مسعود (ارشیا) وظیفه زندانی سیاسی به علت آسیب وارد شده از شکنجه در ناحیه بیضه روز پنجشنبه ۲۶ امرداد با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
یکی از نزدیکان مسعود وظیفه با بیان این خبر به کیهان لندن میگوید: «سری قبل به خاطر عفو عمومی آزاد شده بود اما یک ماه پیش او را احضار کردند که نرفت. روز ۱۸ امرداد او را دستگیر و متهم کردند به« توهین و تبلیغ علیه نظام» و به بند ۲الف منتقل کردند. اینبار اما به قصد کشت او را به باد کتک گرفتند. یکی از ماموران به بیضه مسعود لگد زد در حدی که بیضههای او به داخل شکمش فرو رفت. بعد از اینکه او را به بهداری ۲۰۹ منتقل کردند پزشک بهداری تاکید کرد که به دلیل خونریزی مجاری ادراری میبایست به بیمارستان منتقل شود. حدود ساعت دو نیمه شب روز چهارشنبه او را به بیمارستان لقمان منتقل کردند، در همانجا بود که به او اطلاع دادند که وثیقه شدی بیا تماس بگیر یکی بیاید برایت وثیقه بگذارد. در بیمارستان بود که خانوادهاش وثیقه گذاشتند، او را دوباره به اوین منتقل کردند و از همانجا با همان شرایط بد جسمانی با قید وثیقه آزاد کردند. او بعد از آزادی دوباره به بیمارستان مراجعه کرد. ناراحتی او در حدیست که حتی یک بطری نمیتواند بلند کند.»
این فرد نزدیک به مسعود وظیفه ادامه میدهد: «وکیل مسعود گفته است برای شکایت و مراحل شکایت اقدام کند اما آن روزی که داشتند از او وثیقه میگرفتند از او امضا گرفتند که صحیح و سالم از زندان خارج شده! به همین دلیل مشخص نیست بتواند روند شکایت را ادامه دهد.»
مسعود (ارشیا) وظیفه متولد بهمن ۱۳۶۱ در تهران است. به گفته این فرد نزدیک به خانواده وظیفه، پدر مسعود، که به مدت ۱۰ سال در گارد شاهنشاهی خدمت کرده بود بعد از وقوع انقلاب اسلامی، دیگر به خدمت نپرداخت. با وقوع جنگ ایران و عراق او را به مدت دوسال به شکل اجباری به جبهههای جنگ اعزام کردند.
به گفته این عضو نزدیک به خانواده وظیفه، تحصیلات مسعود (ارشیا) در مقطع فوق دیپلم بود ولی به دلیل فعالیتهای سیاسی اجازه ادامه تحصیل به او داده نشد. حتی اجازه ندادند که در مقطع شبانه ادامه تحصیل بدهد. در حال حاضر، او غایب از خدمت و ممنوعالخروج است و به دلیل اینکه مدارکش را توقیف کردهاند اجازه کار کردن را هم از او سلب کردهاند.
این فرد اضافه میکند: «مسعود اولین بار در خردادماه سال ۸۸ بازداشت شد، آن زمان، دو سال و شش ماه دوران حبس را تحمل کرد. قاضی مقیسه علیه او حکم داده بود و او را به زندان خلخال فرستاد. بار دوم در بهمن ۹۹ بازداشت شد، بار سوم هم در سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. در سال ۸۸ اتهام او «فراری دادن متهم و نصب درفش کاویانی و تراکت» بود. اتهام او در سال ۹۹ «عضویت در گروههای براندازی و تبلیغ و نصب تراکت بود. در سال ۹۹ شش ماه حبس برای او صادر کردند که یک سال در زندان بود در نهایت بعد از دست زدن به اعتصاب به غذا از زندان آزاد شد.»
به گفته وی، «تشکیل گروه و دستجات معاند و توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام او در سال ۱۴۰۱ بود. همان سال، مسعود وظیفه که ۱۳ سال حبس گرفته بود به مدت چهار ماه در سلول انفرادی بود، بعد به زندان تهران بزرگ منتقل شد و بعد از هفت ماه پس از اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شد آنهم در شرایطی که دندهها، دندانها، فک، بینی و انگشتهایش را شکسته بودند. یکبار در زندان بر روی برانکارد، بدون مجوز و بدون تزریق داروی بیهوشی و بیحسی او را جراحی کردند.»
او ادامه میدهد: «مسعود از کودکی پرچم درفش کاویانی را دوست داشت، چون پدرش یک پرچم درفش کاویانی قاب کرده را در خانهشان نگه میداشت و مسعود در سال ۸۸ همان درفش کاویانی را از خانه پدرش برده بود تا آن را در خیابان نصب کند.»
اعتصاب غذای «ارشیا وظیفه» زندانی سیاسی در اعتراض به بلاتکلیفی و عدم تفکیک جرائم ادامه دارد
به گفته این عضو نزدیک به خانواده مسعود وظیفه، در سال ۸۸ برادر کوچکتر مسعود و کامبیز نوروززاده هم جزو زندانیها بودند. در امرداد ۸۸ آمدند و یکسری از زندانیها را از هم جدا کردند و به اوین بردند، به همه لباس زندان دادند اما به رنگ نارنجی. مقیسه حکمهای مختلف داده بود و همه را به شهرستانهای مختلف منتقل کرد. مسعود وظیفه در آن سال، مشکلاش تقلب در انتخابات ریاست جمهوری نبود. او از جوّ شلوغ اعتراضات استفاده کرده بود برای اعلام مخالفتاش با جمهوری اسلامی که در نهایت در حوالی میدان «رسالت» او را بازداشت کردند.
به گفته وی، «مسعود وظیفه، یک پادشاهیخواه است، اما منطق وی اول آزادی ایران و رای ملت ایران است، نه تحمیل عقاید شخصی خودش؛ معتقد است که رای مردم مهم است. او هم پدر و مادر، خانواده و زندگی داشت، همه را گذاشت یک طرف و کفه ترازو و شرافت و انسانیت را بر کفه دیگر ترجیح داد. گرسنگی، تشنگی، سختی و اسارت باعث شد همه کس و کار خود را از دست بدهد، اما یک چیز به دست آورد، آنهم عشق واقعی به سرزمین و مردم ایران است.»
ارشیا (مسعود) وظیفه همزمان با بازداشت گستردهی گروهی از فعالان فضای مجازی و پادشاهیخواهان در چند شهر استان تهران (دیماه تا بهمنماه ۹۹) به دلیل فعالیت در شبکههای اجتماعی و پخش تراکت بازداشت شد.
او اسفندماه سال ۹۹ به دادسرای شهر «قدس» فرا خوانده و بازداشت شد و در جریان بازجوییها به دلیل ضرب و جرح از ناحیه دنده آسیب دید. گفته میشود او مدتی ساکن استانبول ترکیه بوده ولی پس از شیوع کرونا به ایران بازگردانده شده است.