تأثیر حمایت جامعه ایرانی خارج کشور بر جنبش آزادیخواهی مردم ایران

سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ برابر با ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳


احسان تاری نیا- در دهه‌های گذشته تمام تلاش‌های مردم ایران برای تغییرات اساسی و سیاسی درون کشور به دلیل محدودیت‌ها و سختگیری‌ها و سرکوب شدید توسط حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی با موانع بزرگ مواجه شده است. با این حال، آیا حمایت جامعه ایرانی خارج کشور بر جنبش های داخلی تاثیری دارد؟ آیا این حمایت‌ها می‌توانند به عنوان یک نیروی محرک برای تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران عمل کنند؟  نقش دیاسپورای ایرانی در تحقق خواست مردم داخل ایران چه اندازه است؟ در این مقاله تلاش می‌‌کنم به این موضوع بپردازم.

تظاهرات همبستگی ایرانیان در برن/ سوئیس/ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۳ / عکس از رضا رضائی

بحران جامعه ایران: انسداد سیاسی و تمایلات مردم

در سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی و آغاز خیزش بزرگ ایرانیان، ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که جامعه مخالف با حکومت اسلامی در ایران در یک بن‌بست سیاسی و انسداد قرار دارد. از یکسو، گروه‌های متعدد در قالب جریان‌های مختلف سیاسی در اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی و متمایل به تغییرات سیاسی هستند در حالی که از سوی دیگر، راه‌های مؤثر برای اجرای این تغییرات و تحقق اهداف براندازی  به اندازه کافی تاثیرگذار نیستند. خواست تغییر در ایران مربوط به امروز و دیروز نیست و دارای سابقه طولانی به عمر خود جمهوری اسلامی است و در این مدت، مردم به راه‌های متعددی برای تحقق تغییرات روی آورده‌اند؛ از پشتیبانی از جناح‌های اصلاح‌طلب تا تحریم‌های انتخاباتی و همچنین جنبش‌های خیابانی. جمهوری اسلامی اما حتی به انتخابات خود نیز پایبند نبود و جنبش‌های مختلف را نیز وحشیانه سرکوب کرد و  تلاش‌ها در برابر کشتار از سوی رژیم به نتیجه‌ی مطلوب نرسیده‌ است.

آیا حمایت جامعه ایرانی خارج کشور بر جنبش های داخلی تاثیری دارد؟

برخی نظر دارند که فعالیت‌ها و حمایت‌های سیاسی در میان جوامع ایرانی خارج کشور بر جنبش‌های داخلی تاثیری ندارد. این افراد معتقدند که ایرانیان در خارج کشور از واقعیت‌ها و امور داخلی کمتر آگاه هستند و به اصطلاح عامیانه «از بیرون گود» فریاد سر می‌دهند. این دیدگاه‌ها اغلب به شکل انتقادات منفی به تشکل‌ها و گروه‌های سیاسی و افراد فعال در خارج کشور مطرح می‌شوند. اما اگر کمی منصفانه به این موضوع بنگریم خواهیم دید که حمایت ایرانیان خارج کشور از جنبش های داخل ایران بسیار هم مؤثر است وگرنه جمهوری اسلامی اینهمه پول و نیرو برای صادر کردن افراد خود به خارج نمی‌کرد!

اما اگر تلاش ایرانیان خارج کشور در قالب  حمایت‌های سازمان‌یافته‌تری باشد، منظور از سازمان یافتن، سازماندهی تجمع‌های پرهزینه و تجملاتی نیست، بلکه بجای صرف هزینه‌های هزاران یورویی مثلا برای برپایی یک تجمع چندهزار نفری در استراسبورگ  یا پاریس می‌توان با ایجاد همکاری و اتحاد بین تشکل‌های خارج کشور با کمترین هزینه و تجهیزات موجود سازماندهی کرد و هزینه جمع‌آوری شده را بجای صرف برنامه، برای حمایت مالی از امکانات دارویی و پزشکی در اعتراضات و حمایت از اعتصاب‌کنندگان، قشر کم‌درآمد و تنگدست در داخل ایران ارسال کرد تا تداوم اعتراضات تضمین شود. البته تظاهرات همبستگی ایرانیان خارج کشور چه در سال گذشته و چه امسال در ۱۶ سپتامبر تأثیرات بسیار مثبتی هم بر مردم داخل و هم افکار عمومی کشورهای دیگر دارد.

بازدارنده‌های همبستگی و اتحاد در جوامع ایرانی خارج  کشور

در حقیقت، در دهه‌های اخیر، اتحاد و همبستگی در جوامع ایرانی خارج کشور به ندرت صورت گرفته است. این پیشینه اتحاد نداشتن در مسائل فرهنگی و اجتماعی ریشه دارد. ایرانیان بجای حل اختلافات و ایجاد یک جامعه واحد به دنبال تشکیل گروه‌ها و تشکل‌های جدید و خودمحور هستند. برای نمونه تاریخی این نقص فرهنگی می‌توان به  دوره ملوک‌الطوایفی پس از پایان سلطنت نادرشاه اشاره کرد که چند پادشاه همزمان بر ایران حکومت می‌کردند. بیشتر ایرانیان خارج کشور در گروه‌ها و تشکل‌هایی که اعضای محدود و متفرق دارند در حال فعالیت هستند و نتواسته‌اند نسل‌های جدید را جذب کنند. این واقعیت یک نمونه بارز از موانع توسعه و تعمیق مبارزه است.

جنگ بر سر دیده شدن یا «بازی تاج و تخت» تشکل‌های ایرانی

تا قبل از خیزش زن، زندگی، آزادی شماری از انجمن‌ها و تشکل‌های ایرانی در خارج کشور مشغول فعالیت بودند، اما با آغاز خیزش بزرگ ایرانیان بجای اینکه شاهد اتحاد و پیوستن ایرانیان به تشکل‌های موجود باشیم، هر کسی به دنبال تاسیس گروه و تشکل خود افتاد و یکباره با انفجاری از تشکل‌های هم‌اسم روبرو شدیم. گاه نیز شاهدیم که در یک شهر در یک روز چندین تشکل فراخوان تجمع اعتراضی منتشر می‌کنند. اما دلیل اصلی این امر چیست؟ در خیزش‌های قبلی همیشه به دلیل رفت و آمد ایرانیان خارج کشور به ایران، فیلمبرداری و عکاسی جزو ممنوعات و خط قرمزهای برنامه‌های خارج کشور بود، اما آنچه اینبار جدید است انتشار فیلم‌ها و عکس‌های تجمعات ایرانیان خارج کشور توسط رسانه‌های ایرانی و غیرایرانی است که با معرفی سازماندهندگان اعتراضات نیز همراه است.  گویا کم‌کم تب دیده شدن در شبکه‌های اجتماعی به طرف سازماندهی اعتراضات و تاسیس تشکل‌های جدید هم کشیده شده و مانند سریال معروف «گیم آف ترون» به نوعی «بازی تاج و تخت» میان انجمن‌ها و گروه‌های سیاسی ایرانی شکل گرفته و همزمان تخریب یکدیگر و گاه فحاشی در تجمعات و شبکه‌های اجتماعی هم جریان دارد که نتیجه‌ای جز  به سود جمهوری اسلامی ندارد.

اتحاد در خارج: فرصت‌ها و چشم‌اندازها

با وجود این، جامعه ایرانی در خارج کشور دارای دسترسی بسیار وسیع‌تری به ظرفیت‌ها و منابع است. احزاب سیاسی فعال خارج کشور می‌توانند نقش بسزایی در ایجاد اتحاد بین ایرانیان ایفا کنند، با نگاهی به دولت‌های ائتلافی برای مثال در آلمان و لوکزامبورگ می‌توان دید که دو یا سه  حزب سیاسی با عقاید متفاوت چگونه برای اداره کشور کنار هم بر سر یک میز نشسته و در مورد مسائل کشور تصمیم‌گیری می‌کنند. یا از سوی دیگر پتانسیل موجود دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی دنیا، نه‌تنها توانمندی‌ها و تخصص‌های فنی را در اختیار قرار می‌دهند بلکه با ایجاد انگیزه و امید به تغییرات در آینده ایران می‌توانند همگی را با خود همراه کنند. این پتانسیل‌ها باید با دعوت و ایجاد اتحاد و حمایت از این نیروی انگیزشی به صورت هوشمندانه به یک جریان سیاسی تبدیل شود که با هماهنگی و همکاری مؤثر برای تغییرات در ایران همسو شوند.

چالش‌ها

در این راستا، جنگ میان رسانه‌ها بر سر شهرت همراه با فقر فرهنگ سیاسی و کمبود انتشار اندیشه‌‌های پیشرو و امروزی در جامعه ایرانیان خارج کشور از چالش‌های اساسی است. همچنین برخی فرهنگ‌ها مبتنی بر ایده‌های خام‌خیالانه که بطور غیرساختاری تغییرات سیاسی را پیش‌بینی می‌کنند، منجر به عدم اتحاد جدی در جامعه ایرانیان خارج کشور می‌شوند. بعلاوه، فقر فرهنگ سیاسی منجر به عدم توانمندی این افراد در اجرای ملزومات کار سیاسی و رسیدن به توافقات برای موفقیت در مسائل مختلف می‌شود.

روشنایی در آینده

رخدادهای اخیر نشان می‌دهد که اتحاد سیاسی و مدنی در خارج کشور می‌تواند نقش موثری در مبارزات ایرانیان داخل داشته باشد. توسعه ساختارهای منظم و موثر در جوامع دیاسپورا بی‌تردید بزرگترین حمایت ممکن از جنبش‌ها و مبارزات درون ایران است. این اتحادها می‌توانند با برنامه‌ریزی دقیق و مرتب و بهره‌گیری از نیروهای موجود، به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی ارزشمندی پرداخته و به تحقق اهداف مردم ایران که جز رهایی از جمهوری اسلامی و رسیدن به آزادی و امنیت و آبادی نیست نزدیک شوند.

نتیجه‌گیری

با در نظر گرفتن تمام این نکات، می‌توان نتیجه گرفت که اتحاد و همبستگی در خارج کشور برای جامعه ایرانیان دارای اهمیت بسیار بالایی است. اما می‌توان بجای چند دسته شدن، تخریب و فحاشی، با تشویق و اتحاد در برابر رژیم دیکتاتوری اسلامی از اعتراضات داخلی حمایت کرد. رویدادهای آینده ایران را نمی‌شود پیش‌بینی کرد، اما ایرانیان خارج کشور اگر بخواهند می‌توانند با اتحاد در بزنگاه بعدی، با برنامه و سازمانیافتگی و نیروی مؤثر وارد این رویدادها شوند و با ایجاد ساختارهای سیاسی و مدنی منظم، متحد و کارآمد به عنوان قوّت قلب برای ایرانیان داخل کشور عمل کرده و در راستای تحقق تغییرات اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار باشند.

*احسان تاری نیا روانشناس بالینی، مترجم رسمی و سردبیر پایگاه خبری «لوکزامبورگ چه خبر» است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۶ / معدل امتیاز: ۴٫۳

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=331029