یک کارگر پتروشیمی شهرستان چوار با هویت حیدر حسنی، متاهل و دارای دو فرزند به دنبال اخراج از کار توسط حراست این مجتمع، با حلقآویز کردن خود اقدام به خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.
سازمان حقوق بشری ههنگاو روز پنجشنبه پنجم امرداد خبر داد که حیدر محسنی یکی از کارگران پتروشیمی چوار در استان ایلام پس از اخراج توسط حراست این شرکت اقدام خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده است.
این گزارش تاریخ خودکشی حیدر محسنی را شامگاه چهارشنبه چهار امرداد اعلام کرد و به نقل از «منابع مطلع» نوشت که او متاهل و پدر دو فرزند بود و از طریق حلقآویز کردن به زندگی خود پایان داد.
بر اساس این گزارش، پیش از این نیز خودکشی کارکنان صنایع پتروشیمی ایلام چشمگیر بوده و در روزهای ١۶ و ١٧ امرداد سال گذشته، علیمحمد کریمی و محمد منصوری، دو کارگر جوان این شرکت پس از اخراج از کار «به دلیل مشکلات خانوادگی و اقتصادی» خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده بودند.
خودکشی کارگران به دلیل اخراج در سالهای گذشته بارها تکرار شده است. در یکی از نمونههای اخیر، روز دوشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۲، یک کارگر ساختمانی به نام علی آخوندی ۲۴ ساله و ساکن زاهدان به علت فقر مالی خودکشی کرده است. این کارگر جوان متأهل بوده و یک پسر ۴ ساله داشته است.
چند روز پیشتر نیز قدرت صدیق کارگر ۵۸ ساله شرکت قطار رجا بعد از اخراج از سوی مدیریت با پریدن روی ریل قطار و برخورد با لکوموتیو به زندگیاش پایان داد.
به گزارش منابع کارگری، این کارگر با بیش از ۲۰ سال سابقه کار و در پی اخراج توسط شرکت و «عدم رد کردن بیمه» اقدام به خودکشی کرد.
یکی از کارگران پروژه مسکن ملی شهر ایلام نیز خردادماه امسال با رفتن بر روی «کرین تاور» در اعتراض به عدم پرداخت معوقات چهار ماهه خود قصد خودکشی داشته است. همکاران و دوستان این کارگر توانستند او را منصرف کرده و نجات دهند.
در اوایل دیماه سال گذشته محمد، کارگر ۳۸ ساله ساکن خلیلآباد به دلیل مشکلات معیشتی ابتدا دو فرزندش را کشت و سپس، خود را حلقآویز کرد و جان باخت.
یکی از کارکنان کنتورنویس شرکت آب و فاضلاب شهر لاهیجان تابستان گذشته در اعتراض به اخراج خود، پس از ورود به اداره آب و فاضلاب با بنزین خودسوزی کرد.
یک جوان ۳۰ ساله اهل ایلام نیز روز شنبه ۸ امرداد سال گذشته به دلیل مشکلات معیشتی در یکی از خیابانهای این شهر خودکشی کرد و جان باخت.
اواسط خردادماه پارسال نیز دو کارگر در ماهشهر در اعتراض به اخراج از محل کار خودکشی کردند. همزمان یک کارگر در یاسوج به دلیل ناتوانی در بدهی ۱۰ میلیون تومانی خودکشی کرد.
در حادثه تلخ دیگری در اردیبهشت سال گذشته دو کارگر نانوایی با نامهای سیروس و کریم در روستایی در شهرستان ممسنی استان فارس به دلیل مشکلات مالی و پس از اخراج از کار به دلیل افزایش هزینههای نانوایی، با خوردن قرص برنج خودکشی کردند و جان باختند.
خبرگزاری «هرانا» در گزارشی که اردیبهشت پارسال به مناسبت روز جهانی کارگر منتشر کرد از ۱۱ مورد خودکشی کارگران در فاصله ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ خبر داده بود.
روند خودکشی اما در ماههای بعد افزایش یافت بطوریکه خبرگزاری «ایلنا» در امرداد سال گذشته با اشاره به افزایش شمار خودکشی کارگران نوشت که «بحران معیشت، از همه سو، امنیت جان کارگران را احاطه کرده و مدام تهدید میکند.»
در گزارش دیگری که دیماه سال گذشته از سوی روزنامه «اعتماد» منتشر شد آمده بود که «از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا روز هشتم دی همان سال و طی ۲۸۳ روز، ۲۳ کارگر ساکن یا شاغل در استانهای خوزستان، کرمان، فارس، سمنان، خراسان رضوی، ایلام، گیلان، کرمانشاه، قزوین، کهگیلویهوبویراحمد، آذربایجان غربی و گلستان، به دلیل فقر، معوقات و طلبهای مزدی یا تعدیل و اخراج از محل کار، خودکشی کردهاند.»
بر اساس این گزارش «صرفنظر از تاریخ تقویمی ثبت خودکشیها، بطور میانگین، هر ۱۲ روز یک کارگر برای پایان دادن به زندگی خود اقدام» کرده بود.
این گزارش افزوده بود که «استان ایلام با ۵ مورد خودکشی کارگران در صدر جدول بوده، استان کهگیلویهوبویراحمد با ۳مورد، استان خوزستان با ۳ مورد، استان کرمانشاه با ۳ مورد، استان فارس با ۲ مورد و استانهای آذربایجان غربی، قزوین، گیلان، گلستان، کرمان ، خراسان رضوی و سمنان هر کدام با یک مورد، در ردیفهای بعد» بودهاند.
بررسیهای صورت گرفته از سوی «اعتماد» نشان میداد که «تمام متوفیان، مرد و کارگر پیمانکاری یا روزمزد و با قراردادهای موقت و امنیت شغلی ناپایدار بودهاند» و دلایل اقدام به خودکشیها، به ترتیب، «اخراج از محل کار، ممنوعالورود شدن به محل کار، تنبیه و توبیخ انضباطی با تهدید به اخراج، فقر، بیکاری، مشکلات معیشتی ناشی از معوقات مزدی و پس از درگیری با کارفرما» بودهاند.
شمار خودکشیهای ناشی از فقر خیلی بیش از آنست که رسانهای میشود. همچنین برخی افرادی که اقدام به خودکشی میکنند نجات پیدا میکنند اما مشکل آنها یعنی فقر و تنگدستی همچنان پابرجا میماند.
برای نمونه، اول خردادماه سال گذشته کارگران شرکت دخانیات گلستان از خودکشی یک کارگر فصلی در محوطه اداری شرکت خبر دادند؛ نام این کارگر حمید شاهینی است و حدود ۵۲ سال دارد. او با ۲۰ سال سابقه کار به صورت فصلی به عنوان راننده یک اتومبیل خاور در شرکت مشغول کار بوده است. عدم پرداخت حقوق و نداشتن قرارداد کار و عدم امنیت شغلی از دلایل اقدام به خودکشی او بود. حمید شاهینی با حدود ۴۰ درصد سوختگی در بیمارستان ۵ آذر گرگان بستری شد.
خودکشی دو کارگر اخراجی پتروشیمی ایلام در کمتر از ۲۴ ساعت؛ خودکشی دو کودک در استان لرستان
روزنامه «همدلی» بیستم تیرماه در مطلبی با عنوان ، «خودکشی؛ گزینهای روی میز کارگران» از بی توجهی مسئولان و کارفرمایان نسبت به افزایش شمار خودکشی کارگران انتقاد کرد.
در این مطلب آمده بود که «خودکشی به عنوان واقعیتی تلخ همیشه در زندگی کارگران وجود داشته است، اما این موضوع طی چند سال گذشته شاید بیش از هر وقت دیگری پایش را در میان کارگران دراز کرده است. بیراه نیست اگر گفته شود، چرخهای که با اعتصابات و تجمعات عمومی کارگران از سالها پیش آغاز شده بود، اکنون به خودکشی تغییر شکل داده است.»
روزنامه «همدلی» افزوده بود که «هرچند آمار دقیقی از خودکشی یا خودسوزی کارگران در دسترس نیست، با این حال اخبار و آمارهای رسمی نشان میدهد مرگ خودخواسته در میان کارگران روبه فزونی است.»
همچنین بسیاری از شهروندان دیگر نیز در سالهای گذشته به دلیل مشکلات مالی و فقر و ناتوانی در تأمین ضروریترین هزینههای زندگی اقدام به خودکشی میکنند. بخش حوادث رسانههای داخلی ماهانه گزارشها و خبرهای زیادی از اقدام به خودکشی شهروندان مختلف حتی کودکان و نوجوانان با ریشه فقر منتشر میکنند. برخی خودکشیها به صورت خانوادگی صورت میگیرد.
در یکی از نمونههای تلخ خودکشیها به دلیل فقر روز شنبه دهم تیرماه ١۴٠٢ یک زن در شهر دورود لرستان، وقتی به علت نداشتن پول اجاره خانه و تحت فشار قرار گرفتن مسائل اقتصادی، تلاش کرد از طریق مسمومیت دارویی، خود و ۳ فرزندش را بکشد، اقدام وی منجر به این شد که ۳ فرزندش جان باختند و خودش نجات یافت.
اینهمه در حالیست که مشکلات معیشتی و فقر در جامعه ایران همچنان در حال افزایش است و میتواند هشداری درباره افزایش ناامیدی و خودکشی در میان اقشار مختلف باشد.