با معضلات اپوزسیون چه باید کرد

شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳


حقیقت‌جو – هدف این نوشته بررسی موانع اساسی در راستای همکاری و اتحاد افراد و گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی یا به عبارتی اپوزیسیون خارج کشور و راه رفع آن است. اینکه چرا با وجود دلایل بدیهی و حیاتی اپوزیسیون موفق به اتحاد و ایجاد آلترناتیو نمی‌شود، و حتی اخیرا دچار تفرقه بیشتری شده است، برای وطن‌دوستان و آزادیخواهان قابل درک نیست. این تفرقه را  را نمی‌توان صرفا به انگیزه و گرایش‌های فکری و ذهنی و توان افراد و گروه‌ها نسبت داد.  تفرقه اپوزسیون دلایل عینی و اجتماعی دارد که با ریشه‌یابی آن می‌توان به روشنگری و راه حل‌های ممکن دست یافت و  از رشد بدبینی و بی‌اعتمادی جلوگیری کرد.

دلایل تفرقه

۱.گسیختگی اجتماعی – محدودیت ارتباط متقابل و پیوسته اپوزسیون خارج از کشور، از جمله اکثر شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی، با جامعه ایران امکان اثرگذاری در شرایط سیاسی ایران را بسیار کاهش داده است و گروه‌های سیاسی نمی‌توانند مواضع و منافع  بخش معینی از جامعه را در عمل نمایندگی کنند. این محدودیت ارتباط متقابل و کمبود اثرگذاری، عرصه فعالیت سیاسی افراد و گروه‌ها را به خارج از کشور محدود کرده و به رقابت بین آنها و همچنین به ذهنی‌گرائی آرمانی دامن زده است.

۲.فردگرائی، فضای مجازی و ایدئولوژی‌زدائی: به گفته ابراهیم نبوی «قبل از انقلاب اغلب روشنفکران و هنرمندان به زور هم شده می‌خواستند خودشان را به یک حزب بچسبانند، امروز اکثریت سیاستمداران حتی اگر عضو شورای مرکزی یک حزب هم باشند، به زور می‌خواهند ثابت کنند اهل هیچ حزب و گروهی نیستند!»[i] یکی از علل این فردگرائی و گریز از فعالیت حربی و گروهی وجود فضای مجازی است که اکنون کنش‌های سیاسی و ارتباطات عمدتا در آن صورت می‌گیرد. در فضای مجازی هر کس امکان تاثیرگذاری و تماس مستقیم با دیگران را دارد در حالی که قبل از انقلاب پیوستن به جمع و گروه سیاسی برای ارتباط و تماس با مخاطبان و نفوذ سیاسی ناگزیر بود. علت دیگر ایدئولوژی‌زدائی در عرصه سیاست است . قبل از انقلاب ایدئولوژی نقش سیاسی مهمی‌ در جنبش‌های اجتماعی داشت. در دنیای امروز به دلیل فروپاشی شوروی و بلوک شرق و پایان جنگ سرد، تاثیر اندیشه‌های پست مدرن و گسترش دنیای مجازی از اهمیت ایدئولوژی کاسته شده است. گروهبندی‌های سیاسی نیز که با اهداف ایدئولوژیک تشکیل شده‌اند جذابیت کمتری برای افراد و به ویژه روشنفکران دارند.

۳.نبود اتحاد عملی : یک اصل مسلم جامعه‌شناسی است که همبستگی اجتماعی و اعتماد متقابل در روند تجمع منظم و پیگیر بازتولید می‌شود و اعتقادات از حالت انتزاعی و شکننده درآمده قوام وانسجام می‌یابد. عقاید مذهبی به عنوان مثال بدون مراسم مذهبی که لازمه تجمع منظم است به تدریج تضعیف شده و از بین می‌روند. از این رو در سنت‌های مذهبی نظیر شیعه در ایران به تجمعات مذهبی نظیر مراسم عزاداری اهمیت خاصی داده می‌شود. کوشش‌هائی که تا کنون در جهت اتحاد و همبستگی در گروه‌ها و بین گروه‌ها در اپوزیسیون انجام گرفته از تدوین منشور و ابراز حسن نیت فراتر نرفته  وبه سازماندهی و  پبشبرد برنامه عملی (قابل تحقق در شرایط و امکانات موجود) منجر نشده است: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست!»

۴.آرمانگرائی افراطی: در اوج خیزش اخیر مردم کسانی به تصور اینکه وقت گذار و انتخاب ساختار سیاسی آینده ایران بعد جمهوری اسلامی رسیده است عجولانه و بدون توجه به امکانات به نوشتن و امضای منشور‌های آرمانی خود پرداختند. اکنون با فروکش خیزش نه از آن منشورها خبری هست و نه از منشورنویسان! نوشتن منشور و تعیین اهداف درازمدت زمانی مفید است که نویسندگان، چه گروه‌های سیاسی و چه شخصیت‌های اجتماعی، بگویند چه  راه‌های عملی را برای رسیدن به این اهداف باید پیمود و چه نقشی در این راستا شخص و یا گروه آنها قادر است ایفا کند. بسیاری از افراد و گروه‌های اپوزیسیون تفاوت بین آرمان‌های سیاسی و امکانات عملی خود را درک نمی‌کنند و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌ها و توانائی‌های بسیار اندک خود به تبلیغ آرمان‌های سیاسی بلندپروازانه می‌پردازند تا با گروه‌های رقیب  به اصطلاح خط‌کشی کنند. آرمان‌ها را  مبنای کنش سیاسی از جمله رابطه و همبستگی با دیگر افراد و گروه‌های سیاسی قرار دادن ناشی از ناپختگی و ناآگاهی سیاسی است و جز برانگیختن تفرقه، بی‌اعتمادی و ناامیدی نتیجه دیگری ندارد.  تا زمانی که بیش از هشتاد میلیون ایرانی امکان انتخاب آزاد سرنوشت سیاسی و  اجتماعی خود را ندارند آرمان‌های بلندپروازانه را هدف و معیار قرار دادن  مصداق سنگ بزرگ علامت نزدن است.

۵.موقعیت‌نشناسی: در راستای ایجاد دموکراسی در ایران توافق همگانی بر این است که در دوران گذار از جمهوری اسلامی، ساختار سیاسی کشور با انتخابات آزاد و در مجلس موسسان تعیین خواهد شد. تصمیم و انتخاب مردم در آینده وابسته به شرایط زمانی، از جمله نحوه فروپاشی رژیم، اوضاع امنیت و ثبات قانونی در جامعه، وضع اقتصادی، یکپارچگی ملی، شرایط بین‌المللی و ده‌ها عامل دیگر خواهد بود. بحث و دعوا در مورد این ساختار، جمهوری یا سلطنت مشروطه و یا هر ساختار دیگر، زمانی که هنوز گام‌های موثر در جهت تغییر بنیادی اوضاع برداشته نشده کار عبثی است و ما را از هدف تحقق دموکراسی دور می‌کند. به گفته سعدی «خانه از پای بست ویران است/  خواجه در بند نقش ایوان است.» در اوضاع کنونی مهمترین و مرکزی‌ترین هدف باید فراهم کردن شرایطی باشد که مردم امکان تصمیم‌‌گیری آزادانه در سرنوشت کشور داشته باشند.

۶.فقدان خرد جمعی: در جوامع دموکراتیک مکانیسم‌هائی وجود دارد که صدمات فردگرائی و اتمیزه شدن را کاهش می‌دهد. در زمینه سیاسی موثرترین این مکانیسم‌ها تشکل‌های مدنی، احزاب، سندیکاها و انتخابات است و ارزش و مقبولیت نظریه‌های سیاسی با رای مردم و بر مبنای نظر جمعی تعیین می‌شود. در زمینه نظریات علمی‌ و کارشناسی تشکل‌های تخصصی مسئولیت تعیین معیار‌های ارزشیابی و اجرائی آنرا به عهده دارند. به عنوان مثال تحصیلات دانشگاهی و انتشار مقاله در نشریات معتبر و علمی‌ معیارهای سنجش ارزش نظرات در حوزه‌های علمی‌ است. نبود مکانیسم‌های دموکراتیک و علمی‌ در جامعه ایرانی خارج کشور به اغتشاش فکری گسترده‌ای منجر شده است. از سوی دیگر در رسانه‌ها که اکنون عمده‌ترین ابزار و زمینه ارتباطات جمعی هستند مکانیسم بازار آزاد، انتخاب مصرف‌کنندگان  معیار ارزشیابی و اهمیت  اندیشه و کنش فرهنگی است. وجود وبسایت‌های بی‌شمار و نیاز آنها به افزایش مخاطب  ناگزیر به رقابت در فضای مجازی منجر می‌شود. بزرگنمائی اخبار جنجال برانگیز  نظیر درگیری‌ها میان افراد و جریانات سیاسی،  دعوت از افراد به عنوان «کارشناس»  که صرفا سلیقه‌ای است به کوشش کاذب برای «چهره سیاسی» شدن دامن زده است. رسانه‌ها جهت افزایش اهمیت مطالب با درج غیرضروری اسم و رسم و تصویر اشخاص به این بزرگنمائی‌ها دامن می‌زنند  و متاسفانه فرهنگ قهرمان‌پرور ما نیز مشوق فردگرائی افسارگسیخته‌ای‌ست که گریبانگیر بسیاری از روشنفکران و کنشگران سیاسی ایرانی در خارج از میهن شده است. در این هرج و مرج فضای مجازی اشخاص بیشتر به انگیزه کسب  شهرت و اعتبار فردی  حضور پیدا می‌کنند و هدف خدمت به منافع جمعی به تدریج به فراموشی سپرده می‌شود و در نتیجه همبستگی و اتحاد سیاسی برپایه خرد جمعی دشوار است.

۷.هرج و مرج رسانه‌ای: یکی دیگر از نتایج بارز این فرآیند ظهور بی‌شمار افرادی است که مدعی کارشناسی و صاحب نظری در امور تخصصی سیاسی و فلسفی هستند. این افراد به دلیل نبود مکانیسم‌های کنترل دموکراتیک و علمی‌ تنها به داوری شخصی در مورد صحت و اهمیت تفکرات و نظرات خود اتکا می‌کنند. در چنین آشفته بازاری مرز بین حق ابراز نظر نظر شخصی و اظهار نظر کارشناسانه ناگزیر مخدوش شده است. همه ما در محافل خصوصی و فضای مجازی شاهد بوده‌ایم که افراد با مختصر اطلاعاتی که ار اینترنت یاد گرفته‌اند و بدون تحقیق درباره صحت و سقم این اطلاعات و بدون  دانش علمی‌ و تاریخی کافی خود را صاحب نظر درباره هر موضوعی حتی موضوعات بسیار پیچیده سیاسی، فلسفی و علمی‌ می‌دانند. به عنوان مثال کسی که استعداد شعر گفتن دارد و به عنوان شاعر شناخته و پذیرفته شده است خود را کارشناس سیاسی هم تصور می‌کند. یا کسی که طنز سیاسی او طرفدار پیدا کرده از مفاهیمی‌ استفاده می‌کند که مدت‌هاست در علوم اجتماعی نادرست بودن آن ثابت شده است.  یا فرد دیگری که سینماگر موفقی است در مورد آینده سیاسی نیز تجزیه و تحلیل کارشناسانه می‌کند. یا شخصی  که در بررسی تاریخ اسلام قابلیت خود را نشان داده است تصور می‌کند در مورد مسائل سیاسی روز هم شایستگی اظهار نظر کارشناسانه دارد. ما حتی با نمونه‌هائی از ادعاهای بیمارگونه مواجه هستیم. کسی در مصاحبه‌ای ادعا می‌کند که  اگر کتاب‌هایش امکان چاپ در ایران می‌داشت اوضاع جامعه دگرگون  می‌شد. یا فرد دیگری در نوشته‌ای مدعی است که هیچکسی تا حالا نفهمیده است سیستم پادشاهی و جمهوریت به چه معناست و او در یکی دو مقاله ذهن همه را روشن خواهد کرد!  عده‌ای نیز که تعدادشان اخیرا زیاد شده حمله به دیگران به ویژه به شخصیت‌های بنام نظیر شاهزاده را برای کسب نام و نشان انتخاب کرده‌اند. در چنین اوضاعی امکان گفتگوی عقلانی و کارشناسانه، متکی بر مطالعه و پژوهش‌های طولانی‌مدت و تحصیلات تخصصی، تضعیف شده و در ضمن امکان توطئه و تفرقه‌افکنی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی افزایش می‌یابد.

چه باید کرد

۱.مسئولیت فردی و پایان انتظار: این واقعیت را نباید فراموش کرد که هر ایرانی آزادیخواه عضوی از اپوزیسیون است و به همان میزان که از افراد و گروه‌های شناخته شده اپوزیسیون انتظار همبستگی و اتحاد دارد خود را نیز باید در این امر مسئول بداند. با توجه به موانعی که در بالا به آن اشاره شد پیشبرد مبارزه متحد و  موثر را در خارج کشور نباید به توافق شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی اپوزسیون وابسته کرد. هزاران هزار ایرانی مقیم خارج که از صمیم قلب آماده فعالیت علیه جمهوری اسلامی هستند متاسفانه در این چند دهه گذشته دست روی دست گذاشته و منتظر همبستگی یا اتحاد به اصطلاح شخصیت‌های سیاسی یا گروه‌های اپوزیسیون بوده‌اند با وجود این که اکثریت قریب به اتفاق به هیچ سازمان و گروهی وابسته نیستند. این انتظار بار‌ها بیهودگی خود را در تجربه نشان داده است. با ایجاد جنبش اعتراضی مردمی‌ می‌توان امیدوار بود که نیروها و شخصیت‌هائی  که اکنون بطور پراکنده عمل می‌کنند و موفق به همبستگی با یکدیگر نیستند در جریان ایجاد جنبشی از پایه (grassroots) به این همبستگی دست یابند.

۲.تداوم جنبش سال گذشته: تظاهرات گسترده سال گذشته ایرانیان در حمایت از خیزش مردمی‌ بطور قطع از هر نظر موفق‌ترین مبارزه در خارج کشور علیه جمهوری اسلامی بوده است. باید از این تجربه آموخت و راه حل سازماندهی و تداوم چنین مبارزاتی را با شرکت همه ایرانیان،  بدون تمایز در نظریات سیاسی، عملی ساخت. میلیون‌ها ایرانی که دور از وطن و در گوشه و کنار دنیا زندگی می‌کنند باید در فکر برنامه‌هایی باشند که با توجه به شرایط زندگی در خارج کشور عملی بوده و می‌تواند به مبارزات مردم در ایران کمک موثر بکند. با ایجاد جنبشی فراگیر و با سازماندهی پیگیر و کنش‌های عملی در جهت انزوای هرچه بیشتر جمهوری اسلامی در افکار عمومی‌ جهانی، حمایت  و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، مبارزه علیه  اعدام، حجاب اجباری و دیگر موارد نقض حقوق بشر، حمایت مالی به اعتصاب کننده‌ها، آگاهی‌رسانی از فعالیت مدنی و سیاسی در ایران و همچنین کوشش در ارائه امکانات ارتباطات جمعی از جمله اینترنت آزاد، ایرانیان خارج کشور می‌توانند از مبارزات مردم در ایران پشتیبانی فعال کنند و مشوق آنها باشند.

۳.هدف انزوای جهانی رژیم: همه ما شاهد بودیم که سال گذشته در اوج خیزش مردمی‌ و بسیج عمومی‌ ایرانیان در خارج و انزوای بین‌المللی جمهوری اسلامی دولت‌های غربی از هرگونه مماشات و مذاکرات و امتیاز دادن به رژیم اباء داشتند. جمهوری اسلامی هم به دلیل این انزوا تا حدی از اقدامات بسیار خشن دست برداشته بود و یا حداقل بدون تحمل هزینه به سرکوب وحشیانه مردم دست نمی‌زد. با فروکش کردن حضور ایرانیان در صحنه بین‌المللی و کاهش حساسیت و واکنش افکار عمومی‌ جهانی اختناق تشدید شده و رژیم با دست بازتری به اعدام‌ها روی آورده است.  دولت بلژیک حتی به خود اجازه استرداد دیپلمات تروریست اسدی را به ایران داده است در حالی که قبلا این خبر را شایعه نامیده و انکار می‌کرد. اکنون خبر مذاکرات پشت پرده آمریکا با دولت جمهوری اسلامی به گوش می‌رسد و با ایجاد روابط دیپلماتیک با عربستان و چند کشور دیگر رژیم می‌کوشد به تدریج خود را از انزوای بین‌المللی نجات دهد.  جدی‌ترین عواقب این روند تشدید خفقان و خطری است که جان و آزادی جوانان و آینده میهن را تهدید می‌کند. توجه به این موضوع  برای ایرانیان خارج کشور هشداری است که به انتظار خیزش مجدد و فداکاری مردم در ایران نباید نشست و در شرایط نسبتا امن خارج صدای مردم ایران شد، که در شرایط خفقان تنها با گذشت از جان و آزادی خود می‌توانند صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.

۴.عدم دخالت گروه‌های سیاسی :جریان‌های سیاسی باید از شرکت و دخالت مستقیم گروهی در این جنبش اعتراضی اجتناب کنند. خارج کشور زمینه اصلی و عملی تغییر بنیادی جامعه نیست و عمدتا در پشتیبانی از مبارزات و مبارزین در ایران می‌تواند موثر باشد. به فرض اگر بخش قابل توجهی از ایرانیان خارج کشور به نظریات گروه مشخصی جلب شوند تاثیر مهمی‌ در آینده سیاسی ایران نخواهد داشت و بجز ایجاد تفرقه و به هدر دادن امکانات موثر برای پشتیبانی از مبارزات مردم در ایران نتیجه دیگری نخواهد داشت. استفاده از هر موقعیتی برای تبلیغ نظریات گروهی به بهای ایجاد تفرقه و تضعیف همبستگی جهانی ایرانیان نشانه فقدان درایت سیاسی و عدم موقع‌شناسی است و مثل دعوا سر لحاف ملاست.

۵.پیش به سوی همبستگی جهانی ایرانیان: برای ایجاد جنبشی در سراسر جهان در هر شهری که تعداد قابل توجهی از ایرانیان مقیم هستند هر فردی می‌تواند دست به کار شود و در صورت نبود تشکیلات محلی مناسب امکانات را برای تجمع ایرانیان فراهم آورد. این کار می‌تواند از جمع کوچک دوستان و آشنایان شروع و به تدریج گسترش پیدا کند. استفاده از تشکیلات محلی، نظیر انجمن‌های ایرانیان موجود و تماس در فضای مجازی نیز می‌تواند به این گسترش کمک کند.

• تجمع و فعالیت‌ها باید صرفا بر محور برنامه‌های عملی مشترک نظیر تظاهرات، اعلامیه‌ها و اطلاع‌رسانی در مورد نقض فاحش حقوق بشر در ایران و نمونه‌های بارز و آشکار سرکوب و خفقان در ایران صورت گیرد. قابل توجه است که فعالیت‌های عملی علاوه بر اطلاع‌رسانی به افکار عمومی‌ تاثیر شایانی در ایجاد و تقویت همبستگی و اتحاد دارد.

• باید توافق عمومی‌ را جلب کرد که اشخاص به صورت فردی و نه به نمایندگی از جریان‌های سیاسی در فعالیت‌ها شرکت کنند و از هرگونه موضع‌گیری، بحث، و رفتار تفرقه‌انگیز اجتناب کنند. بنابراین از تبلیغ نظرات گروهی توسط حمل پرچم، تصویر یا شعار، و بحث و گفتگو با نظرات مخالف سیاسی باید اکیدا اجتناب شود.

• فعالیت‌ها و اقدامات باید بطور جمعی تصمیم گرفته شود و روابط با محافل خارجی به نام جمع و نه به هدف کسب اعتبار شخصی و امتیاز ویژه صورت گیرد. اگر معرفی جمع نیاز به انتخاب نام باشد، باید نام‌هائی انتخاب شوند که معرف هیچ جریان فکری یا گروه سیاسی نباشد.

• یافتن راه‌های ایجاد ارتباط در سطوح شهری، کشوری و جهانی اهدافی هستند که در مراحل بعدی می‌توان در نظر گرفت. مهم شروع تجمع و فعالیت در سطح محلی است تا بتوان  به تدریج جنبشی عمومی‌ را سازمان داد. با استفاده از وبسایت‌های موجود و یا ایجاد وبسایتی مستقل می‌توان ارتباط، پخش اخبار و مبادله تجربه‌ها و برگزاری جلسات در سطوح مختلف را سامان داد.[ii]


[i] چرا اپوزیسیون نمی‌خواهد پیروز شود؟ https://www.zeitoons.com/86171
[ii] در تاریخ مبارزات مردمی‌ در خارج کشور یک چنین تجربه موفقی قبل از انقلاب ۵۷ جود داشت متاسفانه به دلیل عواقب ناگوار انقلاب هرنوع مخالفتی با سلطنت پهلوی در گذشته اکنون برای بسیاری از ایرانیان مردود و وتجربه آن از خاطره تاریخی حذف شده است. کنفدراسیون دانشجویان ایرانی چنین تشکیلاتی بود که برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران موفق شد تعداد کثیری از ایرانیان خارج کشور را با افکار سیاسی مختلف متحد و متشکل کند. اکنون توان بالقوه جمعیت میلیونی ایرانیان در خارج کشور، که اکثریت مخالف رژیم کنونی هستند، از نظر امکانات و همچنین آمادگی افکار عمومی‌ جهان که در پشتیبانی از خیزش زن، زندگی و آزادی بروز کرد، صدها بار بیشتر از قبل از ۵۷  است. فعالیت متشکل و مداوم حتی بخش کوچکی از این جمعیت می‌تواند موجی در انزوای گسترده رژیم در افکار عمومی‌ جهان بپا کند که همکاری با آن را برای دولت‌ها و محافل بین‌المللی با مشکلات اساسی روبرو کند و اگر هم موفق به کاهش اختناق نشود  تضاد درونی رژیم را تسریع کند.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=322725