در روزهای گذشته مزار دستکم چهار جانباخته جنبش ملی در ایران از سوی عوامل جمهوری اسلامی تخریب شده است. حکومت نه تنها در برابر قتل سازمانیافته و کشتار مردم در ایران پاسخگو نیست بلکه به روشهای گوناگون آزار و اذیت بازماندگان جانباختگان را در دستور کار دارد.
مجید کاظمی، ابوالفضل آدینهزاده، میلاد سعیدیانجو، جواد حیدری و مهسا امینی از جمله جانباختگانی هستند که به تازگی خانوادههایشان از تخریب مزار آنها توسط عوامل جمهوری اسلامی خبر دادهاند.
مجید کاظمی یکی از سه معترض اعدام شده در پرونده «خانه اصفهان» است که ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به همراه سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی بلطاقی به اتهام واهی «محاربه» در زندان دستگرد اصفهان اعدام شدند.
خانواده مجید کاظمی روز گذشته از به آتش کشیدن مزار این جوان جانباخته در آستانه سالروز تولدش خبر دادند. آتش زدن مزار مجید کاظمی در نخستین ساعات بامداد روز پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ صورت گرفته است.
ساعاتی پیش از این اقدام نیز مأموران امنیتی با خانواده مجید کاظمی تماس گرفته و آنها را تهدید کردند که حق ندارند برای فرزندشان مراسم یادبودی به مناسبت زادروزش بگیرند.
عوامل جمهوری اسلامی مزار مجید کاظمی را آتش زدند#مجید_کاظمی از متهمان پرونده خانه اصفهان بود که ۲۹ اردیبهشت امسال اعدام شد. برخی منابع گزارش دادند مزار وی را در روز تولدش به آتش کشیدند.
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ pic.twitter.com/8TVjyToJ4N
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) June 8, 2023
آزار خانواده مجید کاظمی از نخستین لحظات پس از اعدام این جوان آغاز شد. بر اساس گزارش منابع نزدیک به خانواده کاظمی، روز جمعه ۲۹ اردیبهشت و دقایقی پس از اعدام مجید مأموران امنیتی با برادرش تماس گرفته و گفتند بیا زندان و به کسی هم چیزی نگو. بعد او را به همراه پیکر برادر تازه اعدامشدهاش به آرامستان حبیب آباد در نزدیکی اصفهان برده و غریبانه به خاک سپردند.
این منبع نزدیک به خانواده کاظمی گفته که «برادر مجید کاظمی را بردند یک جای پرت، یه چاله کوچک کندند، پیکر برادرش را به زور کردند تو قبری که برایش کوچک بوده است. بعد گوشی را به برادرش دادند که به خانوادهاش بگوید که به محل خاکسپاری بیایند.»
همچنین در حالی که خانواده مجید کاظمی در حال تدارک برگزاری مراسم سوم درگذشت او بودند، مأموران امنیتی شامگاه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حمله به خانه این معترض اعدام شده پدر، مادر و دو برادر او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و در ادامه دو برادر مجید کاظمی را بازداشت کردند. ساعتی بعد به دلیل پیگیری خواهر مجید کاظمی درباره بازداشت برادرانش، مأموران بار دیگر به خانه آمده و خواهر مجید کاظمی را نیز بازداشت کردند.
مزار ابوالفضل آدینهزاده نوجوان ۱۶ سالهای که در اعتراضات ۱۶ مهر ۱۴۰۱ مشهد با شلیک ۲۵ گلوله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد تخریب شده است. گلی حسینی مادر ابوالفضل با انتشار یک ویدئو در استوری اینستاگرامش توضیح داده که شیشه و بخشی از سنگ مزار فرزندش شکسته شده است.
گلی حسینی در این ویدئو توضیح داده که «درست ۹ روز مانده به تولد پسرم جاویدنام ابوالفضل آدینهزاده، شیشه مزار پسرم و گوی سنگ مزار پسرم رو شکستند. با این هتک حرمتها فقط ما رو مصممتر خواهید کرد.»
مادر ابوالفضل آدینهزاده افزود که «درست در هفته گذشته در بیدادگاه جمهوری اسلامی حضور پیدا کرده بودیم و یکی از مواردی که بازگو کردند این بود که چرا شعار «زن، زندگی آزادی، مرد، میهن، آبادی» را روی مزار نوشتهاید، ما هم گفتیم هیچگونه عنوان مجرمانهای ندارد و قانونی نمیتوانید برای سنگ مزارش به ما فشار بیاورید. حالا میبینیم که شکستند چون میدانند حقیرند.»
گلی حسینی تأکید کرده که «بشکنید ما دوباره میسازیم، نه یک بار بلکه هزاران بار.»
خانواده ابوالفضل آدینهزاده نیز مانند صدها خانواده دادخواه که فرزندانشان طی سرکوبهای جمهوری اسلامی جان باختند، با انواع فشارهای روانی، قضایی و امنیتی روبرو هستند. در هفته دوم خردادماه امسال مرضیه خواهر ابوالفضل با انتشار تصویر احضاریه نوشته که به همراه پدرش از سوی دادسرا با اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام» احضار شدهاند.
به گفته مرضیه پدرش در حالی که پیگیر رسیدگی به «روند پرونده قتل فرزند بیگناه خود در دادسرای نظامی بود» با این احضاریه در کارتابل سامانه ثنا مواجه شد. او نوشته که این احضاریه در حالی برای حضور در «دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان فاروج» صادر شده که به گفته او، پیش از آن هیچ اطلاعیه یا حتی پیامکی درباره این آن برای آنها ارسال نشده بود.
مرضیه آدینهزاده اتهاماتی را که برای آنها به دادسرا احضار شده، «سراسر واهی و تمسخرآمیز» و شامل «تبلیغ علیه نظام و انتشار عکس مبتذل» خوانده است.
یکی دیگر از مزارهای تخریب شده جانباختگان در روزهای گذشته مربوط به مزار میلاد سعیدیانجو از کشته شدگان ۲۵ آبان ایذه بوده است. خواهر میلاد نیز با انتشار تصاویر مزار برادرش که بخش بزرگی از سنگ قبر آن تخریب شده نوشته این اقدام به صورت شبانه و مخفیانه صورت گرفته است.
زهرا سعیدیانجو با تأکید بر اینکه «حکومت بچهکش، با مخدوش کردن سنگ قبر برادرم تنها به ما نشان دادید که نباید سکوت پیشه کنیم» نوشته که «جسم میلاد زیر خاک اما جای میلاد در قلبهای ماست، قلبهایی که اگر تکهپاره هم شوند یاد و نام قهرمانان خود را زنده نگه خواهند داشت.»
پیش از این نیز اشکان امینی برادر مهسا امینی با انتشار تصویری در اینستاگرام خود از شکسته شدن شیشه مزار خواهرش خبر داد.
امجد امینی پدر مهسا هم گفته بود بامداد یکشنبه ۳۱ اردیبهشت، افرادی سنگ مزار دخترش در گورستان سقز را تخریب کردهاند.
تخریب سنگ مزار جانباختگان که وجه دیگری از اقدامات سرکوبگرایانه جمهوری اسلامی است پیش از این نیز بارها تکرار شده است. برای نمونه مسعود شکاری پدر محسن شکاری معترض اعدامشده توسط جمهوری اسلامی فروردین امسال از تخریب سنگ مزار فرزندش برای دومین بار در طول یک هفته خبر داد.
در نخستین تخریب عوامل حکومتی بر روی سنگ مزار محسن شکاری رنگ پاشیده بودند و در دومین تخریب که ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ صورت گرفت عوامل حکومتی اینبار به جای رنگ، بر روی سنگ مزار قیر پاشیده بودند تا پاک کردن آن دشوار باشد. مسعود شکاری اما نوشته بود که توانسته قیر را نیز از روی سنگ مزار فرزندش پاک کند.
فاطمه حیدری خواهر جواد حیدری از معترضان جانباخته در قزوین هم نیمه فروردینماه امسال با اعلام خبر بازداشت پدر و برادرش از تهدید مأموران امنیتی درباره تخریب سنگ مزار برادرش خبر داده بود و حتی گفته بود که «صمد حکمیان، بازپرس شعبه پنج دادسرای قزوین، پس از بازداشت خانوادهام به پدرم گفته یا سنگ را بردار یا میاندازمت زندان.»
یکی از شیوههای مخدوش کردن سنگ مزار جانباختگان از سوی عوامل جمهوری اسلامی به صورت «شعارنویسی» بر روی سنگ مزار صورت میگیرد. در همین رابطه ماهمنیر مولایی راد مادر کیان پیرفلک کودک ۹ سالهای که شامگاه ۲۵ آبان با شلیک مأموران حکومتی در ایذه جان باخت، از شعارنویسی حکومتی بر مزار فرزندش خبر داد.
ماهمنیر مولایی راد ۱۷ فروردینماه ۱۴۰۲با انتشار تصاویری در اینستاگرام نوشت که حامیان حکومت شبانه اقدام به نوشتن شعارهایی در حمایت از خامنهای بر سر مزار فرزندش کردهاند. او افزود: «کودک معصومم از نامت میترسند، حتی از سنگ قبرت.»
تخریب مزار جانباختگان تنها بخشی از انواع آزار و اذیت خانوادههای آنها است. احضار، تشکیل پرونده قضایی، تهدید، قطع اینترنت، کنترل خانه، یورش و تفتیش خانهها، اخراج از کار، جلوگیری از برگزاری مراسم، حمله نظامی و مسلحانه به مراسم یادبود، عدم پیگیری عادلانه قضایی پروندهها همگی از دیگر نمونههای دیگر آزار خانوادههای دادخواهی است که به دنبال روشن شدن علت قتل حکومتی فرزندان خود هستند.
پیکر بسیاری از معترضان نیز با فشار نیروهای امنیتی و بدون رضایت خانواده در مکانهایی دورتر از محل زندگی خانواده و حتی به صورت مخفیانه به خاک سپرده شدند. در برخی موارد گزارش شده که نیروهای امنیتی برای تحویل پیکر جانباخته به خانوادهاش شرط عدم شکایت از نهادهای انتظامی و امنیتی در پی قتل فرزند، و همچنین عدم برگزاری هر گونه مراسمی را گذاشتهاند.
همه این فشارها اما نتوانسته موج گسترده دادخواهی از سوی خانواده جانباختگان و همچنین حمایت گسترده دیگر شهروندان از آنها را خاموش کند.