بهنام خداوند جان و خرد
معلمانی که از جان و مال، از آسایش و آرامش خود و خانوادههایشان برای بهبود شرایط کار و زندگی معلمان، بهبود وضعیت آموزش و پرورش کشور و بهبود وضعیت تحصیلی فرزندان محروم جامعه مایه میگذارند.
«سنگ خارا گشت و زان خو برنگشت
ریگ شد کز وی نروید هیچ کشت»
نزول کیفیت و استفاده کالایی آموزش در مدارس کشور، خفگی اندیشگی اصحاب فرهنگ و هنر، دهلیز نُه توی مشقت زیستن، فریاد نسلهای فسرده در راه، علائم بالینی مدیریت ناکارآمد به ویژه در عرصه آموزش و پرورش است.
معلمان، این برزگران دشت بیداری و روشنایی، متعلمان را به استقبال آفتاب دانایی و هنر خوب زیستن دعوت میکنند و این خوشایند ذائقه تمامیتخواهان و خویشاوندسالاران، با رویکرد تعدی و تبختر، نیست.
در گیلان نیز همانند بسیاری از استانهای کشور کنشگران صنفی و معلمان دلسوزی چون زهرا صیاد دلشاد، فریبا انامی، عزیز قاسم زاده، محمود صدیقیپور و انوش عادلی به جای تشویق و تقدیر، به انتساب اتهامات بیشمار و صدور احکام ناعادلانه چون بازنشستگی اجباری، انفصال، اخراج از کار و زندان مواجهاند.
هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات کارمندان آموزش و پرورش گیلان، بر مبنای کدام پایه حقوقی، تضییع حقوق بدیهی و امنیت شغلی کارمندان خویش را نشانه رفتهاست؟!
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن اعتراض، خواهان پایان دادن به این نوع عملکرد، و برقراری آرامش و امنیت شغلی و روانی در جامعه ی فرهنگیان است.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۱۴۰۲/۰۴/۲۸