایش بگذارند، به پژوهش میپردازند. سپس بر مبنای یافتههای خود و پیامی که در نظر دارند با بازدیدکنندگان نمایشگاه به اشتراک بگذارند، اشیا و آثار مربوطه را از موزههای بریتانیا و نیز کشورهای دیگر گردآوری کرده و برای مدتی به نمایش میگذارند. موزه بریتانیا از این امتیاز بالا برخوردار است که بخش مهمی از اشیای لازم برای اینگونه نمایشگاهها در آن موجود و متعلق به همین موزه است. در نمایشگاه اخیز از موزههای کشورهایی نظیر بلغارستان و ارمنستان نیز اشیایی به عاریت گرفته شده است.
در بدو ورود به نمایشگاه «قدرت و شکوه و جلال، از پارس تا یونان» در توضیحاتی که برای مرور بازدیدکنندگان نصب شده آمده است که در فاصله سالهای ۴۷۹ تا ۴۹۰ پیش از میلاد، پارسیان برای فتح سرزمین اصلی یونان تلاشها کردند ولی ناموفق ماندند. یونانیان پیروزی خود را پیروزی «مردمان سادهزیست و دور از زرق و برق» بر دشمن» توصیف میکردند که از «شدت شکوه و جلال» تضعیف شده بود.
اما اشیای باستانی پارس و یونان قضیهی دیگری را نیز به نمایش میگذارند. دربار هخامنشی از اشیای لوکس برای نمایش اعتبار، نفوذ و قدرت خود استفاده میکرد. سبک و مکتب آثار باستانی پارس متمایز است و نتیجهی خلاقیت همراه با اقتباس و تلفیق آثار و اشیای هنری تمدنها و فرهنگهایی فراتر از مرزهای ایران باستان است. میتوان گفت که سبک پارسی بر آتن «دموکراتیک» آن دوران هم تاثیر داشته و این را از آثار آن دوران میتوان دریافت.
به عنوان یک نمونه، پادشاهان و اشراف هخامنشی شیوهی خاصی در ریختن و نوشیدن شراب داشتند. از وسایل خاص و نفیسی هم به همین منظور استفاده میکردند که از آن دوره باقی مانده است. بسیاری از این وسایل از جنس طلا هستند و شهرت جهانی دارند و در این نمایشگاه هم به نمایش درآمدهاند. قابل توجه است که اشیایی بسیار شبیه به همین اشیا، ولی نه لزوماً از جنس طلا در ارمنستان و در یونان با تقلید از ایده و سبک هخامنشی ساخته شده است. برخی از این اشیا امتزاج ارگانیک یک ظرف به عنوان وسیلهای برای نوشیدن و خوردن و شکل و شمایل یک حیوان، به ویژه سر حیوان هستند که با هم ترکیب شدهاند. در یونان باستان وسیلهی مشابهی از جنس گل رس ساخته شده که در این نمایشگاه عرضه شده است.
نکته قابل توجه اینکه نه فقط در ساخت این اشیا و وسایل زندگی از سبک ایرانی تقلید شده بلکه یونانیها از سنگنگارههای معروف هخامنشی هم که در آنها مناسک شرابخواری نشان داده میشود هم تقلید کردهاند. البته با ذکر این نکته که سبک یونانی کمی متفاوت است و انسانها در حالت طبیعیتری نشان داده میشوند.
در نمایشگاه همچنین توضیح داده میشود که از آنجا که امپراتوری هخامنشی در حدود سال ۵۰۰ قبل از میلاد وسیعترین امپراتوری جهان باستان بوده است، پارسیان برای ادامهی سلطه خود بر سرزمینهای وسیع تحت سلطه، نظام پیشرفته و پیچیده و دقیقی را پیریزی کرده بودند و تمهیدات خاصی برای نگهداری آن سرزمینها به کار میبردند.
دربار هخامنشی علاوه بر نظام ساختاری، از شکوه و جلال خود نیز برای کمک به حفظ اقتدار خود بر سرزمینهای وسیع استفاده میکرد. حاکمان نواحی مختلف امپراتوری که ساتراپ نامیده میشدند، در جشنها هدایای گرانبهایی را تقدیم شاهنشاه هحامنشی میکردند. پادشاه هخامنشی هم به نوبه خود با دادن هدایای فراوان و نفیس در پی تداوم وفاداری آنها میبود. ساتراپها هدایا را از نواحی تحت اداره خود جمعآوری کرده و برای شاه شاهان هدیه می آوردند. سپس با نشان دادن هدایای دریافت شده از شاهنشاهان هخامنشی، عظمت، اعتبار و جلال و قدرت خود را به مردم مناطق تحت مدیریت خود نشان داده و حمایت شاهنشاه از خود را از این طریق نیز به نمایش میگذاشتند.
به این ترتیب در کنار این جلال و شکوه مقاصد سیاسی روشنی نیز قرار داشته تا امنیت و صلح را در آن امپراتوری حفظ کند. بیشتر روایاتی که از پارسیان باقی مانده به وسیله یونانیان نوشته شده است. بسیاری از این نویسندگان یونانی جلال و شکوه دربار هخامنشی را به عنوان مظهر فساد و تباهی محکوم کردهاند.
شاهان هخامنشی در فضای پُرشکوه و جلال دربار خود و در مناسک خاص نه فقط از اشیای نفیس و زیبا استفاده میکردند، بلکه لباسهای فاخری از پارچههای گرانبها و کمیاب می پوشیدند. افزون بر این، از پادشاه عطری خوشبو به مشام می رسید و دربار فضای معطر داشت.
در این نمایشگاه نوشتهای نیز حاکی از آن است که این فقط فردوسی نبود که از شکوه و جلال ایران باستان و گستردگی امپراتوری هخامنشی باخبر بوده و آن را میستوده است. بیتی از حافظ در بخش یونانی نمایشگاه به این مضمون آمده است که: «یک جام شراب، آیینهی سکندر است که وسعت قلمرو داریوش شاه را به ما نشان میدهد.» اشارهی این متن به غزل حافظ با مطلع مشهور «دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/ دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا» است. حافظ در غزل یادشده این بیت را آورده است: «آیینهی سکندر جام می است بنگر / تا بر تو عرضه دارد احوال مُلکَ دارا». اینکه تفسیر مفسران موزه بریتانیا از این بیت تا چه اندازه درست است میبایست به مدعیان حافظشناسی سپرد.
این نمایشگاه در عین حال در توضیحات خود از روایتهای «اروپامحور» و همچنین داستانهای ادبی و سینمایی بدون پشتوانههای تاریخی مانند فیلم «۳۰۰» فاصله گرفته و ایرانیان باستان را دارای نظامی پیچیده و کارآمد با یک ارتش منظم که بتواند سرزمینهای امپراتوری را محافظت کند، تصویر کرده است. این نمایشگاه همچنین تأکید میکند که یونانیان باستان بسیار از پارسیان آموخته بودند و آنها را به کار میبستهاند.
تفاوت عمده بین این دو تمدن که این نمایشگاه برآن تاکید میکند در نظام سیاسی آنهاست. اگر در ایران باستان شاهنشاه در مرکز قرار داشت، در یونان نوعی نظامی «دموکراتیک» شکل گرفته بود که به طبقهی ممتاز مردان یونانی- و نه زنان و بردگان و عوام– حق دخالت و نظر دادن در تصمیمگیریهای سیاسی مهم را میداد. روشن است که «دموکراسی» یونان باستان با آنچه امروز به عنوان «دموکراسی» شناخته میشود از زمین تا آسمان متفاوت بوده است. «دمو» یا «مردم» در یونان باستان شامل زنان و بردگان و طبقات عوام نمیشد! اما اندیشهی مبتنی بر مشارکت «دمو» یا همان «مردم محدود» در سیاست و تصمیمگیریهای مربوط به سرنوشت خود، قرنها بعد پایههای دموکراسی امروز را تشکیل داد که با گسترش آموزش همگانی و عمومی شدن امتیازاتی که قرنها فقط گروه خاصی از سران جامعه از آن برخوردار بودند، «دمو» را نه یک «گروه خاص» بلکه همه مردم فارغ از تعلقات اجتماعی و طبقاتی و جنسیتی آنها میداند که در شرایط دموکراتیک میتوانند با آرای خود، صاحبان قدرت را تغییر دهند.
به نظر برگزارکنندگان این نمایشگاه، نظام «دموکراتیک» یونان باستان و حضور گروه خاصی از مردم در صحنه سیاسی به نوبه خود در خودداری و احتیاط و عاقبتاندیشی ثروتمندان و حاکمان یونان از نمایش بیپروای ثروت و زندگی پُرجلال و شکوهشان، نقشی اساسی داشته است.
در هر صورت، با نگاهی به آثار هنری و اشیای نفیس هخامنشی میتوان گفت که از نظر زیبایی، دقت و ظرافت، بدون اغراق، برتر از آثار یونانی دیده میشوند. شاید استفاده هدفمندانهی سیاسی از این اشیای لوکس و قدرتنمایی با توسل به شکوه و جلال دربار هخامنشی، این نتیجه را نیز در بر داشته است که همه چیز میبایست در حد کامل و بدون نقص میبود. از همین رو نیز شاهان هخامنشی هیچ پروایی از نشان دادن زندگی باشکوه و پرتجمل خود نداشتند.
نمایشگاه «قدرت و شکوه، از پارس تا یونان» تا ۱۳ اوت ۲۰۲۳ در موزه بریتانیا برقرار است.