روزهای متوالی است که مردم کشورهای پیرامون دریای مدیترانه زیر آفتاب سوزان روزهای طاقتفرسایی را با مشکلات عدیده میگذرانند، از جمله آتشسوزیهای گسترده در جزیره رودُس یونان است که تلفات جانی هم داشته است. در ارتباط با تغییرات و افزایش دمای اقلیمی با دکتر نامدار بقایی یزدی کارشناس و استاد محیط زیست گفتگو کردیم.
-آقای نامدار بقایی، چگونه است که در شمال اروپا هوا ملایم و حتی خنک است ولی همزمان در جنوب اروپا تا ترکیه هوا به شدت گرم و باعث آتشسوزیهای گسترده از جمله در جزیره توریستی رودس در یونان شده است؟
-ما سالهاست در مورد تغییرات اقلیمی و افزایش دمای زمین داریم صحبت میکنیم و دانشمندان زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. آنها بر سر این موضوع توافق دارند که این یک معضل و چالش عظیم جهانی در برابر کل انسانیت در قرن ۲۱ است. ما در دانشگاهها تماممدت با دانشجویان رشتههای مربوط به حفظ محیط زیست این مسائل را مطرح میکنیم. بسیاری از دانشجویان پروژههای خودشان را روی این مسائل و مشکلات متمرکز کردهاند.
ولی وقتی از نظر سیاسی به این معضل نگاه میکنیم متاسفانه با پدیدههایی مانند آقای ترامپ روبرو میشویم که اساساً منکر وجود مشکلات زیست محیطی میشد و گرم شدن زمین را تکذیب میکرد. او میگفت که طرفداران محیط زیست آش را بیش از حد شور میکنند.
-رئیس جمهوری پیشین برزیل، ژایر بولسانارو هم منکر تغییرات اقلیمی بود و به شدت درمقابل اقدامات لازم برای مقابله با آن میایستاد و دست سرمایهگذاران را در تخریب جنگلهای آمازون باز گذاشته بود…
-بله، او به فعالیتهای اقتصادی که حیات جنگل آمازون را که به قول معروف «ریه جهان» است، به خطر میانداختند میدان داده بود. اینها کسانی بودند که برای دامپروری و تولید گوشت به شدت مشغول جنگلزدایی در آمازون بودند. این یک صدمه بزرگ یا یک فاجعه به راستی هولناک جهانی بود که خوشبختانه او در انتخابات اخیر شکست خورد.
پدیدهی افزایش دمای کره زمین مسئله جدیدی نیست. از اواخر قرن نوزدهم، و به احتمال قوی از سال ۱۸۸۰ میلادی که اندازهگیری متوسط افزایش درجه حرارت کره زمین را در کشورهای پیشرفتهی دنیا شروع کردند ما با این پدیده روبرو هستیم. این اندازهگیریها به خوبی نشان میدهند که به موازات افزایش فعالیت صنعتی در جوامع انسانی و استفاده از ماشینآلات برای تولید و رواج استفاده از اتوموبیل و قطار و هواپیما، دمای کره زمین رو به گرم شدن رفته است. بر اساس اطلاعات به دست آمده، تخمین زده میشود که در طول تاریخ گرمترین سالها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ بودهاند و در حال حاضر هم سال به سال درجه حرارت زمین بالا میرود. در صد سال اخیر دمای کره زمین بطور متوسط یک درجه بالا رفته است. دانشمندان محیط زیست معتقدند که باید منتهای تلاش برای جلوگیری از گرمتر شدن زمین بشود که تا پایان قرن حاضر بیشتر از یک و نیم درجه سانتیگراد دمای کره زمین بالاتر نرود. البته این متاسفانه کار بسیار دشواری است.
این کار دشواری است زیرا تمام کشورها برنامه رشد و توسعه اقتصادی خود را دنبال میکنند. در حال حاضر چین آلودهکنندهترین کشور دنیاست و آمریکا بعد از آن قرار دارد؛ ایران هم در جایگاه هفتم آلایندگی قرار دارد و سالانه حدود ۷۰۰ میلیون تن کربن وارد اتمسفر زمین میکند. بنابراین معتقدم که نگه داشتن افزایش دمای کره زمین زیر یک و نیم درجه کار بسیار دشواری خواهد بود و هرچه جلوتر هم برویم سختتر و سختتر میشود. حتی امکان این وجود دارد که اگر عزم و ارادهی لازم جهانی نباشد تا پایان همین دهه حاضر افزایش دمای کره زمین به بالای یک و نیم درجه برسد.
افزایش یک و نیم درجه به صورت عادی ممکن است چیز مهمیتلقی نشود. برای انسان تغییر یک و نیم درجهای ظرف ۲۴ ساعت امری طبیعی و غیرمهم شمرده میشود. ولی برای کل کره زمین میتواند پیامدهای فجیع داشته باشد. خشکسالیهای مکرر، سیلابها و تغییرات ناگهانی در درجه حرارت مانند افزایش زیاد دما در جنوب اروپا و آتش و جنگلسوزیها همراه با آن؛ در مقابل کاهش زیاد درجه حرارت مانند آنچه در شمال اروپا در چله تابستان تجربه میکنیم و سیل و توفان، تگرگ و فجایع طبیعی دیگر، همگی محصول افزایش درجه حرارت کره زمین به دلیل فعالیتهای تخریبی انسان هستند. در ضمن یادمان باشد که فقط خشکیها نیستند که دستخوش تغییرات ناگهانی اقلیمیشدهاند. ما شاهد افزایش دمای آب اقیانوسها هستیم که بیشتر سطح کره زمین را میپوشانند.
در حال حاضر پیشبینی میشود که تا اواخر امسال یک چرخه بزرگ آب و هوایی که به «المینیو» معروف است روی خواهد داد. المینیو حدود هفت سال یکبار باعث ناهنجاریهای بزرگ آب و هوایی در کره زمین میشود. همه اینها دست به دست هم میدهند و باعث تخریب محیط زیست میشوند آنهم در شرایطی که انسان هنوز موفق به ثمر رساندن موفقیت بزرگی در راه کاهش روند ازدیاد افزایش دمای کره زمین نشده است. ما در وجه غالب هنوز از سوختهای فسیلی استفاده میکنیم. هنوز عاداتی داریم که باید ترک کنیم. البته در حال حاضر شاید چارهای جز این نباشد زیرا اقتصاد دنیا به یکباره خواهد خوابید و فقر بیشتر خواهد شد. کشورهای در حال توسعه باید این مسائل را در نظر بگیرند ولی بودجهی لازم برای مقابله با این وضعیت را ندارند. آمریکا، چین و کشورهای پیشرفته صنعتی تکلیفشان روشن است و میتوانند بودجههای هنگفت به حل این مسائل اختصاص دهند. ولی شما از یک کشور فقیر آفریقایی نمیتوانید انتظار داشته باشید که در این راه پیشقدم شود و هزینه زیادی کند. یعنی چنین انتظاری از کشورهای در حال توسعه که برای بهبود شرایط زندگی مردمانشان تلاش میکنند واقعبینانه نیست. از این کشورها نمیتوان همان انتظاری را داشت که از هفت کشور صنعتی دنیا میتوانیم داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که چنین تصمیمات بزرگ طی کنفرانس بزرگ بینالمللی، مانند کاپ ۲۰ گرفته میشود. گاهی دولتها به توافق میرسند و تصمیماتی میگیرند و اقداماتی میکنند ولی در مواردی هم به نتایج لازم نمیرسند.
خلاصه اینکه باید گفت که چارهای جز کاهش آلودگی ناشی از گاز کربنیک نداریم وگرنه جهان ما تا پایان قرن حاضر با مشکلات و ناهنجاریهای عدیدهی زیست محیطی و آب و هوایی مانند خشکسالی، سیلاب، قحطی و اپیدمیهای مختلف روبرو خواهد شد.
در حال حاضر بجز یونان ما شاهد جنگلسوزیهایی در آمریکا و کانادا نیز هستیم. کانادا که زمانی از کشورهای بسیار خنک در تابستان و بینهایت سرد در زمستان بود در سالهای اخیر شاهد جنگلسوزی به دلیل گرمای شدید هوا بوده است. در آمریکا هم سالهاست که شاهد جنگلسوزی به همین علت هستیم.
در ایران علاوه بر اینکه این پدیدههای «طبیعی» اتفاق میافتند، متاسفانه کارهایی هم انجام میشود که بجای بیابانزدایی، جنگلزدایی یا بیابانزایی میکنند. اعمال دیگری هم در تخریب محیط زیست انجام میشود از جمله برداشتهای بی حساب و کتاب از منابع آبهای زیرزمینی که به گسترش نشستهای گستردهی زمین در مناطق مختلف کشور و همچنین افزایش توفانهای گرد و غبار و شن سالهای اخیر انجامیده است.
-چه اخبار مثبتی در زمینه تلاش برای حفظ مجیط زیست وجود دارد؟ مثلا در عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس تلاشهای ارزندهای در جهت بیابانزایی و جنگلسازی و یا در زمینه تصفیه آب دریاها شده. خبرهایی هم در مورد افزایش تدریجی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در برخی کشورها میشنویم. آیا این تلاشها مؤثر نیستند؟
-البته که کارهای مثبتی هم انجام میشود اگر ما تعهدی راسخ به این تلاشها داشته باشیم. وقتی صحبت از تولید انرژی میشود باید بدانیم که با استفاده از سوختهای فسیلی، آلودگی و انتشار گاز کربن را یقیناً بیشتر و بیشتر میکنیم. بنابراین چارهای جز رفتن به سوی انرژیهای تجدیدپذیر نیست. هدف ما باید این باشد که هرچه زودتر در سبد انرژی کشورهای مختلف، سهم انرژی تجدیدپذیر هر روز بیشتر و بیشتر شود. این چیزیست که در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته میبینیم. در این کشورها ۳۰ الی ۴۰ درصد کل سوخت از انرژیهای تجدیدپذیر میآید. در انگلیس در بعضی از دورهها تا ۵۰ درصد از مصرف انرژی ما از منابع انرژی تجدیدپذیر، به ویژه باد، تأمین میشود زیرا خورشید در این سرزمین ابری نقش خیلی مهمی نمیتواند داشته باشد. البته به شرط اینکه واقعا برای رسیدن به این اهداف تعهد داشته باشیم.
-در ایران چه امکاناتی از نظر تولید انرژی تجدیدپذیر وجود دارد؟
-در صورت داشتن کشوری آزاد و عادی که قادر به انجام پروژههای بزرگ انرژی باشد، ایران با شرایط اقلیمی خود که باد و خاک و خورشید را در خود جای داده، دارای ظرفیتهای بینظیر است. در «پروژه ققنوس» که من عضو آن هستم، متخصصان خوبی داریم که در بخش انرژی و محیط زیست برنامههای عملی برای آینده ایران تدارک دیدهاند. در برخی از مناطق ایران، ما ۳۶۵ روز آفتاب مستقیم داریم که برای تولید انرژی ایدهآل است. اگر شما به کویر لوت در این موقع سال بروید درجه حرارت تا ۶۰-۶۵ درجه سانتیگراد میرسد که انسان تاب تحمل آنرا ندارد و در ده دقیقه میسوزد. ما مناطق زیادی در خراسان و آذربایجان و سیستان و بلوچستان داریم که بسیار بادخیز هستند از جمله سد لتیان که از این عامل برای تولید انرژی زیاد میتوان استفاده کرد. از انرژی گرمایی زمین نیز میتوان بسیار استفاده کرد. ما انرژی جزر و مد دریا را در خلیج فارس و دریای عمان داریم که فاصله بین جزر و مد به ۷ متر هم میرسد که از آن برای تولید انرژی میتوان استفاده کرد. البته اضافه کنم که انرژی هستهای را نیز داریم که با استفاده درست، ایمن و مطمئن و بدون اینکه به محیط زیست آسیب برساند، انرژی عظیمی تولید میکند، نه مانند حالا که روسیه ایران را چلانده ولی نیروگاه بوشهر فقط درصد بسیار ناچیزی از انرژی مورد نیاز ایران را تولید میکند در حالی که صحبت از آن بود که باید تا ۳۰۰۰ مگاوات در سال برق مصرفی ایران را تأمین کند. امروز حتی از ۱۰۰۰ مگاوات هم نمیتوان صحبت کرد. حالا شما آنطرف در خلیج فارس، امارات متحده را نگاه کنید که بین دبی و ابوظبی در «جبل علی» کارخانه نمکزدایی آب دریا را ساختهاند که نه تنها نمک به دست میآورند بلکه آب آشامدنی میلیونها نفر را نیر تامین میکند و در عین حال تولید انرژی میکنند و تا ۵۰۰۰هزار مگاوات در سال برق تولید میکند. یعنی ۵ برابر نیروگاه بوشهر.
بله، راههای زیادی وجود دارد. در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته به دلیل فعالیت نهادهای جامعه مدنی افکار عمومی به این باور رسیده که باید سریعاً به سوی انرژیهای تجدیدپذیر رفت و در مقابل استفاده از سوختهای فسیلی را کمتر و کمتر کرد. در این میان سیاستمداران باید قاطعانه و سریع اقدام کنند. در هر حال، فقط یکی دو عامل نیست بلکه عوامل زیادی درگیر هستند. کم نیستند سیاستمدارانی از جمله در آمریکا و آلمان که میخواهند صنعت زغال سنگ را احیا کنند! در انگلیس زغال سنگ درصد بسیار ناچیزی از سوخت مصرفی را تامین میکند.
اقداماتی برای حفظ محیط زیست میبایست در سیاست کشورهای مختلف گنجانده شود. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته باید کمکهایی به کشورهای در حال توسعه در این زمینه بکنند. بیشتر کشورهای در حال توسعه از نظر مکان جعرافیایی بسیار مناسب برای تولید انرژیهای تجدیدپذیرهستند ولی منابع مالی یا بودجه لازم برای این کار ندارند. در کشور مکزیک در سال ۲۰۱۰ یک صندوق بزرگ بینالمللی ۱۰۰ میلیارد دلاری برای کمک و دادن وام به کشورها در زمینهی پروژههای انرژی تجدیدپذیر شکل گرفت. من خودم دانشجویان زیادی از کشورهای آفریقایی دارم که بیشترشان پروژههایی در این زمینهها انجام میدهند که از این پروژهها در مورد کشورهای آنان میتوان آموخت. مثلاً نیجریه که خودش کشور نفتخیزی است پروژههایی در زمینه انرژی تجدیدپذیر دارد و میخواهد در این سمت جلو برود.
در ایران پیش از انقلاب اسلامی۵۷ پادشاه فقید این فکر را داشت که نباید فقط از نفت برای تولید انرژی استفاده کرد. ما در ایران در سال ۱۹۷۴ به فکر انرژیهای تجدیدپذیر بودیم. در وزارت نیرو، دفتر انرژیهای نو وجود داشت. ما از آنموقع نگاهی به انرژیهای جدید برای آینده داشتیم. در مورد انرژی هستهای جهت تأمین انرژی و در چارچوب معاهدات بینالمللی نیز جداً فکر میشد و پروژه نیروگاه بوشهر هم همان موقع آغاز شد.
خلاصه اینکه سیاستهای درست و منطقی در این زمینه باید تدوین شده و در دستور کار قرار گیرد؛ وگرنه به دلیل آب شدن سریع یخهای عظیم قطبی برخی از جزایر اقیانوس هند و آرام تا پنجاه سال دیگر محو خواهند شد. در مقابل البته جای امیدواری نیز وجود دارد. در بریتانیا سِر دیوید آتنبرو که فعالیت گستردهای برای آگاه کردن افکار عمومی از خطرات تخریب محیط زیست دارد میگوید اگر بجنبیم هنوز دریچه امیدی هست.