این گزارش تحقیقی توسط روشنک آسترکی کارشناس اقتصادی و همکار کیهان لندن برای اندیشکده «پروژه ققنوس ایران» تهیه شده که در چند بخش در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
بخش یک
مقدمه
دستهبندی نسلی موضوعی است که در سالهای گذشته مورد توجه پژوهشگران جامعهشناسی، اقتصاد، آموزش و مدیریت قرار گرفته و به ابزار مهمی در تنظیم چشماندازها و برنامهریزی در زمینه آموزش و کسب و کار و توسعه تبدیل شده است. دستهبندی نسلی بر محور جمعیتشناسی کمک میکند تا تئوریسینها، تحلیلگران و حکمرانان با شناخت ویژگیها، کنشها و واکنشها، انتظارات، دیدگاهها و سبک زندگی هر نسل، بتوانند برنامههای کلان در حوزه کشورداری، برنامههای توسعه، چشماندازها و نظام آموزش را متناسب با خصوصیات نسلی که پیشبرنده، مجری و هدف این برنامهها هستند تدوین کنند.
در شرایطی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، سالهاست بر اساس شناخت و نیازسنجی نسلهای نوجوان و جوان، برنامهریزیهایی همهجانبه در حوزه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی طراحی و اجرا میشود، در ایران اما چنین روندی به شکل علمی و کاربردی وجود ندارد. تقریبا نیم قرن است جامعه ایران درگیر حکومت اسلامگرایی است که در عمل خالی از نگاه توسعهای و حکمرانی بر پایه منافع ملی است. جدا از ساختار مافیایی، فاسد و امنیتی ایجاد شده توسط جمهوری اسلامی، نگاه ایدئولوژیک حکومت، در عمل بر هرگونه برنامهریزی علمی و کارآمد در حوزه آموزش و فرهنگ و… چیره شده است.
در حالی که مطالعات نسلی از اوایل قرن بیستم آغاز شد اما نامگذاری نسلی برای نسلهای بعد از جنگ جهانی دوم از ایالات متحده آغاز و اکنون به امری جهانی تبدیل شده و مورد توجه سیاستگذاران در دولتها، اندیشمندان و پژوهشگران است. در حال حاضر یکی از پربحثترین نسلها در زمینه شناخت و تحلیل ویژگیها نسل «زد» یا «نت» است که به دلیل اینکه از لحظه تولد با تکنولوژی و اینترنت سروکار داشتهاند، دارای سبک زندگی و ویژگیهایی کاملا متمایز و با فاصله زیاد از نسلهای پیش از خود هستند. این نسل در ایران شامل جمعیت متولد آخر دهه ۷۰ خورشیدی تا آخر دهه ۸۰ خورشیدی است.
نسل «زد» که به ترتیب از کوچکترین تا بزرگترینشان، اکنون در سالهای دبیرستان و دانشگاه و ورود به بازار کار هستند، آیندهسازان ایران به شمار میروند و طی دستکم سه دهه آینده بخش زیادی از چرخ اقتصاد کشور با مشارکت برجستهی این نسل به گردش درخواهد آمد.
پس از نسل «زد»، نسل «آلفا» یا متولدین دهه ۹۰ خورشیدی هستند که شناخت کاربردی نسل زد میتواند راهگشای مطالعاتی بر روی نسل «آلفا» نیز باشد.
در ایران پژوهش جامعی بر روی نسل «زد» صورت نگرفته است. مقالات، پژوهشها و کتابهای موجود غالبا ترجمه متون غربی و یا وام گرفته از پژوهشهایی در دیگر کشورهاست. از سوی دیگر یافتههای علمی و تجربی دیگر کشورها درباره این نسل برای تحلیلگران و برنامهریزان داخلی بومیسازی نشده است.
هرچند بخش قابل توجهی از خصوصیات نسل «زد» در جهان به دلیل دسترسی به شبکههای اجتماعی و ارتباط زنده با وقایع و همنسلان در کشورهای مختلف یکسان است اما برخی ویژگیها نیز متأثر از شرایط اقتصادی، فرهنگی و تجربه زیست این نسل در هر کشور متفاوت است. از آنجا که ایران به دلیل نوع حکومت مستقر، دارای شرایط ویژه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، قطعا بخشی از دغدغهها، انتظارات و ایدهآلهای نسل «زد» در ایران با نوجوانان و جوانان این نسل در کشورهای غربی، مرفه و توسعهیافته متفاوت است.
از آنجا که در تدوین یک نقشه راه برای ساختن ایران، «منابع انسانی» نقش ویژهای ایفا میکنند، در مطلب پیشِ رو تلاش شده با معرفی نسل «زد» جهانی و بررسی ویژگیهای نسل «زد» در ایران، چالشهای موجود برای این نسل در ایرانِ کنونی و پیشنهاداتی برای ایجاد فضای کسب و کار متناسب با ویژگیها، خواستهها و انتظارات این نسل ارائه شود.
تاریخچه نامگذاری نسلی
پیش از قرن بیستم بیشترین مطالعات جامعهشناسی و به ویژه جمعیتشناسی بر پایه تنوعات نژادی، دینی، تباری و تا حدودی جنسیتی صورت میگرفت، اما از اوایل قرن بیستم دستهبندی نسلی در مطالعات جامعهشناسی برجسته و به سرعت مورد استقبال اقتصاددانان، بازاریابان، سیاستگذاران آموزشی و دولتها قرار گرفت. یکی از نخستین متون مرتبط با طبقهبندی نسلی توسط کارل مانهایم فیلسوف و جامعهشناس مجاریتبار که در فرانسه و آلمان و بریتانیا تحصیل و زندگی کرد مطرح شد. او در سال ۱۳۰۲ خورشیدی (۱۹۲۳ میلادی) در مقالهای به عنوان «مسئله نسلها» نخستین تئوریها درباره ردهبندی نسلی را مطرح کرد. این موضوع در سال ۱۳۰۲ خورشیدی (۱۹۲۸ میلادی) در کتاب «تئوری نسلها» بطور مفصل مطرح شد و حدود ربع قرن بعد در سال ۱۳۳۱ خورشیدی (۱۹۵۲ میلادی) این کتاب به انگلیسی ترجمه و به شدت مورد استقبال اندیشمندان و تحلیلگران قرار گرفت. کارل مانهایم بطور مشخص هر نسل را گروهی از افراد همردهی سنی تعریف میکند که تولد و رشد آنها در یک چارچوب تاریخی، اجتماعی و رویدادهای عمومی مشترک و مشابه صورت گرفته باشد بطوری که غالب آنها را متأثر کرده، و ساختار یکسانی در ارزشها، باورها، جهانبینی و ادراکات داشته باشند.
در جامعهشناسی نیز گروههای سنی وقتی همنسل خطاب میشوند که «تجربهها و منافع مشترکی» داشته باشند که بر آنها آگاهی پیدا کنند.
در همین راستا تقسیمبندی نسلی با ردهبندی سنی اما مبتنی بر رویکرد صفات و ویژگیها و دیدگاههای عمومی این گروه سنی انجام میشود. نکته قابل توجه در تقسیمبندی نسلی اینست که تفکیک نسلها با دستهای از ویژگیها به این معنا نیست که تفاوت در درون اعضای هر نسل وحود ندارد و یا خصوصیاتی از یک نسل در نسل دیگر وجود ندارد بلکه این دستهبندی مبتنی بر میزان پراکندگی ویژگیها در هر نسل انجام میشود.
در حالی که بررسی ویژگیهای نسلی پیشینهای یک قرنی دارد، در ایران اما مطلبی جامع در حوزه نسلی تا دهه ۱۳۶۰ خورشیدی وجود نداشته و از آن زمان تا کنون نیز مطالعات و پژوهشها به شیوه تقسیمبندی متداول نسلی به شیوه امروز وجود ندارد و بیشتر معطوف به مطالعاتی در زمینه جمعیتشناسی برای نمونه بر روی مقایسه جوانان با سالمندان است؛ این مطالعات نیز همواره متأثر از ممیزی و خطوط قرمز مختلف جمهوری اسلامی در حوزه پژوهشی و انتشاراتی بوده است.
نسل گمشده
قدیمیترین نامگذاری نسلی به اوایل قرن گذشته و دهه ۱۹۰۰ میلادی باز میگردد. نسل گمشده (Lost Generation) نخستین نسلی هستند که درباره ویژگیها و تجربههای مشترک آنها آثاری وجود دارد. این نسل در طول جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی) کودکی را پشت سر گذاشته بوده و بالغ بودند. بر اساس ردهبندی نسلی صورت گرفته برای نسل گمشده، آنها غالبا افرادی هستند که در فاصله سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۹۰۰ متولد شده بودند. عبارت نسل گمشده نخستینبار در رمان «خورشید همچنان میدرخشد» اثر ارنست همینگوی روزنامهنگار و نویسنده مشهور آمریکایی به کار برده شد. در برخی آثار دیگر نیز از این نسل به عنوان «نسل جنگ جهانی اول» یا «نسلِ در آتش» نام برده شده است. این نسل نه تنها شاهد جنگ جهانی اول بلکه همزمان آغاز دوره رونق اقتصادی پایدار در ایالات متحده را شاهد بودند.
نسل بزرگان
در یک نسلبندی مشابه نسلی هستند که در اکثر منابع از آنها نسل به عنوان نسل بزرگان (Greatest Generation) یاد میشود و شامل افرادی هستند که در فاصله سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۴ متولد شدند. این اصطلاح نخستین بار توسط تام بروکا روزنامهنگار آمریکایی و درباره نسلی که در دوران رکود بزرگ در ایالات متحده آمریکا بالغ بوده و در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا میلادی ۱۹۴۵) به ایفای نقش در جبهههای جنگ پرداختند به کار برده شد.
نسل خاموش
ردهبندی نسلی با نسل خاموش (Silent Generation) یا نسل سنتگرایان (Traditionalist generation) ادامه پیدا میکند؛ افرادی که متولدین سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۵ میلادی هستند و با آغاز جنگ جهانی دوم و پیرو آن، یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی جهان زاده شدند و زندگی دشواری را به ویژه در نوجوانی و جوانی سپری کردند. آنها همراه با بزرگترین بحران اقتصادی جهان به دنیا آمدند.
در غالب کشورها این نسل در جوانی و پس از ازدواج با والدین خود و در خانوادههایی بزرگ زندگی میکردند و وظیفه حمایت از والدین در کهنسالی را به عهده داشتند و همچنان باید از فرزندان خود نیز نهایت حمایت را به عمل میآوردند.
برجستهترین ویژگیهای این نسل نظم، صبوری، سختکوشی، میهندوستی، قانونمدار بودن، پایبندی به سنتها و رسوم، و وفاداری ارزیابی شده که ریشه آن در رنجی است که این افراد در نوجوانی و سالهای نخست استقلال شخصیت تجربه کردند؛ و البته همین زندگی پرتلاطم آنها را به شکل بارزی به ثبات شغلی و آرامش علاقمند کرده بود.
نسل B
نسل بعدی نسل B یا بیبی بومر (Baby Boomer) یا نسل پرنوزاد یا نسل انفجار جمعیت هستند که به دلیل رفاه گستردهای که نسبت به نسلهای پیشین داشتند و همچنین بهرهمندی از انواع یارانهها و حمایتهای دولتی، اقدام به فرزندآوری زیاد کردند.
تجربه مشترک این نسل در شرق اما تا حدودی متقاوت بود؛ در چین کمونیست این نسل با دو رویداد مهم انقلاب فرهنگی و قانون تکفرزندی روبرو شدند و در ایران این نسل پیامدهای توسعه فرهنگی در دوره رضاشاه پهلوی و توسعه اقتصادی در دوره محمدرضاشاه پهلوی را تجربه میکردند. اینهمه در حالیست که همزمان ایدئولوژیهای چپ و اسلامگرا بر ایرانی که حدود نیم قرن بود انقلاب مشروطه به عنوان یک انقلاب ملی را پشت سر گذاشته بود رواج مییافت. در ایران نیز همپای جهان، این نسل توانسته بودند در کارآفرینی و تقویت زیرساختهای بخش خصوصی و در حوزه عمرانی، صنعتی و تولیدی نقش ویژه و ماندگاری بازی کنند. بخشی از این نسل در ایران به همراه نسل خاموش، انقلاب اسلامی ۵۷ را رقم زده و ساختار سیاسی در ایران را تغییر دادند.
نسل X
نسل ایکس یا نسل سیزدهمیها که در سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ به دنیا آمدند، در ایران به عنوان دههپنجاهیها شناخته میشوند. این نسل اغلب ثبات و روند رو به پیشرفت نسل بیبی بومرها را تجربه نکردند. نرخ بالای طلاق، بیکاری، رکود، تورم از جمله شرایط مشترکی بوده که این نسل در اغلب جوامع تجربه کرده است. این نسل در برخی متون به عنوان «نسل کلیددار» نیز شناخته میشود چرا که در غالب جوامع پدران و مادران شاغل بوده، و در حالی که زندگی جمعی خانوادگی با پدربزرگ و مادربزرگ دیگر مرسوم نبوده، کودکان ایکس ناچار بودند خودشان از مدرسه به خانه آمده و در را باز کنند، غذا گرم کنند و بخورند تا پدر و مادر از کار به خانه بازگردند.
نسل ایکس غالبا بر این باور بودند که باید روی پای خودشان بایستند، مستقل باشند و خودشان آنچه را میخواهند برای خود فراهم کنند. این نسل در ایران نخستین نسل قربانی انقلابی بودند که پدران و پدربزرگان آنها رقم زده بودند. عوارض تکاندهنده اجتماعی و سیاسی پس از انقلاب، آغاز جنگ ایران و عراق با آثار مخرب روحی و اقتصادی ناشی از آن، بسته شدن فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، آغاز آموزشهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در نظام آموزشی، تلاش برای تغییر آنها از شهروندان ایرانی به اُمت اسلام از جمله مصائبی بود که تجربه منحصر به فردی را برای نسل ایکس ایران نسبت به دیگر نسلهای قبل و بعد از آن رقم زده است.
خوداتکایی، توجه به خانواده، عملگرایی، فردگرایی، باورمندی به توسعه مهارتها، و علاقمندی به تغییر و رقابت از جمله ویژگیهای نسل ایکس است که در آثار پژوهشگران مختلف برجسته شده است.
نسل Y
نسل Y یا نسل هزاره (Millennium) متولدین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ میلادی هستند که در ایران به عنوان دهه شصت یا هفتادیها شناخته میشوند و اکنون در دوران جوانی بسر میبرند. این افراد با با تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی بزرگ شدند و غالب فعالان کسب و کارهای آنلاین از این نسل هستند. هزارهها نسبت به نسل پیش از خود باورهای دینی کمرنگتری دارند؛ از شرایط بهتری نسبت به نسل ایکس برخوردار بوده و امکانات بهتری از سوی خانواده و جامعه برایشان فراهم شده است.
اعتماد به نفس بالا، علاقمند به تصمیمگیری مشارکتی و کار تیمی، پذیرش سریع و راحت تفاوتهای فرهنگی، خوشبینی، اقدامگرایی و تلاش برای توسعه فردی از مشخصات هزارهها برشمرده میشود. برخلاف نسل ایکس که به کار فردی تمایل داشته، هزارهها به کار گروهی علاقه بیشتری داشته و بر این باورند که کار تیمی سبب توسعه مهارتها و توانمندیهای آنها میشود.
نسل هزاره در ایران که متولدین آخر دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۷۰ را شامل میشود، مانند دهه پنجاهیها زیر بمباران ایدئولوژیک سالهای نخست پس از انقلاب ۵۷ و فشارهای روانی و اقتصادی ناشی از جنگ قرار نداشتند. این نسل نسبت به دهه پنجاهیها کمتر تحت تأثیر بازیهای حکومتی قرار گرفتند و به سرعت فاصله معناداری میان خود و جمهوری اسلامی ایجاد کردند. از نظر اقتصادی هرچند این نسل قحطی دوران جنگ و تیره شدن روابط ایران با جهان پس از روی کار آمدن یک حکومت اسلامگرا را تجربه نکرد و شاهد گشایشهایی در زمینه اقتصادی بود اما همچنان یکی از مهمترین بحرانهای این نسل در ایران، مانند نسل ایکس، موضوع اشتغال است. با اینهمه اینترنت و توسعه ارتباطات جمعی، این نسل را بیش از نسلهای پیشین با آنچه در جهان میگذرد روبرو ساخت و امید به آینده را در آنها، نسبت به نسل ایکس که ناکامیهای زیادی تجربه کرده بود، افزایش داد.
نسل Z
نسل زد که با نامهای مختلفی از جمله نسل نت، زومرها، نسل بومیهای دیجیتال، نسل شبکه، نسل سده، نسل میهن و نسل سکوت جدید شناخته میشوند، یکی از پربحثترین نسلها برای برنامهریزان و محققان منابع انسانی و مدیران آموزشی در اکثر کشورها هستند. این نسل به معنای واقعی نخستین نسل شهروندان دیجیتال هستند که از زمان جنینی، تا نوزادی و مراحل مختلف رشد متأثر از دنیای دیجیتال هستند و به کمک اینترنت و تکنولوژی هیچ مرز ارتباطی با جهان ندارند، به دادهها و اطلاعات گستردهای دسترسی دارند و سبک زندگی روزمره آنها نیز متأثر از تکنولوژی است. همین موضوع سبب شده زومرها نقاط اشتراک زیادی با نسلهای پیش از خود نداشته باشد. نسل زد اینترنت و تکنولوژی را یک بخش عادی و روزمره زندگی میدانند و مانند نسلهای پیشین به تکنولوژی مانند یک امتیاز ویژه نگاه نمیکنند. این تفاوت عمیق سبب تلاش پژهشگران برای شناخت ویژگیها و تلاش برای درک دریچهای شده است که این نسل از آن به جهان پیرامون مینگرد.
اصطلاح «نسل زد» را نخستین بار اسکرور در سال ۲۰۰۸ میلادی به کار برد. این نسل بعدها با عناوین دیگری نیز نامیده شد و غالبا با عنوان زومرها خوانده میشوند. نقاط تمایز این نسل با نسلهای پیش از خود حتی در ادبیات و گفتار هم بروز پیدا کرده است. این نسل فرهنگ لغات ویژه خود را دارد که حتی از کلمات قدیمی در معنایی جدید برای توصیف هیجانات، اجتماعات، فرهنگ، شوخیهای بین همسالان و چیزهایی که مختص گروه سنی خود است استفاده میکنند.
خوداتکایی بالا، تمایل به مشاغل شخصیسازی شده، واقعگرایی، فردگرایی، توجه به هویت فردی، علاقمند به تعامل رو در رو و شخصی، بلندپروازی و مادیگرایی از جمله خصوصیات عمده این نسل عنوان شده است. این نسل هرچند فردگراست اما همزمان مشارکتجو و تعاملگرا نیز هست.
پژوهشهای زیادی درباره نسل زد در کشورهای غربی صورت گرفته که یافتههای جالب توجهی را در اختیار علاقمندان به مطالعات نسلی میگذارد. برای نمونه ارزیابی شده که نسل زد نسبت به نسلهای پیش از خود علاقه بیشتری به نیکوکاری و حتی پرهیزکاری و پایبندی به اصول دارد بطوری که حتی گفته شده که مصرف الکل و مواد مخدر در میان این نسل کمتر از نسلهای قبل از خود است.
نسل زد تنوع زبانی، نژادی و تباری را امری عادی تلقی کرده و به همین دلیل ایدئولوژیهای فاشیستی بر پایه قومگرایی یا جداییطلبی سرزمینی نمیتواند برای نسل زد کشش ایجاد کرده و آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
این نسل سرعت بالایی در برقراری ارتباط بر بستر تکنولوژی دارد؛ به شدت به دنبال تنوع و چالش در کار و زندگی است؛ صبر کمتری نسبت به نسلهای پیش از خود دارد و اهل سکون، مشاغل روتین، روند تکراری در زندگی نیست. همین موضوع سبب شده در باور عمومی آنها افرادی «حواس پرت» باشند که مدام سرشان در گوشی یا تبلت است و به محیط پیرامون توجه کافی ندارند یا برای برقراری ارتباطات رو در رو دچار ضعف هستند.
برخلاف تصور عمومی، انعطاف یکی از ویژگیهای نسل زد است؛ این انعطاف از یکسو به معنای داشتن قدرت برای ایجاد تعادل در کار و روابط شخصی، و همچنین توجه به جهانی که در آن زیست دارد از جمله محیط زیست و حیات وحش است؛ از سوی دیگر اما از زندگی و کار زمانبندی شده با چهارچوبهای غیرمنعطف نیز فراری است. یکی از اثرات انعطافپذیری نسل زد در پاندمی کرونا مشخص شد. این نسل نسبت به نسلهای پیش از خود خیلی سریعتر با شرایط قرنطینه کنار آمده و هماهنگ شدند و عوارض روحی ناشی از قرنطینه و تغییر سبک کار و زندگی در این نسل کمتر از دیگر نسلها بروز پیدا کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای این نسل که برخلاف باور عمومی در پژوهشها ثابت شده، داشتن تأثیرگذاری و روحیه حمایتگر است. بر اساس یک پژوهش ۷۰ درصد آنها برای تصمیمگیری خرید به دیگران کمک میکنند. بنابراین آنها نه تنها در تصمیم خرید خود بلکه در تصمیم افراد خانواده نیز تأثیرگذار هستند.
از دیگر ویژگیهای نسل زد «صبر کم» و «به اشتراک گذاشتن تجربهها بدون تمایل به دادن فرصت دوباره است. این نسل معمولا علاقمند هستند انتظاراتشان به سرعت همان اینترنتی که با زندگیشان در آمیخته برآورده شود. پژوهشهای مختلف نشان میدهد غالب زومرها اگر در برابر تجربههای غیرمنتظره، چه در رویایی با خدمات اجتماعی و آموزش و سیاستمداران، چه در حوزه شخصی، روبرو شوند معمولا علاقمند به دادن شانس دوباره یا نادیده گرفتن نیستند و به سرعت تجربه خود را در شبکههای اجتماعی و دستکم در گروههای دوستیشان به اشتراک میگذارند.
ساموئل بارنت تحلیلگر «بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل» (Carnegie Endowment for International Peace) در مورد اثرگذاری نسل زد متولد آمریکا میگوید: «متولدین نسل Z هرگز در زیر سایه تهدید یک کشور رقیب زندگی نکردهاند و این آنها را واداشته که بجای اینکه به جنگ یا رقابت میان قدرتها فکر کنند، بیشتر در مورد گرم شدن کره زمین یا حقوق بشر نگران باشند.»
بطور خلاصه میتوان اصلیترین خصوصیات نسل زد را به این شکل برشمرد:
جامعهمحور و اجتماعی
واقعگرا و عملگرا
اهل گفتگو برای حل مسئله
ایدئولوژیگریز
تنوعگرا نسبت به کار
آزاداندیش و اخلاقمدار
اولویت هویت فردی بر هویت اجتماعی
حامی خلاقیت و نوآوری
مدافع محیط زیست
نسل آلفا
نسل آلفا جوانترین نسل ساکن در کره زمین است و شامل متولدین سال ۲۰۱۰ (۱۳۹۰) به بعد هستند که در ایران به دهه نودیها معروف شدهاند. این نسل همچنان کودک به شمار میروند اما درباره خصوصیات آنها نیز پژوهشها و پیشبینیهایی صورت گرفته که البته هنوز به محک تجربه گذاشته نشده است.
برای نمونه پیشبینی شده نسل آلفا تحصیلکردهترین نسل تاریخ بشریت خواهد بود و چندان قانونمحور نخواهد بود. این نسل مانند نسل زد علاقمند به تکنولوژی خواهد داشت با این تفاوت که برای آنها هوش مصنوعی نقش ویژهای پیدا میکند. یادگیری و آموزش آنها شخصی و هدفمند است و در حوزه اقتصاد نیز به شراکت علاقهای ندارند و پیشبرد اهداف اقتصادی به صورت فردی را ترجیح میدهند. این موضوع اهمیت استارتاپهای کوچک برای اقتصادی را که در دست این نسل خواهد بود نشان میدهد.
از آنجا که نسل آلفا تازه وارد سنین نوجوانی شده احتمال دارد در سالهای آینده و در پی تحولات در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی در جهان، ویژگیهای بارز این نسل دستخوش تغییراتی شود و در عرصه حضور اجتماعی شاهد کنشهایی متفاوت با پیشبینیهای امروز باشیم.
[ادامه دارد]