چهارمین سمپوزیوم تئاتر مستقل ایرانی در اروپا سوم سپتامبر برگزار شد. این نخستین همایش هنرمندان تئاتر پس از سه سال پاندمی کرونا و البته به صورت آنلاین بود. کیهان لندن در ارتباط با این نشست و برنامههای آن با کمال حسینی از هنرمندان تئاتر ساکن آلمان گفتگو کرده است.
– ایدهی برگزاری این سمپوزیوم چگونه شکل گرفت و چه کسانی از همان گامهای اول در این پروژه همراه شما بودند؟
-در حوالی سال ۲۰۱۱ در گفتگو و تبادل نظر با خانم سوسن فرخنیا دربارهی وضعیت تئاتر ایرانی خارج کشور، ایشان پیشنهاد کردند که ما فعالان تئاتری در جامعهی مهاجر و «خودتبعیدی» ایرانی، دور همدیگر جمع شویم و دست به تولیدات تئاتری با کیفیت برتر بزنیم تا موقعیت بهتری پیدا کنیم. من به شدت از این پیشنهاد وی استقبال کردم و به دنبال آن کارهای عملی مربوط به آن را شروع کردیم. خانم فرخنیا سالن جلسه را در لندن انتخاب کرد و حتی بخشی از اقدامات تدارکاتی اولیه را نیز انجام داد. من هم در آلمان با تئاترورزان ایرانی در شهرهای مختلف تماس گرفتم و آنها را در جریان ضرورت برگزاری این جلسه قرار دادم ولی متاسفانه در نهایت این نشست برگزار نشد و ما به هدف خود نرسیدیم.
اما من تلاشهای خودم را در آلمان ادامه دادم و با رایزنی از طریق تلفن و یا ایمیل و یا ارتباط حضوری با دوستان تماس گرفتم و این ایده را مجدداً با آنها در میان گذاشتم و از آنها قول شرکت در نشست را گرفتم. این تماس گرفتنها ماهها طول کشید و به دنبال آن موفق شدم مسائل مالی را حل کنم و برنامهریزی و کار تدارکاتی را شروع کنم. بالاخره هم در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۳ در شهر کلن برای اولین بار این نشست تحت عنوان سمپوزیوم تئاترورزان ایرانی ساکن اروپا برگزار شد.
مسائل مهمی در این سمپوزیوم مطرح شد. یکی از مسائلی که من دنبالش بودم این بود که ما، تئاترورزان ایرانی، که با زحمت بسیار بالاخره موفق شده بودیم از کشورها و شهرهای مختلف اروپایی زیر یک سقف جمع شویم، بیاییم و مسئلهی تولید تئاتر مشترک را از طرح به عمل برسانیم. در این رابطه از کسانی که بسیار مجّد بودند و علاقه داشتند که حتماً این ایده تحقق پیدا کند میتوانم از زندهیاد فرهاد مجدآبادی نام ببرم؛ از سوسن فرخنیا که چنانکه گفتم در شروع و ادامهی این گردهماییها همواره نقش محوری داشته؛ همچنین باید از آقای منوچهر نامور آزاد و حمید دانشور در فرانسه نام ببرم.
بعد از این سمپوزیوم ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵ عملاً اتفاق مهمی روی نداد تا اینکه مجدداً با درگذشت فرهاد مجدآبادی من فکر کردم لازم است نشست دوم را اینبار به احترام پیشکسوت تئاتری ما در شهر فرانکفورت- که محل زندگی ایشان هم بود- برگزار کنیم. در روز گردهمایی هم ابتدا برای شرکت در مراسم خاکسپاری سر مزار ایشان رفتیم و به دنبال آن بلافاصله نشست را برگزار کردیم. به این ترتیب دومین سمپوزیوم تئاترورزان ایرانی اروپا در ماه مه ۲۰۱۵ از جمله با همکاری خانم ستاره سهیل برگزار شد.
سومین سمپوزیوم ما در سال ۲۰۱۸ بازهم در شهر فرانکفورت برگزار شد و در این جلسه هم طرحهای زیادی مطرح شدند که روی آنها شروع به کار کردیم. در این سمپوزیوم هنرمند خوب ما، خانم نیلوفر بیضایی، هم به ما پیوست. البته با وقوع پاندمی ایدههای تئاتر حضوری موقتاً به کنار گذاشته شد ولی در مدت فاصلهگذاری اجتماعی یا قرنطینه از اوایل سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفتیم ایدهی تئاتر مشترک را از طریق مجازی به مرحله عمل در بیاوریم. به دنبال این تصمیم، زنجیرهای از نمایشهای مجازی اجرا شدند. علاوه بر خانم سوسن فرخنیا و من، حمید دانشور، فرشید آریان و دوست عزیزی از استرالیا به نام علی الهامیمنش در برگزاری این نمایشهای مجازی شرکت بسیار فعال داشتهاند. بنابراین از طریق نمایش مجازی بود که ایده کار مشترک تحقق پیداکرد. اضافه کنم که موفقیت این طرح تا آنجا بود که هنرمندانی از داحل کشور نیز به این پروژه پیوستند از جمله خانم مُژگان معقولی دانشآموخته تئاتر از لهستان، که در آن کشور هم بسیار فعال بوده ولی ساکن ایران است. تخصص ایشان به صحنه آوردن نمایشهایی با پرسوناژهای زیاد است. به این ترتیب این پروژه با همکاری تئاترورزان داخل و خارج برگزار شد و تعداد نسبتاً زیادی هم به تماشای نمایشهای ما نشستند. بعضی از اجراهای تا حدود ۲۰۰ نفر بیننده داشتند.
برای ما این بسیارمهم بود که در چنین وضعیتی که هنرمندان به دلیل کووید۱۹ خانهنشین شده و حتی برخی دچار افسردگی و ناامیدی شده بودند، از این طریق دوباره به کار خلاق و تولیدی بپردازند و با تماشاگران در تماس قرار بگیرند. بنابراین ایدهی ما بالاخره بعد از حدود ۱۰سال به مرحلهی اجرا در آمد. ولی اضافه کنم که در کنار موفقیت نمایش مجازی، در سمپوزیوم اخیر ما در تاریخ ۳ سپتامبر تصمیم جدی و نهایی برای روی صحنه بردن نمایشهای تئاتری حضوری نیز گرفتیم و اقدامات عملی در این رابطه را شروع کردهایم.
-آیا در سمپوزیوم اخیر بیشتر تاکید بر راهاندازی تئاتر حضوری بود یا لزوم ادامهی تئاتر مجازی؟
-وقتی صحبت از تئاتر مجازی میکنیم باید آنرا دقیقتر بیان کنیم. این نمایشهای مجازی نه تلهتئاتر است و نه تئاتر به معنای متعارف کلمه. بلکه با توجه به تکنولوژیای که برای اجرای نمایشها به کار میبریم اسمش را گذاشتهایم تلهتئاتر زومی. ولی در سمپوزیوم بحث این بود که آیا در وضعیت کنونی ما همچنان میخواهیم به اجرای تلهتئاترهای زومی ادامه دهیم و یا میخواهیم دوباره به صحنه برگردیم. در سمپوزیوم توافق داشتیم که موفقیت تلهتئاتر زومی را که دو سال و چند ماه ادامه داشته است نمیخواهیم از دست بدهیم. ولی در عین حال مسلماً هدف ما برگشتن به صحنه تئاتر است زیرا شرایط راحتتر شده و کووید عقبنشینی کرده و تماشاگران به تدریج به تماشاخانهها برمیگردند. یعنی ما تصمیم گرفتهایم فعلاً در دو مسیر ادامه کار دهیم. یکی اجرای تلهتئاتر زومی و دیگری نمایش حضوری روی صحنه. در زمینهی تئاتر حضوری در برابر تماشاگران چند ماه است که در مسیر تولید کار مشترک حرکت میکنیم. به عنوان مثال کارهای مقدماتی نمایشی با عنوان «زن نیک تهران» را که سوسن فرخنیا قرار است کارگردانی کند شروع کردهایم. هنرمندانی از کشورهای مختلف، از جمله استرالیا، آلمان و فرانسه در این پروژه شرکت دارند باضافه خودم. این پروژه در دو جهت پیشرفت شمرده میشود. اول اینکه ما داریم به صحنه برمیگردیم و دوم دست به تولید کار مشترک میزنیم. این بعد از ده سال تبادل نظر و برداشتن چندین گام عملی موفقیت شمرده میشود. اضافه کنم که عنوان این نمایش برگرفته از نمایش معروف «زن نیک سچوان» اثر برتولت برشت است.
-چه انتظاری از رسانههای فارسیزبان و ایرانی برای کمک به پیشرفت تئاتر ایرانی خارج کشور دارید و آنها چه نقشی میتوانند در این زمینه ایفا کنند؟
-اول بگذارید من از کیهان لندن تشکر کنم که وقتی برای ما گذاشتند و فضایی به ما دادند که مسائل و مشکلات تئاتر ایرانی خارج کشور را به اطلاع خوانندگان برسانیم. و اما در مورد انتظاراتی که از رسانههای ایرانی برونمرزی داریم باید بگویم که برای من کاملاً قابل فهم است که در حال حاضر تمرکز رسانههای ایرانی در پیوند با مسائل و رویدادهای داخل ایران، روی مسائل سیاسی باشد. ولی در کل در رسانههای ایرانی کمتر به حوزهی فرهنگ و هنر و مشخصاً تئاتر و سینما پرداخته میشود. هنر میتواند در ارتقاء فرهنگی جامعه نقش مثبت و مؤثری ایفا کند. بهخصوص برای نسل جوان که در خارج کشور بزرگ میشود که باید ارتباطاش با فرهنگ و هنر ایرانی حفظ شود. رسانهها باید این فرهنگ را به آنها بشناسانند و آنها را در پیوند با ریشههای فرهنگی خود قرار دهند. به همین دلیل فکر میکنم رسانههای فارسیزبان، بهخصوص تلویزیونهایی که لندن مرکز آنهاست، در این میان وظیفهی بزرگی بر دوش دارند. باید آنها حمایت کنند تا تماشاگران برای تماشای نمایش به سالنهای تئاتر بروند. این حمایت از ما در تلویزیونها میتواند از طریق تهیه گزارش از فعالیتها واجراهای ما باشد و تا حد پخش قسمتهایی از نمایشهای ما برسد. این امرمیتواند مشوق بزرگی برای هنرمندان تئاتر باشد.
-دستاورد مهم سمپوزیوم اخیر شما چیست؟
-این دستاورد توافق بر سر سه پروژه بود. پروژهی اول که مسئولیت آنرا من به عهده دارم و عنوان آن «قطار» و یا «ترن» است. در این پروژه مجموعاً چند نمایش به صورت مجازی تا ماه نوامبر اجرا خواهد شد. دومی پروژهای است که روی صحنه خواهد آمد و دربارهی آن صحبت کردم با عنوان «زن نیک تهران». سومین پروژه عنوانش Play Now است که خانم فرانک مستوفی ساکن کشور اتریش آن را به عهده گرفته. شرکتکنندگانی هم در خود همین سمپوزیوم قول همکاری با این پروژه را دادهاند . قرار است خانم مستوفی جزئیات این پروژه را اطلاعرسانی کرده و تاریح آجراهای آن را اعلام نماید.