طی یک سال گذشته ۱۳ رزیدنت پزشکی به دلیل حقوق ناچیز، نداشتن بیمه، کار سنگین و ناامیدی نسبت به آینده خودکشی کرده و جان خود را از دست دادهاند.
علی سلحشور نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور از خودکشی یکی دیگر از رزیدنتهای پزشکی در هفتههای گذشته خبر داده است. به گفته علی سلحشور «از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی یک سال، سیزده رزیدنت خودکشی کردهاند.»
نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور گفته که «رزیدنتها با حقوق ناچیز و بدون بیمه و سنوات مجبورند کار سنگین انجام بدهند و با این وضعیت، امیدِ چندانی به آینده ندارند.»
در کنار پزشکان یا دانشجویان سالهای آخر پزشکی که از سر ناامیدی و استیصال اقدام به خودکشی میکنند، شمار دیگری از پزشکان نیز دنبال مهاجرت کاری به دیگر کشورها حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند. نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور گفته که مهاجرت بین پزشکان به یک امر معمول تبدیل شده و سال گذشته بالای ۴هزار پزشک برای مهاجرت، گواهی حسن انجام کار (good standing certificate) گرفتهاند که عدد وحشتناکی است.
علی سلحشور همچنین افزوده که «بسیاری از پزشکانی که تخصص داخلی، زنان، بیهوشی، جراحی عمومی و… دارند، چون با تخصصشان نمیتوانند حداقل نیازهای زندگیشان را فراهم کنند، به کار زیبایی رو میآورند. خیلی از پزشکان هم کلا پزشکی را کنار میگذارند و ترجیح میدهند به سراغ کار آزاد بروند.»
دهم خردادماه ۱۴۰۱ آماری از سوی «رصدخانه مهاجرت ایران» که زیرمجموعه دانشگاه «شریف» است و با همکاری معاونت علمی و فناوری نهاد ریاست جمهوری فعالیت میکند، انتشار یافت که بر اساس آن «۷۳ درصد پزشکان و پرستاران» به دلیل «مشکلات کشور» و «وضعیت اقتصادی» ایران اعلام کرده بودند که «میل به مهاجرت» دارند.
علی سلحشور در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» گفته شرایط پزشکان جوان با آنچه در باور عمومی نسبت به کار و درآمد بالا و رفاه این قشر وجود دارد متفاوت است. او گفته که «روایت آنها از کار و زندگیشان، با آنچه در جامعه جا افتاده فرق زیادی دارد. از حقوق پایین و مشکلات معیشتی گرفته تا ناامیدی و میزان بالای خودکشی بین رزیدنتها، از مهاجرت به کشور دیگر تا ترک کار و رفتنِ به سمتِ کارهایی که برایشان آب و نان بشود.»
نماینده پزشکان متخصص طرحی گفته که «مسئلهی اصلی ما مشکلات معیشتی است. یک کلام بگویم که حقوقِ یک پزشک متخصصِ شاغل در بیمارستان دولتی، کفاف نیازهای اولیهی زندگیاش را هم نمیدهد.»
او با تأکید بر اینکه «اوضاع تعدادی از پزشکان متخصص دست کمی از دیگر اقشار ضعیف جامعه ندارد» افزوده که «اکثر پزشکان در سیستم دولتی کار میکنند و درآمد چندانی ندارند و تنها مبلغی که میتوانیم روی آن حساب کنیم، حقوق ثابتی است که این حقوق برای پزشکان مجرد متخصص حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان و برای پزشکان متأهل متخصص حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان است.»
علی سلحشور همچنین درباره کارانههایی که بخش عمده درآمد رزیدنتها و پزشکان است و گفته میشود رقم آن به ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان در ماه و حتی بالاتر میرسد نیز توضیح داده که «این کارانههای بالا معمولا مربوط به اعضای هیئت علمی است که رزیدنتهای بسیاری زیر دستشان هستند و ویزیتها و عملهای جراحی را انجام میدهند؛ کارانهی رزیدنتها به نام اعضای هیئت علمی نوشته میشود؛ برای همین میزان کارانهی آنها بالا میرود. اینها حتی ۱۰ درصد از پزشکان هم نیستند و اکثر پزشکان متخصص، اگر تمام وقت در بیمارستانهای عمومی کار کنند، باز هم کارانهشان به ده میلیون تومان نمیرسد.»
نماینده پزشکان متخصص طرحی گفته که «تصور مردم نسبت به پزشکان، مربوط به نهایتا ۵ تا ۱۰ درصد آنها است؛ پزشکانی که مطب خصوصی دارند و مطبشان همیشه پُر است. متخصصانی که یا در سیستم دولتی نیستند و یا اگر هم باشند به صورت پاره وقت کار میکنند. مردم بیشتر این دسته از پزشکان را میبینند، اما وضعیت بالای ۹۰ درصد از پزشکان اینگونه نیست.»
به گفتهی این پزشک متخصص، کارانهی پزشکان حدود ۸ تا ۱۳ ماه بعد پرداخت میشود و متخصصانی که تازه فارغالتحصیل شدهاند تا یک سال بین ۱۰ تا ۱۴ میلیون تومان درآمد دارند، و بعد از این مدت مجموع حقوق و کارانهی یک پزشکِ متاهل متخصص نهایتا به حدود ۲۰ میلیون تومان میرسد.
او سپس سالهای تحصیلی یک پزشک متخصص را میشمارد و میگوید: «۷ سال و نیم برای پزشکی عمومی، ۲ سال برای طرح، ۴ سال برای تخصص و باز ۲ سال دیگر برای طرح. یعنی یک پزشک متخصص در یک بازهی زمانی ۱۵ – ۱۶ ساله در دانشگاه و بیمارستانهای مناطق محروم مشغول تحصیل است و اگر این مسیر را بدون وقفه طی کند، در سن ۳۴ – ۳۵ سالگی از دانشگاه خارج میشود. کمترین انتظاری که از اینهمه تلاش و استرس داشتیم این بود که حقوقمان کفاف هزینههای یک زندگی ساده را بدهد که نمیدهد.»
او همچنین با بیان اینکه «امید به آیندهمان کم شده» گفته که «فشار کاری سالهای قبل هم وجود داشت، اما نارضایتی از وضعیت شغلی تا این حد نبود و درآمد نسبت به تورم و قیمتها فاصلهی نجومی نداشت.»
به گفته این پزشک متخصص «در گذشته وقتی یک پزشک بعد از سالها تحصیل و گذراندنِ طرح شروع به کار میکرد، مطمئن بود که بالاخره بعد از یک دورهی چندساله میتواند لوازم اولیهی زندگی خود را تأمین کند؛ ماشین و خانه بخرد و یک زندگی متوسط برای خود فراهم کند. الان اما متخصصی که بعد از ۱۵ سال تحصیل، تخصص میگیرد، مطمئن است که با چند سال کار در سیستم دولتی ماشین هم نمیتواند بخرد، چه برسد به خانه که عملا تبدیل به رویا شده است!»
همانطور که علی سلحشوری اعلام کرده در ماههای گذشته شمار خودکشی در میان دانشجویان تخصص پزشکی افزایش یافته است. دو سال پیش شوراهای صنفی دانشجویان علوم پزشکی ایران طی نامهای به وزیر بهداشت رژیم، از خودکشی ۴ تن از دستیاران پزشکی شهر تهران طی دو هفته اول اردیبهشت ۱۴۰۰ خبر دادند.
منیره فروغی دانشجوی دکترای تخصصی زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی بهشتی تهران یازدهمین رزیدنت است که در پاییز سال ۱۴۰۰ جان خود را از دست داد.
هانیه رادخواه متخصص بیماریهای داخلی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در واکنش به درگذشت منیره فروغی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «خودکشی، ایست قلبی، مهاجرت، افسردگی، قرار نبود پایان قصه ما این باشد. قرار بود گل های خندان باشیم، فرزندان ایران باشیم، اما نبودیم… برای فرزندان خودتان انتقالی و سهمیه تخصص پزشکی و معافیت از طرح و آینده کاری فراهم کردید. برای ما… برای فرزندان مردم، چه خواهید کرد؟ روا نیست که مرگ پایان ما باشد و خاک حافظ این همه آرزو…»
نیلوفر اکبرزاده رزیدنت سال چهارم روانپزشکی بیمارستان «امام حسین» نیز زمستان ۱۴۰۰ خودکشی کرد و جان باخت.
دانشجویان پزشکی در آبان سال گذشته در شبکههای اجتماعی با هشتگ #از_رزیدنتی_بگو به بیان مشکلات خود پرداختند. رزیدنتهای بیمارستانهای مختلف جدا از ساعات کاری بالا و دستمزد پایین به عنوان عمومیترین مشکلاتشان، از بیخوابی دادن، گرسنگی دادن، تحقیر، برخورد فیزیکی و آزار جنسی از سوی پزشکان و رزیدنتهای ارشد روایتهایی منتشر کردند.