نازنین انصاری – بانو همایون رنیک که در پنجم ژوئیه ۲۰۲۳ در لندن چشم از جهان فرو بست، از پیشگامان بشردوستی ایرانیان در انگلستان و مروج خستگیناپذیر فرهنگ غنی ایران برای بیش از ٣٠ سال بود.
وی در ١١ ماه ژوئیه ١٩٣٩ در خانوادهای نظامی در تهران به دنیا آمد و فرزند سرگرد محمود یزدانپرست پاکزاد بود.
در دوران نوجوانی با یوسف (جو) مازندی که بنیانگذار و ناشر «ایران تریبون» و خبرنگار خارجی بسیاری از سازمانهای رسانهای از جمله یونایتد پرس اینترنشنال، نیوزویک، سی بی اس، ان بی سی و دیلی تلگراف بود، ازدواج کرد. یوسف مازندى همسر جذاب خود را به دنیا معرفی کرد. اگرچه آنها در سال ١٩٧٢ راه خود را از هم جدا کردند و همایون به بریتانیا نقل مکان و دوباره ازدواج نمود، اما آن دو روابط دوستانه خود را همچنان ادامه دادند.
چند ماه پس از ورودش به لندن، وى در مجلات پر خواننده ظاهر شد و ستوننویسان جنجالی مهارتهای مهماننوازی او را به نمایش گذاشتند. در سال ١٩٧٩ با هری اندرو رنیک، دومین بارون رنیک ازدواج کرد و نام خانوادگی او را برگزید.
اولین فعالیت بشردوستانه قابل توجه او به عنوان رئیس کمیته لندن برای المپیک ویژه لندن بود؛ یک سازمان جهانی که به ورزشکارانی که ناتوانی ذهنی دارند خدمت میکند.
او سپس توجهاش را به علاقه همیشگی خود معطوف کرد: زادگاهش ایران.
بانو رنیک به همراه گروهی از ایرانیان خوشنیت مقیم لندن، در سال ١٩٩٢ انجمن دوستان هنر و فرهنگ ایران را در دانشگاه کمبریج (دوستان ایرانیان در کمبریج) تأسیس کرد تا از ادامه تحصیل زبان فارسی در این دانشگاه اطمینان پیدا کند.
اولین ضیافت جمعآوری کمک مالی آنها، که در تالار وایتهال برگزار شد، الگویی برای جشنهای نوروزی بعدی با هدف ترویج فرهنگ ایرانی در بریتانیا و نقاط دیگر شد.
پروفسور چارلز ملویل از کالج پمبروک کمبریج از او به عنوان روح محرک انگیزه برای تلاشهایش جهت تضمین ادامه مطالعات فارسی در دانشگاه کمبریج یاد کرد. او تاکید کرد که کار FPC (دوستان ایرانیان در کمبریج) همچنین باعث شد بورس تحصیلی در سراسر اروپا رونق پیدا کند.
یکی از رویدادهای متعددی که توسط «دوستان ایرانیان در کمبریج» حمایت شد، سومین کنفرانس اروپایی مطالعات ایرانی بود که در سال ١٩٩۵ در این دانشگاه برگزار گردید و بیش از ٢٠٠ محقق و ١٣٠ مقاله از سراسر اروپا، ایران، اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق را به خود جلب کرد.
پروفسور ملویل در سال ١٩٩۶ در جلد چهارم «ایران صفوی: تاریخ و سیاست یک جامعه اسلامی» را که بخشی از مقالات فارسی پمبروک است به او با عنوان «برای همایون رنیک در تحسین و قدردانی» تقدیم کرد.
بانو رنیک همچنین یکی از نخستین گردانندگان «بنیاد میراث ایران» در سال ١٩٩٢ بود. این بنیاد که حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی را جشن میگیرد، از او به عنوان یک رهبر سخاوتمند جامعه با حس شوخطبعی قدردانی کرده است.
دوستان و شیفتگانش او را «همایون جان» مینامیدند که روحی سخاوتمند و قلبی پرشور داشت. او با خواندن مکرر اشعار حافظ، خیام و مولانا، زیبایی و حس زندگی را تجلیل مىکرد.
همایون پس از درگذشت مادرش، خانم یزدانپرست پاکزاد، شب شعر و موسیقی در مرکز صوفیان نعمتاللهی در لندن ترتیب داد تا بجای سوگواری، زندگی او را جشن بگیرد.
بانو رنیک بالاترین ردههای جامعه بریتانیا را خیره کرد. با این حال، او همچنین توانایی منحصر به فردى برای سرگرم کردن افراد از هر طبقهای و هر نوع زندگی و از همه سنین و با هر گرایشی داشت.
رضا سپاهی دانشآموز جوانی بود که با بانو رنیک آشنا شد. او از وى به عنوان « کلید سنگى گنبد فیروزهای که جامعه ایرانی در انگلستان است» یاد میکرد، به گفته سپاهی، بانو رنیک با ساخت پلهایی بین نسلی که ایران برایشان همه چیز بود و نسلهای جوانتری که در مورد کشور آبا و اجدادى خود آشنایى کافى نداشتند، به شاد و مسرور کردنشان کمک نمود.
این بانوی فرهنگدوست در سال ٢٠١٢ به عنوان سفیر کمیسیون نوروزی مستقر در ایالات متحده در بریتانیا منصوب شد.
در سال ٢٠١۵ وى سفیران ١۵ کشور در آسیای مرکزی، از جمله ازبکستان، تاجیکستان، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان را در کاخ سنت جیمز برای جشن بهار در موسسه کارگردانان پال مال لندن گرد آورد.
سر الدون گریفیث فقید، عضو محافظهکار پارلمان بریتانیا که ریاست گروه پارلمانی ایران- انگلیس را بر عهده داشت، در کتاب خود با عنوان «ایران آشفته: خاطرات، مکاشفات و پیشنهادی برای صلح» (٢٠٠۶) از دیدار با نقاشان، نویسندگان، بانکداران و بازرگانان در ضیافتهای او یاد کرده است.
در یکى از بخشهاى کتاب با عنوان «یک موقرمز و یک بانوى آبی»، میز شام زیبا و با سلیقه او را توصیف کرده که سرشار از میوهها و گلهایی است که یکى از ویژگی مهماننوازی ایرانیان است. او به خاطر میآورد: «وقتی میز تمیز شد، مرا براى رقص به بالای میز با شکوه کشیدند در همان حال که همایون با صدای دف و تنبور دور من مىچرخید.»
سر الدون او را به «بیش از یک چهره زیبا» توصیف میکند. او شرح داده که چگونه همایون در سال ١٩٧٨ به عنوان یک روزنامهنگار ظاهر شد تا یکی از معدود زنانی شود که میبایست با آیتالله روحالله خمینی در «نوفل لو شاتو» پاریس مصاحبه کند.
او بدون روسری به دفتر خمینى رفت و کارکنانش به او گفتند که خودش را بپوشاند. همایون امتناع ورزید تا اینکه آیتالله با این استدلال غیرقابل بحث او را متقاعد کرد که «به خانه من خیلی خوش آمدید. همانند خانه شما، از مهمانانمان میخواهیم که آداب و رسوم میزبان را رعایت کنند.» چهل دقیقه بعد، هنگام خروج وی، خمینی گفت: «این زن برای هر مرد ایرانی بین هجده تا هشتاد سال یک خطر است.»
بابک امامیان بنیانگذار انجمن بازرگانی ایرانیان بریتانیا ( بیبا)، از رویکرد عملگرایانه بانو رنیک به مسائل تمجید کرده است. او گفته: «وى هرگز ادعا نکرد که یک سیاستمدار، تاجر، دانشگاهی یا فیلسوف است» و افزوده: «تصمیمات و اقدامات وى “بسیار بهتر از همه” بوده است.»
از بانو همایون رنیک، پسرش شهریار مازندی و دخترش یاسمین مازندی کاستیا به یادگار ماندهاند.
*منبع: کیهان لایف
*نویسنده: نازنین انصاری
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن