این گزارش تحقیقی توسط فائزه علوی کارشناس ارشد سیاستگذاری توسعه برای اندیشکده «پروژه ققنوس ایران» تهیه شده که در دو بخش در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
مقدمه
در حال حاضر که مردم ایران در حال تلاش برای فراهم کردن مقدمات دموکراسی هستند و هر کس بهاندازه توان و تخصص خود برای ارائه چشماندازی از آیندهای عادی در تلاش است، این پروژه سعی در نگاهی به سیاستگذاریهای آموزشی در آینده ایران دارد. به این منظور، با توجه به موقعیت حساس کنونی ایران که در بسیاری از زمینهها عقبتر از کشورهای توسعهیافته و یا حتی در حال توسعه است، استفاده از تجربه کشورهایی که مسیر توسعه آموزشی را از مدتها قبل شروع کردهاند (بجای برداشتن همه قدمها توسط متخصصان ایرانی) برای ایران گنجی گرانبهاست که مسیر توسعه عادی و استاندارد را سرعت میبخشد. در این پژوهش نگاهی به مسیر توسعه آموزشی دو کشور کره جنوبی و ژاپن میاندازیم و بعد سعی در نگاهی به قدمهای اول برای مسیر توسعه آموزشی در ایران خواهیم داشت. کره جنوبی به این دلیل مورد توجه است که مسیر توسعه سریعی برای رسیدن به کشوری توسعهیافته داشته، و ژاپن به این دلیل که تاریخچهای طولانی در ساخت سیستم آموزشی خود دارد و هر دو میتوانند نمونه خوبی برای بررسی باشند.
تاریخچه سیاستگذاریهای آموزشی کره جنوبی
در هر دوره زمانی نیاز است بدانیم بستر جامعه چگونه بوده، هدف، ارزشگذاری و استراتژی دولت برای توسعه کشور در آن بستر خاص چه بوده و بعد بر مبنای آن ارزشها چه سیاستگذاریهایی در حیطه آموزشی در اولویت قرار گرفته است.
سیاستهای ضد فقر (۱۹۶۱ تا ۱۹۷۹)
سیاست آموزشی در طول دولت «پارک چونگ هی» (۱۹۶۱-۱۹۷۹) در کره جنوبی تمرکز زیادی بر توسعه اقتصادی واقدامات ضد فقر داشت. پارک چونگ هی پس از تصدی مسئولیت در سال ۱۹۶۲، توسعه اقتصادی را با تمرکز برکشاورزی و صنعتی شدن به عنوان اهداف کلیدی کشور در اولویت قرار داد. هدف دولت در آن زمان ایجاد بستری برای توسعه بلندمدت کره جنوبی بوده و بر مبنای آن هدف، تمرکز دولت بر استرا تژیهای صادراتمحور قرار داشته است.
بر مبنای این استراتژی و ارزشگذاری، سیاستهای زیر برای توسعه آموزش در اولویت قرار گرفتند:
• تمرکز بر پرورش و توسعه نیروی کار با کیفیت و تحصیلکرده برای حمایت از توسعه اقتصادی
• بازنگری برنامه درسی با تاکید بر استقلال، بهرهوری و عملی بودن برای پرورش افراد ماهر و تکنولوژیمحور به منظور صنعتی شدن کره جنوبی
بر مبنای همین سیاستهای آموزشی، در مرحله اجرا اقدامات زیر به اجرا درآمد:
• گسترش سیستم آموزش اجباری (برای رفع بیسوادی)
• افزودن موسسات آموزشی جدید برای پوشش طیف وسیعتری از نیازها و ارائه نرخ پذیرش عادلانه برای همه
• اجرای سیاستهای حمایتی برای رسیدگی به تقاضای رو به رشد
سیاستهای آموزشی برای توسعه دموکراسی در کره جنوبی (۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲)
سیاستهای آموزشی اجرا شده در طول دولتهای «چون دو هوان» و «رو تائه وو» در کره جنوبی از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲ با آشفتگی سیاسی، رشد اقتصادی و درگیری اجتماعی همراه بود. رئیس جمهور «چون» با تمرکز بر صنایع صادراتی و سرمایهگذاریهای خارجی، جنبشهای طرفدار دموکراسی را سرکوب کرد. کنترل دولت بر اقتصاد فراگیر بود و منجر به ایجاد پیوندهای تبانی بین شرکتها و دولتها برای توسعه اقتصادی در کره جنوبی شد.
هدف در آن دوره آموزش مادامالعمر برای همه بوده و بر اساس آن هدفگذاری، استراتژی کلان متمرکز بر توسعه دموکراسی در آموزش بوده است. بر همین مبنا بود که سیاستهای آموزشی زیر توسط دولت اتخاذ شدند:
• رئیس جمهور «چون» «سیستم انتقالی مدارس» و «سیاست برابری دبیرستانها» را پایهگذاری کرد که باعث افزایش ثبت نام در دبیرستان شد اما همچنین منجر به رقابت بیش از حد برای ورود به دانشگاهها گشت.
• تحت شعار «نوآوری آموزشی، آفرینش فرهنگی» و تحقق جامعهای دموکراتیک و عادلانه و رفاهمحور، دولت «چون» یک چارچوب آموزشی ایجاد و قانون اساسی را به نفع سیاستهای آموزشی اصلاح کرد.
در مرحله اجرا، شاهد اقدامات زیر از دولت وقت کره جنوبی هستیم:
• برای رفع نابرابری درآمد در آموزش و پرورش، کلاسهای خصوصی برای دانشآموزان دبیرستانی ممنوع شد و تعداد فارغالتحصیلان دانشگاه محدود گشت.
• دولت همچنین بر دموکراتیزه کردن و آموزش مادامالعمر، اصلاح قانون اساسی و فراهم کردن فرصتهایی برای آموزش مدنی تمرکز نمود.
سیاستهای آموزشی در دوران جهانی شدن (۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷)
در طول دولت «کیم یانگ سام» (۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷) در کره جنوبی، آن کشور از جهانی شدن و سیاستهای نئولیبرالیست استقبال کرد. با پایان «جنگ سرد» و گذار از حکومت نظامی به حکومت غیرنظامی، رئیس جمهور «کیم» بر توسعهی اقتصادی، غنیسازی فرهنگی و استانداردهای اخلاقی تمرکز نمود. هدف دولت تسهیل مقررات و ترویج اصول بازار در بخشهای مختلف از جمله اقتصاد و اداری بود. هدف دولت در آن دوره حرکت به سمت جهانی شدن موفقیتآمیز بود و استراتژی کلان آن، مقرراتزدایی (deregulation) و گسترش خصوصیسازی بود.
بر مبنای این استراتژی، سیاستهای آموزشی زیر در اولویت دولت قرار گرفت:
• آماده شدن برای هزاره جدید و رقابت فزاینده در دنیایی که به سمت جهانی شدن پیش میرود.
• تمرکز بر آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و جهانی شدن
• تمرکز بر آموزش مادامالعمر، آموختنمحور (بر مبنای نیاز دانشآموزان و دانشجویان)، برنامه درسی و تحصیلی متنوع، عملکرد مستقل مدارس، فرصتهای برابر، آموزش مبتنی بر اطلاعات و آموزش با کیفیت
اقدامات زیر از جمله مواردی هستند که این سیاستها بر اساس آنها به اجرا در آمد:
• توجه به نوع و تخصص دانشگاهی مطابق نیاز زمانه
• افزایش تخصیص بودجه آموزش و پرورش
• ارزشیابی مدرسه و سیستمهای آموزشی چندجانبه
• مدارس خصوصی خودگردان
• کاهش هزینههای آموزش خصوصی
سیاستهای آموزشی در دوران بحران اقتصادی (۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲)
در زمان دولت «کیم دایجونگ» (۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲)، آن کشور در نتیجه رکود اقتصادی در آسیای جنوب شرقی با یک بحران اقتصادی مواجه شد. هدف دولت این بود که رفاه کارگران را در اولویت قرار دهد و در عین حال سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی را برای احیای اقتصاد اجرا کند. سیاست آموزشی در آن زمان بر رقابت، عملکرد و کارآیی با تأکید بر توسعه فناوری IT (انفورماتیک یا تکنولوژی اطلاعات) برای دوام آوردن در رقابت بینالمللی متمرکز بود. هدف دولت وقت احیای توان اقتصادی بود و به همین دلیل استراتژی کلان کشور را بر سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی متمرکز کرد.
بر مبنای همین هدفگذاری بود که دولت در حیطه آموزشی سیاستهای زیر را در اولویت قرار داد:
• تمرکز بر رقابت، عملکرد و کارآیی، با تأکید بر توسعه فناوری IT برای باقی ماندن در رقابت بینالمللی
• تمرکز بر منابع انسانی و رشد مبتنی بر دانش برای غلبه بر بحران
• اطمینان حاصل کردن از تابآوری در برابر کمک مالی صندوق بینالمللی پول (IMF)
• تأکید بر مسئولیت فردی و استقلال و خودگردانی اقتصادی
در مرحله اجرای این سیاستها میتوان به اقدامات زیر اشاره کرد:
• دولت، وزارت آموزش و پرورش و توسعه منابع انسانی را برای افزایش رقابت در اقتصاد جهانی تأسیس کرد. تا قبل از آن این وزار تخانه نام دیگری داشت و تغییر نامِ آن برای افزایش بهرهوری و اصلاح برنامهها صورت گرفت.
• برنامه درسی مدارس با عنوان «اصلاح هفتم» یا طرح آموزش نوین اصلاح شد. این طرح بر گسترش برنامه درسی و اعطای خودگردانی و استقلال مدیریتی، اتخاذ آموزش «گیرندهمحور» یا «آموختنمحور» (بر مبنای نیازها و علائق دانشآموزان و دانشجویان) برای رشد بهتر دانشآموزان و تشویق سبک آموزشیای که خلاقیت را در دانشآموزان تقویت میکرد، تأکید داشت.
سیاستهای آموزشی برای تعادل بین رفاه و رقابت (۲۰۰۳ تا امروز)
اصطلاح «رفاه آموزشی» به معنای نوع خاصی از آموزش است که بطور برابر فرصت و کیفیت آموزش را ارائه میکند. سیاستهای آموزشی دولتهای «رو مو هیون» و «لی میونگ باک» در کره جنوبی منعکس کننده ترکییی از رفاه و رقابت است. در زمان رئیس جمهور «روه» تمرکز بر رفاه در آموزش و پرورش با هدف ارائه فرصتهای برابر و آموزش با کیفیت بود. سیاستها شامل تعیین نکات رفاهی آموزش و پرورش، فعالیتهای بعد از مدرسه، حمایت از آموزشهای فوق برنامه و ویژه و برنامههایی برای خانوادههای چندفرهنگی و همچنین تنگدست بود.
دولت «روه» ضمن تأکید بر رفاه، با چالشهایی مانند تسهیل مقررات و تمرکززدایی نیز مواجه بود که نشاندهنده رویکردی نئولیبرالی و رقابتی است. هدف در این دوران ایجاد تعادل بین رفاه و رقابت بود و استراتژی کلان بر محدود کردن نقش دولت همراه با فراهم کردن فرصتهای آموزشی برابر قرار داشت. بر مبنای این استراتژی، سیاستهای آموزشی و اقدامات زیر در اولویت قرار گرفتند:
• تمرکز زدایی، پروژههای مربوط به تغییرات مرتبط با دبیرستانها، و ورودی مستقل به دانشگاه
• کاهش رقابت و ارائه مسیرهای آموزشی متنوع
• تمرکز بر رفاه، از جمله تأمین رفاه با برآورد منابع منطقهای و دانشجویی، تضمین توانایی تحصیلی، بورسیه تحصیلی، بهبود آموزش دوران کودکی، حمایت از آموزش ویژه و فعالیتهای بعد از مدرسه برای خانوادههایی که در آنها هر دو والدین کار میکنند.
[ادامه دارد]