کمبود آب و ناتوانی دولت در تأمین آب لولهکشی شهرها و روستاها وضعیتی بحرانی ایجاد کرده اما سخنگوی دولت در ادعایی عجیب گفته ایران به لحاظ دسترسی و تامین آب آشامیدنی در روستاها، طبق اعلام نهادهای بینالمللی در میان ۱۰ کشور برتر جهان قرار دارد.
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت سیزدهم دیروز جمعه ۳۰ تیرماه در سخنانی در مشهد ادعا کرد ایران در رابطه با تأمین آب در مین ۱۰ کشور نخست جهان قرار دارد. سخنگوی دولت گفته که «هماکنون ایران به لحاظ دسترسی و تامین آب آشامیدنی در روستاها، طبق اعلام نهادهای بینالمللی در میان ۱۰ کشور برتر جهان قرار دارد.»
سخنگوی دولت توضیح نداده که مبنای آماری او برای چنین ادعایی چیست اما گزارشها از ایران از تشدید بحران تأمین آب و قطع گسترده آب در شهرها و روستاهای مختلف حکایت دارد.
خبرگزاری دولتی «ایرنا» ۱۶ تیر اعلام کرد که قطع بیش از ۴۸ ساعته آب در کلانشهر زاهدان به دنبال اختلال پیش آمده در شبکه آبرسانی و اُفت فشار در روزهای گرم تابستان تاب تحمل از مردم ستانده و ۳۵ درصد از جمعیت این شهر را با تنش آبی مواجه کرده است.
قطع آب در چند استان ایران از سیستان و بلوچستان تا استان البرز و تهران از خردادماه تا کنون سبب قطع آب شهروندان برای چند ساعت یا چند روز پیاپی شده است. پیشتر کارشناسان با اشاره به کمبود ذخائر آبی به بروز چنین بحرانی در تابستان امسال هشدار داده بودند.
در هفتههای گذشته گزارشهایی از قطع آب لولهکشی شهروندان در چندین شهر ایران از جمله زاهدان، مشهد، شیراز، گرگان، خرمآباد، کرج و همدان منتشر شده است. روستاهای زیادی نیز با قطع آب روبرو هستند و آبرسانی به شهرها و روستاها با تانکر صورت میگیرد. در پایتخت نیز خبرهایی از قطع آب در برخی مناطق از جمله لواسانات گزارش شده است.
بحران در تأمین آب لولهکشی به حدی گسترده شده که جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی به این موضوع واکنش نشان داده و گفته «با وجود تلاشهای خوب دولت برای حل مشکل گاز در زمستان و برق و آب در تابستان انجام داد، ولی به نظر میآید مشکلات خیلی عمیقتر و وسیعتر از آن است که بتواند رضایت مردم را به همراه داشته باشد.»
جعفر قادری افزوده که «عقب افتادگیهای زیادی در حوزه برق و آب و گاز داریم و باید در این حوزهها سرمایه گذاری انجام شود، ولی الان تأمین نیازهای اساسی و ضروری جامعه شوخی بردار نیست. مردم درباره خیلی مسائل میتوانند صبر و تحمل کنند، اما قطعی برق و آب در تابستان یا قطعی گاز در زمستان را نمیتوانند تحمل کنند.»
خبرگزاری ایلنا هفته گذشته گزارش داد که ملاشیه اهواز در حدود یک ماه است که با قطعی آب روبرو شده و جمعیت چند هزار نفری این منطقه در گرمای طاقت فرسا باید با مشکل بی آبی روزگار بگذرانند.
یکی از ساکنین این شهر به خبرگزاری ایلنا گفته است که «تانکرهای آبرسانی معمولاً به صورت نامنظم و بدون اطلاع قبلی وارد منطقه میشوند. مثلا دیروز ساعت ۳ صبح به محلهمان آمدند و تنها تعدادی از افراد توانستند آب دریافت کنند.»
در سیستان و بلوچستان نیز وضعیت تامین آب بحرانی است و شهروندان با قطع آب چند هفتهای روبرو هستند. در همین رابطه اسماعیل حسینزهی نماینده این استان ۱۸ تیرماه از تداوم بی آبی و مشکلات مردم برای ادامه زندگی در استان خبر داده و گفته بود که مردم در معرض «کوچ اجباری» قرار گرفتهاند.
اسماعیل حسینزهی درباره اوضاع آب در استان سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه در حال حاضر هم مرکز استان و هم شهرهای سیستان و خاش با تنش آبی شدید مواجه است گفته است که «باید حقابه هیرمند از سوی دولت پیگیری و حتما این آب به کشور سرازیر شود در غیر این صورت تا ۳-۲ ماه آینده با چالش عدیدهای مواجه خواهیم بود.»
روزنامه «هممیهن» روز چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ در گزارش میدانی از مشکلاتی که قطع آب برای مردم در استانهای خوزستان و سیستان و بلوچستان ایجاد کرده از قول یکی از ساکنان زاهدان نوشته که «جیرهبندی، قطع و وصلشدن آب در طول یکهفته و حالا هم زرداب که در این ۱۰ روز مجبور بودیم هم با آن حمام برویم و هم ظرف و لباس بشوییم.»
یکی دیگر از ساکنان زاهدان به «هممیهن» گفته که «ما همیشه بحران آب داشتیم، این چند روز دو، سه ساعت شبها آب وصل میشود و دوباره آب قطع میشود. بعضی محلات حتی دو، سه ساعت هم آب ندارند. در برخی محلات با تانکر آب میآورند؛ بعضیها از تانکر آب میخرند و بعضی محلات حتی آب لولهکشی هم ندارند.»
روزنامه «پیام ما» نیز در گزارشی به معضل قطع آب در زاهدان طی روزهای اخیر پرداخت و نوشت: «شهروندان زاهدانی در ساعات مختلفی وصل آب را تجربه کردند اما کمی بعد از اتصال، اُفت شدید فشار آب موجب شد استفاده از آب در بسیاری از محلهها سخت و حتی زمانبر شود.» بر مبنای این گزارش، در حال حاضر وضعیت اتصال آب در زاهدان پایدار نیست و مردم همچنان با افت فشار آب مواجهاند.
قطع آب از کرج تا زاهدان و اهواز؛ مسئولان طبق معمول فرافکنی میکنند
قطع یا اُفت فشار آب معلول چهار دهه حکمرانی ناکارآمد جمهوری اسلامی در حوزه آب ایران است. خشکسالی، از بین رفتن منابع آب زیرزمینی، بهروز نشدن تجهیزات و عدم هماهنگی برنامهها با شرایط اقلیمی کشور همگی از جمله دلایل بروز بحران آب است که تنها یکی از آثار آن قطع آب در شهرهای مختلف است.
جدا از مشکلات قطع آب، بخش کشاورزی آسیب شدیدی از بحران خشکسالی خورده و امنیت غذایی ایران با تهدید روبروست. همچنین بخشهای مختلفی از صنعت برقآبی گرفته تا حتی گردشگری و حمل و نقل تا گردشگری نیز متأثر از خشکسالی و کمبود آب هستند.
سالهاست مقامات جمهوری اسلامی هشدارهای کارشناسان و مرکز بینالمللی را نادیده میگیرند. در سال ۱۳۹۴، گزارشی از سوی ناسا منتشر شده بود که تحقیق انجام شده نشان میداد در سه دهه آتی خشکسالی در خاورمیانه و برخی نقاط جهان تشدید خواهد شد و در میان ۴۵ کشوری که در خطر قرار داشتند ایران رتبه چهارم را داشت.
آمارها نشان میدهد تنها طی ۲۵ سال گذشته بیش از ۱۰ هزار روستا بر اثر خشکسالی در منطقه جنوبشرق کشور بطور کامل از سکنه خالی شدهاند. از سوی دیگر نتایج برخی تحقیقات و پژوهشهای صورت گرفته در کشور نشان میدهد ۷۰ درصد از خساراتی که بر اثر بلایای طبیعی به کشور وارد شده ناشی از خشکسالی و سیل بوده است.
حسین اکبری معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان نیز از خشکی ۹۹ درصدی تالاب گاوخونی خبر داده و گفته «بر اساس تصاویر ماهوارهای میتوان گفت که این تالاب تقریبا به صورت صد درصد خشک شده و تنها دو یا سه درصد در قسمت شمالی آن کمی مرطوب است.»
تالاب گاوخونی در جنوب شرقی استان اصفهان و در انتهای حوضه آبریز زایندهرود قرار دارد و در فهرست تالابهای کنوانسیون بینالمللی حفاظت از تالابها (کنوانسیون رامسر) به ثبت رسیده است. عامل اصلی خشک شدن این تالاب تأمین نشدن حقابه محیطزیستی آن در طول دهههای گذشته است و آنطور که معاون اداره کل حفاظت محیطزیست استان اصفهان گفته است، در طول ۲۲ سال اخیر، به ندرت حقابه قابل قبولی گاوخونی به این تالاب اختصاص پیدا کرده و در سال آبی جاری (یکم مهر ۱۴۰۱ تا پایان شهریور ۱۴۰۲) نیز تا کنون تقریبا هیچ حقابه مشخصی به این تالاب نرسیده است و در ماههای اخیر تنها اندکی پساب کشاورزی وارد تالاب شده که حجم آن به گونهای است که نمیتواند حتی یک درصد از مساحت تالاب را هم مرطوب نگه دارد.
روند عدم تخصیص حقابه مورد نیاز به تالاب گاوخونی به علت بارگذاریهای بیش از حد مصارف آبی در حوضه آبریز زاینده رود بخصوص در بخشهای کشاورزی و صنعت، در طول دو دهه اخیر ادامه داشته است و این مساله باعث شده که این تالاب در حال تبدیل شدن به یکی از کانونهای اصلی گرد و غبار در مرکز فلات ایران باشد؛ به نحوی که حتی اخیرا علی محمد طهماسبی بیرگانی، دبیر ستاد ملی مدیریت پدیده گرد و غبار، تالاب گاوخونی را از جمله مناطق غبارخیز کشور معرفی کرده است. این در حالی است که به گفته منصور شیشه فروش، مدیر کل مدیریت بحران استانداری اصفهان، ریزگردهای برخاسته از تالاب گاوخونی علاوه بر استان اصفهان، میتواند استانهای قم، تهران، چهار محال و بختیاری، مرکزی و یزد را نیز تحت تاثیر قرار دهد.