فیروزه نوردستروم- (غلام) رضا رسایی متولد ۵ اسفند ۱۳۶۷ فرزند آخر یک خانواده یارسانی در شهرستان صحنه استان کرمانشاه بهاتهام قتل سرهنگ پاسدار نادر بیرامی فرمانده اطلاعات سپاه شهرستان صحنه به قصاص نفس محکوم شده است.
رضا رسایی دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است که پیش از بازداشت و زندانی شدن به حرفه زنبورداری و فروش عسل اشتغال داشت.
پیشتر در ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ یک عضو نزدیک به خانواده این جوان پیرو آیین یارسان اهل صحنه کرمانشاه با اشاره به کشته شدن سرهنگ پاسدار نادر بیرامی در جریان مراسم ۲۷ آبان ماه در سالگرد کشته شدن سیدخلیل عالی نژاد در شهرستان صحنه به کیهان لندن گفته بود: «این مراسم، امسال به خاطر انقلاب «زن زندگی آزادی» شعارهای مردم سیاسیتر بود و تعداد زیادی از مردم صحنه در این تجمع شرکت کردند، البته چند روز قبل از برگزاری این مراسم، از طرف سازمان اطلاعات سپاه (ساس) با رضا تماس گرفتند و او را احضار کردند تا از او تعهد بگیرند که در آن مراسم شرکت نکند اما رضا قبول نکرد و رفت.»
این عضو نزدیک به خانواده گفته بود که رضا در آن مراسم فقط یک پوستر از تصویر پسر داییاش خیرالله حقجویان زندانی سیاسی در دست داشت و برای آزادی او شعار میداد که: «خیرالله حق جویان را آزاد کنید!»
حدود یک هفته پس از آن، رضا رسایی در سوم آذر ۱۴۰۱ صرفاً به دلیل حضور در تجمع اعتراضی به اتهام مشارکت در ضرب و جرح نادر بیرامی توسط مأموران بازداشت شد.
این فرد آگاه به پرونده رضا رسایی گفته بود: «پس از کشته شدن بیرامی فرمانده سازمان اطلاعات سپاه (ساس) در صحنه، رضا رسایی به کرج رفت و در سوم آذرماه در کرج دستگیر و به کرمانشاه منتقل شد. او را هر روز به اطلاعات کرمانشاه بردند و شکنجه کردند بطوری که به دلیل شکنجههای روحی و جسمی زیاد به شدت وزن کم کرد، تمامی انگشتهای پا و دندههای او را شکستند تا وی را مجبور به اعتراف کنند که در قتل بیرامی مشارکت داشته است.»
جوان پیرو آیین «یارسان» زیر شکنجه به قتل فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران صحنه کرمانشاه اعتراف کرد
اکنون یک فرد آگاه به پرونده رضا رسایی با اشاره به اینکه این زندانی سیاسی پس از گذشت یازده ماه هنوز از درد ناحیه کتف دچار ناراحتی است در مورد آخرین وضعیت پرونده این جوان یارسانی به کیهان لندن میگوید: «قاضی پرونده محمد رسول حق نجاتی در حالی که مدرک و شاهدی علیه رضا رسایی نیست، حکم اعدام علیه وی صادر کرده؛ در حالی که پزشکی قانونی نتوانسته نظر قطعی بدهد و در تمامی بخشهای این حکم نوشته «محتمل»، یا «میتواند با آلات جارحه دیگری هم اتفاق افتاده باشد». واقعیت این است که رضا رسایی در هیچکدام از فیلمهای درگیری مشاهده نشده و حتی یک فیلم یا عکس یا مدرک معتبر علیه او وجود ندارد، حتی در اعترافات اجباری که از رضا رسایی گرفتهاند نوشته شده رضا از پشت ضربه زده که ضربات پشت کشنده نبوده و پزشک قانونی این را تأیید کرده که ضربه پشت کشنده نبوده و فقط یک ضربه از جلو کشنده بوده حتی بر اساس اعتراف اجباری که خودشان خواستند و از رضا رسایی گرفتند باز هم رضا نباید حکم قصاص میگرفت.»
این فرد آگاه به پرونده رضا رسایی ادامه میدهد: «شاهدی داریم که نظامی است و در دادگاه شهادت داده که وقتی به سرهنگ پاسدار بیرامی رسیده مشاهده کرده که از جلوی سینه و پشت پا خونریزی داشته و بعد زمانی که نیمهجان بوده و ضربه کشنده وارد آمده، ربطی به رضا رسایی ندارد.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «دو روز پیش حکم اعدام از داخل زندان به رضا رسایی اعلام شد، متاسفانه روحیه خوبی ندارد. به خانوادهاش گفته است مگر میشود بدون مدرک و دلیل یکی بگوید من دوست دارم با علم خودم بگویم این فرد قاتل است! این چه عدالتی است؟!»
به گفته این فرد آگاه، «رضا رسایی و خانواده او بیست روز مهلت اعتراض دارند که به این حکم اعتراض کنند و اعتراض به دیوان عالی کشور برود، اگر دیوان عالی حکم را رد کند به شعبه دیگری در کرمانشاه بر میگردد و اگر تأیید کند متأسفانه باید شاهد اعدام این جوان بیگناه باشیم.»
او با توصیف ناراحتی بسیار خانواده رضا رسایی افزوده که «از صبح تا شب مادر و دیگر اعضای فامیل رضا رسایی بر سر و صورت خود میزنند و برای این جوان اشک و زاری میکنند. شب گذشته نزدیک به پنجاه نفر در خانه آنها بودند، مراسم گرفتند و نذر کردند، مادر رضا رسایی از شدت گریه و شیون برای پسرش دچار مشکل تنفسی شده است، تمام شهرستان صحنه انگار خاک مرده پاشیدهاند، همه مردم ناراحتند، همه سعی میکنند به خانه آنها بروند و در آنجا با خانواده رضا رسایی همدردی کنند و یا در شبکههای اجتماعی عکس او را منتشر میکنند چون همه مردم صحنه میدانند رضا بیگناه است و چون مدرک ازاتهام او هم وجود ندارد انتظار چنین حکمی هم وجود نداشت. این حکم بینهایت ناعادلانه است و نمیدانم قاضی پرونده او از روی کدام علم این حکم ناعادلانه را صادر کرده است.»
در جریان این پرونده، ده نفر بازداشت شدند اما نهادهای امنیتی کشته شدن نادر بیرامی را به رضا رسایی نسبت دادند در حالی که هیچ مدرک مستندی علیه او وجود ندارد.
فرد آگاه به پرونده رضا رسایی احتمال میدهد یکی از دلایل صدور حکم اعدام برای این جوان پیرو آیین یارسانی، تلافیجویی از پسردایی او باشد که یک فعال مدنی است، چون در زمان کشته شدن بیرامی، پسردایی رضا رسایی در زندان و در اعتصاب غذا بسر میبرد و طبیعتا رضا نگران حال او بود. از سوی دیگر چند روز قبل از مراسم ۲۷ آبانماه و سالگرد کشته شدن سید خلیل عالی نژاد نیروهای امنیتی از رضا رسایی خواسته بودند برود و تعهد بدهد که در این مراسم شرکت نمیکند اما او توجهی به این موضوع نمیکند. البته گرایشهای مذهبی خانواده رضا هم بیتأثیر نیست چون با اعدام یک نفر از مردم شهر که خانواده شناخته شدهای هم هستند باعث میشود در بین مردم هراس ایجاد شود و در مراسم سالهای آینده شرکت نکنند و کم کم این مراسم را تعطیل کنند.
در همین حال یکی از شهروندان ساکن در شهرستان صحنه در ارتباط با درگیری خانوادگی سرهنگ پاسدار نادر بیرامی فرمانده اطلاعات سپاه شهرستان صحنه به کیهان لندن میگوید: «بیرامی دو همسر داشته که همسر اول او حدود یک سال یا بیرامی اختلاف داشت، همسر دوم او هم ظاهراً نامزد یکی از اقوام بیرامی بوده که باعث درگیری خانوادگی و دشمنی بودهاست. نام همسر دوم سرهنگ بیرامی در شکایتنامه موجود است اما هیچوقت به این موضوع در پرونده اشاره نشده است.»
عضو نزدیک به خانواده رضا رسایی در مصاحبهای که سال گذشته با «کیهان لندن» داشت با اشاره به اینکه محمدمهدی کرمی یکی از اعدام شدگان اعتراضات انقلابی مردم، از شهروندان کرد و آیین یارسان بوده توضیح داده بود: «پیروان دین یارسان یا اهل حق پس از پیروزی انقلاب اسلامی افراد زیادی را از دست دادهاند. در سالهای اخیر برخی از آنها در اعتراض به فشارها و آزارهای جمهوری اسلامی و برای شنیده شدن صدای اعتراض اهل یارسان در ایران اقدام به خودسوزی در ملاء عام کردند.»
«اهل حق» یا «یارسان» از جمله اقلیتهای دینی در ایران هستند که نه تنها از بسیاری از حقوق سیاسی و اجتماعی محروماند بلکه آیین آنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی جزو ادیان به رسمیت شناخته شده نیست. علی خامنهای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، فاضل لنکرانی و بهجت، حکم به کافر و نجس بودن یارسانها دادهاند.