منصوره سگوند دانشجوی حقوق شهر آبدانان که در واکنش به سرکوب شهروندان معترض از همکاری «افتخاری» با نیروی انتظامی انصراف داده بود چند روز پس از آزادی از زندان به طرز مشکوکی جان باخت. او پیشتر در صفحه اینستاگرام خود از مردم حمایت کرده و با شعارهایی چون «جانم فدای ایران» به شاهزاده رضا پهلوی وکالت داده بود.
منصوره سگوند دانشجوی ۱۹ ساله اهل خرمآباد استان لرستان، که در شهر آبدانان استان ایلام دانشجوی رشته حقوق بود به طرز مشکوکی جان باخت. منصوره از جمله نیروهای «افتخاری» پلیس نیروی انتظامی بود که در پی سرکوب شدید مردم در اعتراضات سال گذشته از این همکاری انصراف داده و در صفحه اینستاگرام خود با مردم همراهی کرده بود.
منصوره سگوند طی روزهای گذشته از تحت تعقیب بودن خود و تهدید مکرر وزارت اطلاعات خبر داده و حتی در پیامی تأکید کرده بود که اگر اتفاقی برایش افتاد، «خودکشی» نکرده است.
او در نهایت بازداشت شد و مدت کوتاهی پس از آزادی بدون هیچ بیماری زمینهای در بعد از ظهر روز یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد.
از زمان بازداشت، اتهام و همچنین زمان آزادی منصوره سگوند اطلاع دقیقی در دست نیست اما بر اساس مطالب منتشر شده از سوی فعالان مدنی، او از مدتها پیش در مطالبی در اینستاگرام به حمایت از مبارزات مردم پرداخته بود.
او با انتشار تصویری از خود با چادر فرم نیروهای زن شاغل در «نیروی انتظامی» در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «من منصوره سگوند اهل لرستان، در پلیس افتخاری نیروی انتظامی خرمآباد مشغول به کار بودهام. زین پس هیچگونه همکاری با نیروهای مسلح نخواهم داشت و با افتخار در کنار هموطنانم خواهم ماند.»
او در یکی از استوریهایش نوشته بود: «به عنوان کسی که در داخل بدنه نیروهای نظامی فعالیت داشتهام، تا جایی که تونستم سعی کردم واقعیت رو به کسایی که ناآگاه هستن بفهمونم. ما جنایت را با چشم خود دیده بودیم و واقعیتها رو گفتیم. این انقلاب نزدیکتر از آن چیزی که فکرش را بکنید رخ خواهد داد.»
منصوره سگوند همچنین در پستهای خود از خاندان پهلوی حمایت کرده بود و در یکی از استوریهای اینستاگرام با انتشار ویدئویی از محمدرضا شاه فقید، با استفاده از هشتگ «من وکالت میدهم» به شاهزاده رضا پهلوی وکالت داده بود.
این دختر جوان در آخرین استوری اینستاگرام خود نوشته بود: «ما را از مرگ میترسانند، انگار ما زندهایم. تا ابد یک روز جانم فدای وطن، پاینده ایران.»
منصوره سگوند یکی دیگر از صدها جوان ایرانی است که در ماههای گذشته یا در بازداشت یا به فاصله کوتاهی پس از آزادی جان خود را از دست دادهاند. جمهوری اسلامی در تلاش است تا برای مرگ مشکوک وی نیز سناریوسازی کند.
خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نقل از رییس اورژانس دانشگاه علوم پزشکی ایلام نوشت: «بیمار با ایست قلبی تنفسی و سیانوز در حیاط خانه توسط جمعیت حاضر در محل حادثه به پرسنل اورژانس تحویل داده میشود و عملیات احیاء داخل حیاط شروع و سپس داخل آمبولانس تا بیمارستان ادامه مییابد و در ساعت ۱۵:۱۵ در حین CPR تحویل بیمارستان میشود.»
رئیس بیمارستان «رسول اکرم» آبدانان مدعی شده است که منصوره سگوند فاقد هرگونه علائم حیاتی بوده و بلافاصله عملیات احیا (CPR) به وسیله پرسنل اورژانس بیمارستان شروع شده است: «پس از یک ساعت تلاش، متاسفانه این اقدامات درمانی بینتیجه ماند و در ساعت ۱۶:۱۰ دقیقه با دستور پزشک اورژانس، عملیات درمانی متوقف شد.»
در ماههای گذشته تعدادی از بازداشتشدگان که در جریان جنبش ملی سال گذشته دستگیر شده بودند پس از آزادی در زندان به دلایل مشکوکی جان باختند. علت درگذشت برخی از این افراد سکته یا ایست قلبی و برخی دیگر خودکشی عنوان شده است.
اوایل خردادماه امید مرادپور ۲۵ ساله که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ در شیراز بازداشت شده بود دو هفته پیش بعد از تحمل «ماهها» حبس آزاد شد اما دو روز پیش «خودکشی» کرد و جان باخت.
حساب توئیتری «۱۵۰۰ تصویر» که اخبار مربوط به اعتراضات و دستگیریها را پوشش میدهد درباره این جوان نوشته بود که او «میتوانست به قید وثیقه آزاد شود، اما به دلیل شرایط مالی نتوانست وثیقه را تامین کند و مدت بیشتری در زندان ماند.»
در همان روزها بامشاد سلیمانخانی جوان دیگری که در شهرستان آبدانان در استان ایلام بازداشت شده بود با علائمی شبیه مسمومیت دارویی به بیمارستان منتقل شد ولی جان خود را از دست داد. بر بدن او آثار شکنجه از جمله خاموش کردن سیگار بر بدن هم دیده شده است.
بامشاد دانشجوی ۲۱ ساله هفتم خرداد در بیمارستان جان باخت. خانوادهی او تحت فشار قرار گرفتهاند تا در مورد بامشاد اطلاعرسانی و مصاحبه نکنند.
مادر مریم آروین وکیل دادگستری که بهمنماه گذشته در فاصله کوتاهی پس از آزادی از زندان جان خود را از دست داد، به تازگی اعلام کرد علت مرگ دخترش اتفاقات خ داده در جریان بازداشت و «وصل سرم» در زندان بوده است.
طیبه نظری مادر مریم آروین در صفحه اینستاگرام خود نوشت به دخترش که به دلیل دفاع از موکل بازداشت شده بود، «به بهانه آرامبخش و مسکن و تقویتی» در زندان «سرم وصل کرده» و او را «نابود» کردهاند.
او افزوده که پزشک زندان در نامهای آسیبهایی را که به مریم آروین رسیده، تأیید کرده بود.
طیبه نظری همچنین تأکید کرده که یک هفته پس از مرگ دخترش، شعبه ۱۰۳ کیفری، حکم غیابی «۱۵ ماه زندان، یک میلیون تومان جریمه، و ۴۰ ضربه شلاق» نیز برای خودش صادر کرده که سپس تعلیق شده است.
مادر مریم آروین همچنین با شرح خشونت در بازداشت، گفته یک مأمور زن به نام «زهرا علیزاده» معروف به «مبینا» به همراه مأمور «اطلاعات نیروی انتظامی به نام «حمید زیدآبادی» او را در راهرو دادسرا «دستبند زده» و «به خاک میکشاندند.»
به گفته طیبه نظری، مریم آروین ۲۹ ساله، وکیل داوطلب «پروندههای محرومین» و «بچههای بهزیستی و بچههای کار» بود که «بیش از دو ماه از عقدش نمیگذشت.»
مریم آروین عضو کانون وکلای استان کرمان هفته نخست آذر ۱۴۰۱ بازداشت شد. او حدود سه هفته بعد در ۲۱ آذرماه با سپردن قرار کفالت بطور موقت و تا زمان اعلام رأی دادگاه آزاد شده بود.
بر اساس گزارشها، از آغاز خیزش انقلابی از شهریور تا دیماه ۱۴۰۱ دستکم ۱۵ شهروند بازداشتشده به دلیل شکنجه و فشار برای گرفتن اعتراف اجباری جان باختهاند. همچنین ۱۲ شهروند بازداشتشده نیز به طرز مشکوکی پس از آزادی جان خود را از دست دادهاند و یا پیکر بیجان آنها در محلی پیدا شده است.
در برخی موارد مشخص شده که نهادهای امنیتی با فشار شدید بر خانواده خواهان اعلام «خودکشی» به عنوان علت درگذشت عزیزانشان هستند اما برخی فرضیه حذف سازمانیافته و یا ایست قلبی به دلیل اثرات داروهایی را که عمدا در دوران بازداشت به زندانی خورانده میشود مطرح میکنند.
«کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» دیماه امسال در گزارشی تحقیقی اعلام کرد که از آغاز خیزش انقلابی از شهریور تا دیماه در فاصلهای کمتر از چهار ماه دستکم ۲۸ شهروند بازداشتشده در جریان اعتراضات، زیر شکنجه یا به شکلی مشکوک و غیرقابل توضیح جان باختهاند.
این گزارش افزوده بود شماری از شهروندان بازداشتشده زیر شکنجه و فشار که غالبا برای انجام اعتراف اجباری صورت گرفته جان باختهاند؛ برخی دیگر از بازداشتشدگان هم در مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح جان خود را از دست دادهاند.
از جمله مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح عاطفه نعامی شهروند بازداشت شده که پیکر بیجان او در بالکن خانهاش پیدا شد یا شهروندانی که به فاصله چند روز از آزادی جان باخته و علت درگذشت آنها «خودکشی» یا «ایست قلبی» عنوان میشود.
برخی بازداشتشدگان هم از داروهایی که در بازداشت به آنها داده شده و مشخص نیست چه بودهاند خبر دادهاند. از جمله این زندانیان محمدرضا آژر نوجوان ۱۸ ساله است که در نخستین روزهای اعتراضات در شهریور ۱۴۰۱ در مشهد بازداشت شد و پس از بیش از سه ماه و نیم بازداشت گفته در روز دوازدهم دیماه رگهای چشمانش از شدت فشار عصبی پاره شده و در زندان به او داروهایی دادهاند که نمیداند چه بوده است.
در گزارش «کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» آمده بود که اسماعیل دزوار، رامین فاتحی، محمد لطفالهی، سامان قادرپور، یوسف رئیسی، احمد گودرزی، میلاد خوشکام، امید حسنی، هیمن آمان، امیر جواد اسعدزاده، محمد حاجی رسولپور، حامد سلحشور، شهریار عادلی، ایلیاد رحمانیپور، شادمان احمدی و مهدی زارع اشکذری افرادی هستند که در گزارش کمیته پیگیری بازداشتشدگان به عنوان افرادی که در بازداشت و بر اثر جراحات ناشی از شکنجه و ضربوجرح مأموران حکومتی جان باختند، معرفی شدهاند.
در این گزارش تأکید شده بود که «به غیر از افرادی که شرح آنان آمده از کشتهشدگان دیگری از جمله؛ آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصریخور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری، مهدی کابلی کفشگیری نیز نام برده شده که مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح داشتند. اینکه این افراد در زمان کشته شدن در بازداشت بودهاند یا در خیابان و مانند سایر معترضان به شکلهای دیگر جان باختند، هنوز در دست تحقیق است. به اینها باید افرادی را که نامشان هرگز رسانهای نشده و ما هنوز در مورد آنها چیزی نمیدانیم نیز بیافزاییم.»