نمایش موزیکال «هفت خان اسفندیار» [هفت خوان اسفندیار] به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین پارسایی از دوشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ در «تالار وحدت» به روی صحنه رفت. این نمایش محصول سازمان هنری رسانهای «اوج» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
امین زندگانی، بانیپال شومون، فریبا کوثری، امیررضا دلاوری، امیرکاوه آهنینجان، اصغر پیران، محسن حسینی، رضا راد، مونا صوفی، ندا سیاس، نیکا افکاری، سایه پارسایی بازیگران نمایش موزیکال «هفت خوان اسفندیار» هستند.
یوسفعلی میرشکاک نویسنده و شاعر حکومتی مشاور محتوایی در این اثر نمایشی حضور دارد. وی پای ثابت جلسات و محافل شعرای ارزشی و حزباللهی با علی خامنهای است.
حسین پارسایی تهیهکننده و کارگردان این نمایش میگوید: «داستان این نمایش، برداشتی آزاد از شاهنامه فردوسی و قصهای از شاهزاده پارسی است که تفاوت آشکاری با خوانش مستقیم آن از شاهنامه فردوسی دارد. اسفندیار برای مأموریتی سخت، مجبور به گذراندن هفت خان [هفت خوان/ خوان: مرحله] میشود تا بتواند دو خواهرش را از بندگی و اسارت تورانیان بیرون بکشد. او در این مسیر دشوار، درگیر اتفاقهای متعددی میشود.»
وی درباره تولید این نمایش توضیح میدهد که «دنبال فرصت مناسبی بودم تا بتوانم یک تصویر شکوهمند از شاهنامه فردوسی انتخاب کنم که با شرایط اکنون جامعه ما سازگاری بیشتری داشته باشد. آنهم نگاه قهرمانپرورانهای است که حکیم ابوالقاسم فردوسی در هفت خان [هفت خوان] اسفندیار به شخصیت اسفندیار به عنوان یک شاهزاده پهلوان دارد.»
پارسایی با این ادعا که در این نمایش نگاه «ملّی» وجود دارد عنوان میکند «اگر بخواهید به نقاط مشترک شخصیت اسفندیار و داستان او با زندگی امروز مردم دقت کنید میبینید قهرمانان بسیاری خودخواسته در جامعه به وجود آمدند و برای مردمانشان عزم و اراده ملی آوردند، برای مردمانشان فخری از جنس ایران آوردند و مردم آنها را دوست دارند… امروزه اگر کسی مسئولیت اجتماعی کوچک خود را هم درست انجام دهد او هم یک قهرمان است و در جایگاه اسفندیار قرار میگیرد که برای خاک مقدس کشورش از هفت خان [هفت خوان] پر خوف و خطر عبور میکند.»
روشن است پروژه هنری که مؤسسه رسانهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از اصلیترین نهادهای سرکوب ملت، پشتیبان و تولیدکننده آن باشد و محتوای آن نیز از زیر دست «میرشکاک» رد شده باشد چیزی جز سوء استفاده از مفهوم «ملّی» و «تبیین» آن بر اساس تعاریف حکومتی نمیتواند باشد.
پروژههای مؤسسه «اوج» به دلیل پشتوانه مالی که دارند اغلب پرخرجاند. آنها یک دهه پیش قبل از آنکه تمامقد وارد عرصه فرهنگ و تولید محتوای رسانهای برای سپاه پاسداران شوند دو سال شبکههای ماهوارهای را رصد میکردند تا با تحلیل محتوای برنامههای آنها ذائقه عمومی مردم را بسنجند و بر اساس آن برنامه تولید کنند.
روزنامه «فایننشال تایمز» در همین ارتباط در گزارشی از نجمه بزرگمهر که مواضعی شبیه خبرنگارانی مثل نگار مرتضوی، فرناز فصیحی و عسل راد دارد و سپاه پاسداران و قدرت موشکی جمهوری اسلامی را برجسته میکنند، نوشته است، در یک عصر تابستانی، تهران شاهد یک منظره نادر بود: انبوهی از زنان ارزشی چادری و مردان ریشدار در [تالار وحدت] اصلیترین مکان هنری تهران در کنار تماشاگران معمولی نشستند تا از تماشای نمایش هفت خوان اسفندیار «لذت ببرند»!
وی تأکید کرده این نمایش توسط سپاه پاسداران تأمین مالی شده و هدف آن تبلیغ «میهنپرستی در مقابل دشمن شرور» و پیروزی نهایی قهرمان ایرانی در نبرد است.
نویسندهی گزارش به این اکتفا نکرده و مدعی شده که برخی تماشاگران این نمایش به یاد قاسم سلیمانی افتادند!
فایننشال تایمز مینویسد: «از وقتی که سپاه پاسداران ۱۲۰ هزار نفری ایجاد شد، این سازمان به یکی از قویترین نیروهای نظامی در خاورمیانه تبدیل شد و نفوذ سیاسی و اقتصادی گستردهای به دست آورد. سپاه قدرتمندترین نهاد ایران است و بطور گسترده به دلیل سرکوب وحشیانه مخالفان در داخل و خارج از آن بیم دارند. ایالات متحده این سازمان را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده و آن را به دامن زدن به تنش در سراسر منطقه متهم کرده است، جایی که گروههای شبهنظامی اسلامگرا را مسلح و حمایت میکند.»
اینهمه در حالیست که فعالیتهای فرهنگی سپاه پاسداران که از بودجههای نجومی برخوردار است، به عنوان بسط تلاش آن برای کنترل گفتمان سیاسی در ایران تلقی میشود.
یک تحلیلگر مقیم تهران به فایننشال تایمز گفت: «سپاه به عنوان قدرتمندترین نهاد و وفادارترین نهاد به ولی فقیه، بیشترین نقش را در آینده ایران و روند انتخاب رهبر بعدی خواهد داشت. آنها در حال آماده شدن هستند و همه میدانها را تحت کنترل دارند.»
نجمه بزرگمهر به نقل از محمدعلی ابطحی معاون سابق دولت محمد خاتمی مینویسد سپاه «میخواهد از هنر برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند.»
برخی میگویند نمایش «هفت خوان اسفندیار» بازتاب تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای ترویج «ملّیگرایی» در کنار مذهب است؛ تلاشی که هر بار که جمهوری اسلامی در برابر مردم کم آورده، به آن دست زده است از جمله در دوران جنگ هشت ساله که پس از آنهمه کشتار و ویرانی دیگر کسی حاضر نبود برای جاهطلبیها و سلطهجویی رژیم به جبهههای جنگ برود، به ناگاه به سرودهای ملّی روی آورده و از جمله «ای ایران» از صداوسیمای حکومت پخش میشد.
بعدها در دوره محمود احمدینژاد نیز وی شروع کرد روی «ملیگرایی» مانور دادن ولی حکومت زمانی که با اعتراضات علیه گزینش مجدد وی به ریاست جمهوری اسلامی در خرداد ۸۸ روبرو شد، مردم را به شدت سرکوب کرد.
پس از آن، توافق هستهای و «نرمش قهرمانانه» نیز با نگاهی به منافع ملی و «ملیگرایی» پیش رفت بدون آنکه سودی برای «ملت» داشته باشد!
اکنون در کشاکش انقلاب ملی که کلیت نظام جمهوری اسلامی را نشانه گرفته است، باز حکومت و مهمترین بازوی سرکوب و تنش رژیم در داخل کشور و منطقه به رستم و اسفندیار و «شاهنامه» و قهرمانان ملی روی آورده است!
بیهوده نیست که مهرداد معظمی مدیر روابط عمومی مؤسسه «اوج» تأکید میکند که انتخاب داستان اسفندیار نشاندهنده تغییر در تمرکز سپاه بر اسلام نیست!
وی توضیح میدهد: «نگاه ما از ایدئولوژی [اسلامی] به ملیگرایی تغییر نکرده است، زیرا ایران نیز اولویت ما بود. اما ما متوجه شدیم که شکافی در کار ما وجود دارد و باید تمرکز خود را بر روی ملیگرایی در کنار ایدئولوژی تقویت کنیم.» این سخنان چیزی جز اعتراف به سوء استفاده از مفاهیم ملی و ملیگرایی و ملت و مملکت در خدمت ایدئولوژی اسلامی حاکم نیست.