سوخت‌بران؛ گلوله و شعله‌های آتش برای لقمه‌ای نان

- در ۲۱ روز نخست سال جدید خورشیدی ۱۷ سوخت‌بر به دنبال شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی یا عوامل دیگری همچون تصادف، آتش‌ گرفتن اتومبیل یا انبارهای سوخت جان باختند.
- در سال ۲۰۲۲ میلادی دست‌کم ۱۰۵ سوخت‌بر بر اثر تیراندازی بی‌ضابطه مأموران یا بر اثر سانحه هنگام تعقیب و گریز جان خود را از دست دادند.
- سال ۱۴۰۱ بطور میانگین هر هفته ۴ نیسان سوخت‌کش در جاده‌های خروجی ایرانشهر منفجر شده است.
- نرخ بیکاری در برخی مناطق استان به ۶۰ درصد می‌رسد؛ به بیان دیگر ۶۰ درصد از جمعیت در سن کار و جویای کار در برخی مناطق بیکار هستند.

پنج شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۵ ژوئن ۲۰۲۳


گسترش فقر و بیکاری در استان سیستان و بلوچستان سبب بروز پدیده‌ای به عنوان «سوخت‌بری» شده که زنان و مردان و حتی نوجوانان بشکه‌های سوخت را به آنسوی مرز حمل می‌کنند تا رقم ناچیزی دستمزد دریافت کنند. سوخت‌بری که برای بسیاری از مرزنشینان تنها راه داشتن درآمد است تا کنون جان صدها شهروند سوخت‌بر را گرفته است.

نیمه خردادماه امسال بر اثر باران و طغیان رودخانه «نهنگ» در نقطه صفر مرزی پیرکور شهرستان راسک، ده‌ها اتومبیل سوخت‌بر واژگون و غرق شدند. دو هفته پیشتر و در اواخر اردیبهشت‌ماه هم رسانه‌ها از جان باختن دست‌کم ۱۲ سوخت‌بر بلوچ طی پنج روز و بر اثر تیراندازی مأموران جمهوری اسلامی خبر دادند که دو تن از آنها نوجوانان ۱۷ ساله بودند.

گزارش دیگری نشان می‌دهد که در ۲۱ روز نخست سال جدید خورشیدی ۱۷ سوخت‌بر به دنبال شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی یا عوامل دیگری همچون تصادف، آتش‌ گرفتن اتومبیل یا انبارهای سوخت جانباخته و دست‌کم شش تن زخمی شدند. چهار نفر از جانباختگان زیر ١٨ سال بودند.

نبود زیرساخت‌های صنعتی و تولیدی، و نابودی کشاورزی و دامپروری و ماهیگیری از رودخانه به دلیل خشکسالی دو عامل اصلی افزایش نرخ بیکاری در استان سیستان و بلوچستان بوده است. آمارهای جمهوری اسلامی نشان می‌دهد نرخ بیکاری در برخی مناطق استان به ۶۰ درصد می‌رسد؛ به بیان دیگر ۶۰ درصد از جمعیت در سن کار و جویای کار در برخی مناطق بیکار هستند.

نرخ بالای بیکاری و عدم حمایت دولت از افراد تنگدست و کم‌درآمد مهمترین و اصلی‌ترین عامل روی آوردن مردم به سوخت‌بری در استان شده است. گزارش‌ها بیانگر اینست که اکنون حدود دو دهه است که پدیده سوخت‌بری به عنوان راهی برای کسب درآمد از سوی مردم شناخته شده اما آمار سوخت‌برها در سال‌های اخیر و با تشدید مشکلات اقتصادی و معیشتی افزایش یافته است.

بسیاری از سوخت‌بران اما به کام مرگ کشیده می‌شوند. تیراندازی مأموران جمهوری اسلامی و آتش‌سوزی و سوختگی دو عامل اصلی جان باختن سوخت‌بران است.

وبسایت «حال‌وش» که خبرهای مربوط به استان سیستان و بلوچستان را بازتاب می‌دهد اعلام کرده که در سال ۱۴۰۱ دست‌کم ۸۲ سوخت‌بر در سیستان و بلوچستان جان خود را از دست دادند.

«کمپین فعالین بلوچ» هم در گزارش سالانه ۲۰۲۲ خود از مرگ دست‌کم ۱۰۵ سوخت‌بر بر اثر تیراندازی بی‌ضابطه مأموران یا بر اثر سانحه هنگام تعقیب و گریز خبر داده بود.

مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان نیز در اسفند سال ۱۳۹۹ پس از کشته شدن دست‌کم ۱۶ سوخت‌بر در پی شلیک نیروهای سپاه پاسداران فاش کرده بود که «خود مسئولین راضی بودند برای دور زدن تحریم‌ها سوخت خارج شود».

روزنامه «اعتماد» چاپ تهران نیز در شماره امروز پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ یک گزارشی میدانی که طی شش ماه تهیه شده از وضعیت اسفناک سوخت‌بران سیستان و بلوچستان منتشر کرده است.

در این گزارش آمده که «سوخت‌برها» در منطقه بلوچستان، مردانی هستند که هفته‌ای یک یا دو بار، ۵۰۰ یا ۶۰۰ کیلومتر در مسیرهای ناامن و کور منتهی به مرز پاکستان می‌رانند که ۲۶۰۰ لیتر گازوییل بار زده بر کول نیسان‌شان را به دلالان پاکستانی بفروشند. هر نیسان سوخت‌کش، دو سرنشین دارد؛ سوخت‌بر و شاگردش.

اغلب سوخت‌برها کمتر از ۳۰ سال دارند. شاگرد سوخت‌برها، نوجوانانی هستند که پایشان به پدال گاز و ترمز نمی‌رسد و قِلق جاده‌های مرگ را بلد نیستند. شاگرد سوخت‌بر باید چند بار و چند ماه با یک سوخت‌بر همراه شود و علاوه بر دریافت مزدی ناچیز، جغرافیای معبرهایی را از بر کند که بویی از تعریف معمول «جاده» نبرده و یاد بگیرد چطور نیسان کمر خم کرده از سنگینی ۲۶۰۰ لیتر گازوییل را روی شیب کوه و شانه‌های دره براند و بار را سالم به مقصد برساند و زنده برگردد. هر سوخت‌بر، خرج حداقل دو خانواده را به عهده دارد.

سال ۱۴۰۱ بطور میانگین هر هفته ۴ نیسان سوخت‌کش در جاده‌های خروجی ایرانشهر منفجر شده است. وقتی خبر انفجار یک نیسان سوخت‌کش به گوش مردم ایرانشهر می‌رسد، همه می‌دانند که حکایت سوختن فقط دو نفر نیست؛ با سوختن یک سوخت‌بر، حداقل ۱۰ نفر نان‌آورشان را از دست می‌دهند.

بیمارستان خاتم در شهرستان ایرانشهر، بالاترین آمار جراحی‌های سوختگی، معلولیت، قطع عضو و فلج به دلیل شدت سوختگی را در کشور دارد. تمام سوخت‌برهای آتش‌گرفته در جاده‌های اطراف شهرستان‌های ایرانشهر و سرباز و قصر قند و دشتیاری و چابهار و نیک‌شهر و تا مرز پاکستان، به بیمارستان خاتم منتقل می‌شوند چون تا شعاع ۴۰۰ کیلومتر دورتر از ایرانشهر و تا مرز پاکستان، غیر از ۱۰ تخت سوختگی و ۳ اتاق جراحی بیمارستان خاتم هیچ امکان و تجهیزاتی برای مداوای سوخت‌برهای سوخته وجود ندارد. بیشترین جراحی‌های پلاستیک در بیمارستان خاتم، برای سوخت‌برهایی انجام می‌شود که حوالی شهرستان «سرباز» در انفجار و آتش نیسان‌شان سوخته‌اند.

در نوار جنوبی منطقه، ۵۰ یا ۱۰۰ کیلومتر قبل از فنس‌کشی مرزی، معبرها و بیراهه‌های سوخت‌کشی چنان ناامن است که زنده ماندن سوخت‌برها در این محورها، در مقیاس ثانیه‌ها تعریف می‌شود. پزشک بیمارستان خاتم شهرستان ایرانشهر که هفته‌ای دو یا سه جوان سوخته در آتش سوخت‌کشی را معاینه و جراحی می‌کند، می‌گفت: «اینها جان می‌دهند برای هیچ.»

به نوشته روزنامه «اعتماد» نه سوخت‌برها و نه صاحبان مَندی‌ها [واسطه‌ها] نمی‌دانند تعیین‌کننده نرخ خرید یا فروش چه کسی است، اما همه‌شان می‌دانند که باز و بسته بودن مرز پاکستان و حتی بالا و پایین رفتن سطح آب رودخانه مرزی در کم و زیاد شدن قیمت خرید و فروش گازوییل تاثیر دارد.

این گزارش افزوده که آخر هم پول سوخت‌بری فقط به سیر کردن شکم‌شان می‌رسد و نه بیشتر. بعضی سوخت‌برها حتی ماشین ندارند و صاحب ماشین و سوخت، فرد دیگری است و این سوخت‌برها فقط مزد رانندگی و تحویل بار به دلال پاکستانی را می‌گیرند.»

این گزارش افزوده که شوربختی از اوایل دهه ۱۳۸۰ به جان ایرانشهر و روستاهایش افتاد وقتی هفت سال پیاپی یک قطره باران بر سر ایرانشهر نبارید و پروژه‌های عظیم سد‌سازی در شمال و جنوب و شرق و غرب شهرستان به بهانه سیراب کردن ۲۰۰ هزار آدم تشنه ساکن در این منطقه آغاز شد.

بخش دیگری از گزارش بیکاری در شهرستان ایرانشهر را روایت کرده است؛ شهرستان ایرانشهر هیچ کارخانه‌ای ندارد. قبلاً داشته. معدن آهک و مرمر حوالی شهرستان، سال‌هاست تعطیل شده، معدن منگنز فقط خام‌فروشی دارد و مردم بومی را به معدن طلا راه نمی‌دهند. تمام کارگاه‌های منطقه از نیمه دهه ۱۳۸۰ به بخش خصوصی واگذار شد اما بخش خصوصی فقیر بود و توان نگهداشت کارخانه و کارگاه نداشت و همه کارگاه‌ها از اواخر دهه ۱۳۸۰ تعطیل شد.

در شهر هیچ تابلویی از کارگاه و کارخانه نیست با وجود آنکه هنوز نرخ ولادت در این شهرستان از میانگین کل کشور بالاتر است و در هر شبانه‌روز، در بیمارستان «ایران» ایرانشهر ۹۷ الی ۱۱۰ نوزاد پا به این دنیا می‌گذارند. اغلب تبلیغات سطح شهر مربوط به کلاس کنکور است و تابلوها بالای سرِدفتر اسناد رسمی و دانشگاه و شهرداری و کارگزاری بیمه و بانک و اغذیه‌فروشی و بقالی و نظام مهندسی و داروخانه.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=322461