محمدرضا حمیدی – در یک داستان پر از تلاش، عزم و تحمل، پیمان خضوعی، ورزشکار مدالآور ایرانی، به قهرمانی در مسابقات پرورش اندام سوییس دست یافت. این گزارش به روایت تجربیات زندگی ورزشی و شخصی او پرداخته و نشان میدهد که با تصمیم و اراده، میتوان بر هر مشکلی پیروز شد.
در دنیای ورزش و مسابقات بدنسازی، شاهد داستانهای الهامبخشی از ورزشکارانی هستیم که با تلاش، اراده و پشتکار به اوج موفقیت میرسند. یکی از این چهرههاى کوشا و موفق، پیمان خضوعی است که تا کنون مسیری پر پیچ و خم و جذاب را در دنیای ورزش و زندگی پیموده است.
پیمان خضوعی در سال ۱۳۶۶ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را با گرفتن دیپلم در رشته کامپیوتر به پایان رساند و به بازار کار وارد شد. اما او علاقمند به ادامه تحصیل بود و در رشته روابط عمومی در سطح کارشناسی وارد دانشگاه شد.
با اینهمه زندگی پیمان همواره تنها از تحصیل و کار تشکیل نشده بود. از سن ۱۲ سالگی وی در ورزش کیوکشین کاراته فعالیت خود را آغاز کرد و پس از دو سال با دریافت کمربند قهوهاى، به مقام سوم استان تهران رسید. او به سرعت به عناوین برجستهای در این استان دست پیدا کرد.
سپس در سن ١۵ سالگى علاقه و اشتیاق وافر به فیزیک بدنسازان و پاورلیفتینگ وى را به این رشتهها کشاند و با تمرین مداوم، رتبه سوم در وزن ۵۵ کیلوگرم استان تهران در پاورلیفتینگ را به خود اختصاص داد.
زندگی پیمان پر از چالش بود. پس از دو سال، در سن ١٨ سالگى به سربازى اعزام شد. در اواسط خدمت وظیفه، پدرش دچار مشکلات مالی و سپس سکته قلبی شد. او به عنوان یک فرزند مسئول، باید همزمان کار مىکرد تا مراقبت از پدر را نیز به عهده بگیرد. پس از سه سال پدرش را از دست داد. این تجربه ناراحتکننده و دلسردکننده بود، اما ورزش که همواره به او انرژی و آرامش میبخشید، به او تسلى داد و دوباره به باشگاههای ورزشی بازگشت.
پیمان از سن ٢٢ سالگى به ورزش MMA (Mixed Martial Arts) هنرهاى رزمى ترکیبى علاقمند شد و به صورت حرفهای به مدت ۶ سال بطور مداوم در این رشته فعالیت کرد. وى تحت نظر بهترین مربیان مشتزنى، کاراته و جوجیتسو و با چند قهرمان پرورش اندام و همچنین تیم ملى جوجیتسو در ایران تمرین میکرد.
نزدیک به مسابقات آسیایى جوجیتسو، او که با اهداف بلندمدت و آرزوهای بزرگ در حال آماده شدن براى این رقابتها بود، در حین تمرینات به دلیل آسیب جدی در آرنج و دنده، از شرکت در این رویداد ورزشی بزرگ باز ماند.
بعد از دوره نقاهت، به باشگاه هنرهاى رزمی بازگشت اما به علت آسیبهای جدی در آرنج و دنده از ادامه تمرینات ورزشهای مقاومتی محروم ماند. ورزش به یک نیاز غذایی اساسی در زندگی پیمان تبدیل شده بود و نمیتوانست آن را بطور دائم کنار بگذارد. به همین دلیل، تصمیم به شروع تمرینات آرام گرفت و دوباره فعالیت در باشگاه بدنسازی را آغاز کرد.
با پیشرفت در تمرینات پرورش اندام و بهبود در وضعیت سلامتی خود، بیش از پیش به این ورزش علاقمند شد. هر چه بیشتر وارد دنیای بدنسازی میشد، ذوق و شعفاش بیشتر میشد و دیگر نتوانست آن را رها کند.
این فعالیت نه تنها به او اجازه داد تا بهبود کامل پیدا کند، بلکه عشق به بدنسازی که همچنان در دل او وجود داشت وى را بطور قاطع به خود جذب کرد. بدنسازی برای او به یک سبک زندگی تبدیل شد.
علاوه بر این، شغل دولتی خود را در شهرداری تهران حفظ کرد و به تحصیل در دانشگاه در رشته روابط عمومى ادامه داد. این ترکیب بین ورزش، کار، و تحصیل به او امکان میداد تا جایگاه شغلی و اجتماعی خود را ارتقا دهد.
در دوره تحصیلی، وی به دلیل نظرات مخالف با رژیم جمهورى اسلامى و اعتقادات شخصی با مخاطرات و تهدیدهایى مواجه شد. اما اینهمه نه تنها تصمیمهای او را تغییر نداد، بلکه به وى برای تحصیل و تعهد به اهداف شخصی و انسانیاش الهام بیشترى میبخشید.
داستان این ورزشکار نشاندهنده تعهد براى رسیدن به اهداف فردی و ترکیب بین ورزش، کار و تحصیل است. زندگیاو نشان میدهد که عشق به ورزش میتواند یک انگیزه و تعهد برای دنبال کردن آرزوهای زندگی باشد و این اختلاط میتواند به ارتقاء جایگاه اجتماعی و حرفهای کمک کند.
در اوایل سال ٢٠١٨ (١٣٩٧) پیمان به دلیل مخالفت با دستورات کارى که در حیطه شغلى او نبود مانند جاسوسى با دوربین عکاسى از تجمعات اعتراضى و تهدیدات مداوم، با وجود تمام چالشها و دشواریهای مهاجرت و دوری از عزیزان و ادغام اجباری با یک فرهنگ و زبان جدید، تصمیم به ترک میهن گرفت و پس از عبور از چندین کشور به سوئیس رسید.
او با تفکری پر انرژی و تعهد به ورزش، به خود گفت: «با تمام بىعدالتىهاى روزگار، دنیا جاى خیلى قشنگى نیست اما هنوز ارزش جنگیدن را دارد.»
در سال ٢٠٢١، پیمان در پى کوشش فراوان و مسیر حرفهاىتر به کمک و راهنماییهای مربی برجستهای در ایران، که به دلایل امنیتى نام او را فاش نمى کند، از طریق فضاى مجازى براى مسابقات زیبایى اندام NPC ایتالیا آماده شد و مدرک مربیگری درجه ۳ کلاس A از سازمان IFBB گرجستان و مدرک مربیگری بینالمللی از سازمان IFBB اسپانیا را کسب کرد و در کنار آموزش به دیگران، برای رقابتهاى پرورش اندام NPC ایتالیا آماده شد. در آخرین لحظات اما به دلایل شخصی نتوانست در این مسابقات شرکت کند که تصمیم ناگوارى برایش بود، اما نشان داد تا زمانی که زنده است، تسلیم نخواهد شد و به پیشرفت و بهبود در این ورزش پرطرفدار ادامه خواهد داد.
پیمان به تمرینات ورزشی خود ادامه داد و خود را در دنیای ورزش پر از آرامش و بهبودی یافت و پس از یک سال تمرین، مصمم به رسیدن به مقام قهرمانى شد. او اینبار به شکل حرفهایتری به تمرینات ورزشی پرداخت و مهارتهای خود را به عنوان یک بدنساز حرفهای و با ارادهاى قویتر به پرورش اندام ادامه داد و در مسابقات قهرمانى سوییس در دو گروه Men’s physique و Muscular Physique موفق به کسب مقام چهارم در هر دو گروه گردید. اما با تصمیم برای بهبود موقعیت ورزشی خود، با تمرینات سختتر، برای مسابقات سال بعد آماده شد.
این داستان از مهاجری که با اراده و تعهد به هدفهایش دست یافت، نمایانگر اهمیت و توانمندی انسانها در تغییر سختیهای زندگی است و پیمان یک نمونهی الهامبخش برای دیگران شناخته میشود.
در کشاکش این تلاشها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در ایران آغاز شد و دوست نزدیک و صمیمى پیمان، عرفان نظری که از مخالفان حکومت جمهوری اسلامی بود، در تظاهرات اعتراضى، برای حقوق انسانی و شهروندی خود به خیابانها آمد. او برای حقوق عادلانه و برابر برای جوانان ورزشکار ایرانی مبارزه میکرد. اما مورد خشم دژخیمان جمهوری اسلامی قرار گرفت و هشت بار از نزدیک بطور ناجوانمردانه بسوی او شلیک شد و جان باخت.
در همان زمان، پیمان، تصمیم به پیوستن به نبرد عرفان نظری برای حقوق اساسی مردم ایران گرفت و در صفحه اینستاگرام خود شروع به صحبتهای انتقادی از حکومت کرد. وی با شجاعت و صدای بلند به انتقاد علیه رژیم سرکوبگر ولایت فقیه پرداخت.
از اوایل سال ۲۰۲۳، پیمان تمرینات ورزشی خود را براى حضور در رقابتهاى پرورش اندام در سوییس با جدیت بیشترى ادامه داد. هدف او نمایانتر کردن نام ایران و افراشتن پرچم شیروخورشید در رقابتهای بینالمللی، نه تنها برای خودش بلکه به عنوان نمایندهای از سوی ملت ایران بود.
پیمان پس از تلاشهای سخت و خستگىناپذیر، در ١۶ سپتامبر ۲۰۲۳، در مسابقات پرورش اندام سوییس به عنوان نماینده ملت ایران به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کرد. او توانست سه مدال طلا و یک نقره در دو گروه Men’s physique و Muscular Physique را از آن خود کند و دو تندیس Overall هم به عنوان بهترین ورزشکار در هر دو سطح را به خود اختصاص دهد. وى به آرزوى دیرینهاش که اهتزاز پرچم راستین ایران در سکوى قهرمانى بود نیز دست یافت.
پیمان خضوعی با تلاش و تصمیمات جسورانه اش ثابت کرد که با اراده و کوشش مىتوان به اهداف بلندپروازانه رسید. او نه تنها به نام خود بلکه براى ایران و ایرانیان در جهان ورزش افتخار آفریده است.
وی نمونهای از اراده و پشتکار در تحقق اهداف ورزشی و نیز صدای انتقاد و آزادی از سوی جامعه ایران است که به امید موفقیتهای بیشتر و تغییرات مثبت در کشورش، همچنان به مبارزه براى حقوق ایرانیان ادامه خواهد داد.