در روزهای گذشته حجم اخبار فشار، تهدید و بازداشت خانوادههای دادخواه، احضار و صدور حکم برای معلمان و بازنشستگان، بازداشت شهروندان جامعه بهایی و بازداشت وسیع فعالین در گیلان و کردستان در رسانهها افزایش یافته است. در اظهاراتشان گفتهاند فعالین زن گیلان در حال سازماندهی اعتراضات سالروز قتل مهسا(ژینا) امینی بودهاند.
ابعاد فشار، احضار و بازداشت فعالین، تماما از ترس و استیصال رژیمی نشان دارد که سیاست احضار و بازداشت وسیع فعالین را با خیال خاموش کردن و جلوگیری از اعتراضات باشکوه به مناسبت انقلاب زن زندگی آزادی جهت در قدرت ماندنش، انتخاب کرده است.
رژیم از سر وحشت و ترس از جوانانی که در خیابانها اسکیتبازی راه انداختهاند، خانوادههای دادخواه که هر روز به جامعه درس مقاومت و ایستادگی میآموزند، زنان جوانی که خیابانها را با پرت کردن حجابهایشان تسخیر کردهاند، مبارزه هر روزه جوانان و دختران اکباتان و معلمان و بازنشستگان و کارگران برای زندگی بهتر، به تکاپو و دست و پا زدن افتاده است.
جمهوری اسلامی از سر درماندگی و استیصالش در مقابل شجاعت و اتحاد جوانان و اقشار مختلف جامعه، راهی بجز بگیر و ببند و بازداشتهای وسیع برای نجات جانش نمیبیند.
اما رژیم فراموش کرده است، امروز زندانی سیاسی از درون زندان در همبستگی با مردم و مبارزاتشان در کف خیابان حرف میزند، به مناسبتهای مختلف در دفاع از جوانان، کودکان و زنان بیانیه میدهد و مطالبهگری میکند.
فراموش کرده است، مردم عهد بستند و گفتند «قسم به خون یاران ایستادهایم تا پایان» و شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد». این مطالبه تضمینکننده آزادی بیان، تشکل و تجمعات در جامعه، سر لوحه منشور انقلابشان شده است. همین جمعه پس از هفتهها بیرون آمدن و اعتراض در زاهدان این را نشان داد.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی تهدید، بازداشت خانوادهها و فعالین را به شدت محکوم میکند و از همه شما مردم شریف و آزادیخواه میخواهد به هر طریق و شکل ممکن صدای بازداشتشدگان اخیر باشیم.
قدرت ما در اتحاد ماست.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
۲۸ مرداد ۱۴۰۲