بنا بر گزارشی که روزنامه «اعتماد» روز ۲۵ تیرماه منتشرکرد مادر و پدر دختری ۱۵ ساله با هویت «راحله. ر» از توابع شهرستان خوی در آذربایجان غربی او را با بالش خفه کردند سپس دور گردن او شالی گره زدند، جسدش را گوشهای از حیاط داخل طویله رها کردند بعد به کوچه رفتند و فریاد کشیدند دخترشان خودکشی کرده است!
در این گزارش آمده که راحله فرزند دوم خانواده در ۱۲ سالگی به اصرار پدر و مادرش با مردی که حدودا ده، پانزده سال از او بزرگتر بود ازدواج میکند و راهی ارومیه میشود. راحله که دو، سه روز قبل از حادثه به خانه پدریاش برمیگردد، توسط پدر و مادرش با انگیزهای نامشخص کشته میشود. یک منبع آگاه نیز در مورد این واقعه میگوید: «وقتی عوامل پلیس به محل حادثه میروند، تشخیص میدهند این دختر به قتل رسیده است. در نتیجه پدر و مادر این دختر که ابتدا عنوان کرده بودند دخترشان خودکشی کرده، بازداشت میشوند. حالا هم پدر این دختر نوجوان در اعترافات خود اظهار کرده که راحله را با همدستی همسرش به قتل رسانده است، اما هنوز از چرایی ماجرا چیزی نگفتهاند.»
یک منبع مطلع از اهالی این روستا نیز گفته است :«این خانواده، دختر بزرگشان، هانیه را هنگامی که دوازده، سیزده سال داشت، وادار به ازدواج کردند. هانیه پس از مدتی از همسرش جدا شد. بعد هم او را به عقد یکی از اتباع مهاجر در کشور همسایه درآوردند، اما وقتی هانیه متوجه میشود همسرش میخواهد او را بفروشد، به روستایشان برمیگردد. همانموقع تصمیم به خودکشی میگیرد و خود را از بالای یک ساختمان به پایین پرت میکند. در حال حاضر هم تهران زندگی میکند، ولی هیچکس از او خبری ندارد.»
«اعتماد» در گزارش خود نوشته که راحله برای زندگی با این مرد به ارومیه میرود. چند روز قبل از ماجرا او تنها و بدون همسرش به خانه پدریاش میآید تا اینکه چهارشنبه بعد از ظهر خبر در روستا میپیچد که راحله خودکشی کرده، اما وقتی ماموران پلیس با صحنه روبرو میشوند به پدر و مادر راحله شک کرده و آنها را بازداشت میکنند. پدر این دختر به مواد مخدر معتاد است.
آمار معتبری از شمار قتلهای خانوادگی موسوم به «قتلهای ناموسی» وجود ندارد ولی اخبار موارد متعدد و پُرشماری از اینگونه قتلها به ویژه در سالهای اخیر در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میشود.
ارتکاب خشونت و قتل زنان در خانوادههای سنتی و مذهبی برای حفظ «آبرو» و «غیرت» در سالهای گذشته افزایش یافته و با اینکه از سوی افکار عمومی به شدت مورد نقد و انزجار قرار میگیرد، اما این خشونتها که به قتلهای فجیع نیز میرسد بر اساس قانون مجازات اسلامی با کیفرهای مناسب روبرو نمیشود و همین نیز مردان خانواده را به نوعی در پناه قانون و شرع قرار میدهد. دادخواهی برای مقتول نیز راه به جایی نمیبرد.
خودداری از ازدواج اجباری، قربانی تجاوز جنسی بودن، ترک خانه، داشتن پوشش و ظاهری مخالف با نظر مردهای خانواده، طلاق گرفتن، رابطه با جنس مخالف یا رابطه خارج از ازدواج یا «شک» همسر و پدر و دیگر ذکور خانواده به چنین روابطی از جمله عمده دلایلی هستند که سبب قتل زنان و دختران خانواده و البته «توجیه» آن میشوند. کارشناسان معتقدند «کودکهمسری» نیز از جمله عوامل زمینهساز قتلهای ناموسی در ایران است.
یک قتل «ناموسی» دیگر؛ دختر ۱۶ ساله زیر مشت و لگد پدر و دایی کشته شد
جدیدترین آمارها از کودکهمسری در ایران نشان میدهد از زمستان سال ۱۴۰۰ تا پایان فصل پاییز سال ۱۴۰۱، دستکم ۲۷ هزار و ۴۴۸ دختر زیر ۱۵ سال در ایران ازدواج کردهاند.
بر اساس این گزارش ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در پاییز ۱۴۰۱ نسبت به تابستان همان سال ۹۳۳ مورد افزایش یافته است. همچنین در بازه سنی ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز میزان ازدواج ۵ هزار و ۵۰۰ مورد بیشتر از تابستان ۱۴۰۱ بوده است.
با اینهمه جمهوری اسلامی ترویج کودکهمسری را با توجه به تأکید علی خامنهای برای افزایش جمعیت کشور در دستور کار قرار داده و با آغاز بکار دولت ابراهیم رئیسی در تابستان ۱۴۰۰ تشویق به کودکهمسری به طور سازمانیافته ادامه پیدا کرده است.
تشویق به کودکهمسری سبب کاهش سن طلاق در ایران شده است. روزنامه «شرق» فروردین سال گذشته در گزارشی از وضعیت هولناک طلاق در ایران، از کاهش میانگین سن طلاق زنان متولد دهه هشتاد خبر داده بود که در نیمه اول و دوم دهه ۷۰ به ترتیب ۲۲ سال و ۱۸ سال بوده ولی در نیمه اول دهه ۸۰ به ۱۵ سال رسیده است.
مجموعهی این سیاستها و قوانینی که از حقوق زنان و دختران حمایت نمیکند، به ارتکاب جنایتهای خانوادگی در ایران دامن زده است.