چندی پیش به مناسبت رونمایی کتاب «خیامنامه» از محمود کویر برنامهای در غرب لندن برگزار شد که در آن نویسنده و پروفسور حسین صادقی سخنرانی داشتند. اجرای موسیقی و دکلمه شعر هم بخشهای دیگر این برنامه بودند.
محمود کویر در سخنانش تحت عنوان دیداری با خیام گفت: «برخلاف علی دشتی و گهگداری صادق هدایت که خیام را شخصی عبوس، گوشهگیر، مأیوس، ناامید از دنیا و مرگاندیش دانستهاند، من معتقدم خیام مطلقاً چنین شحصی نبوده است. تنها کافی است به واژگانی که او به وفور در اشعارش به کار برده نظری افکنیم که دادههای مشخصی از شخصیت او میدهند. این واژگان عبارتند از باده، می، شراب، گل، سبزه، شادی، شادمانی، خوشی، طرب و طربناک که جایگاه والایی نیز در اشعارش دارند.» وی سپس افزود که بیش از ۷۲درصد مضامین ترانههای خیام خوشباشی و طرب است. می نوشیدن هم در ترانههای خیام نشان از شادمانی است. ۸۱ رباعی خیام در مورد می نوشیدن و شادی، شور و شراب است.
انبوه این واژگان حکایت ازدنیایی طربناک در این ترانهها دارند. کویر دربارهی استفادهی بسیار و تاکید بر واژگان مرتبط با زندگی ملموس و زمین خاکی و نه در جایی در آسمانها و یا در بهشت گفت در رباعیات خیام یادآورد شد که در اشعار این شاعر بزرگ و معروف ایران کلماتی مانند خدا، الله و امام حتی یکبار هم نیامده است.
افزون بر این، همهی توجه خیام بر امروز است و نه گذشته و آیندهی فرضی. توجه به زندگی حال ۷۷ درصد از رباعیاتش را تشکیل میدهد. در حالی که زمان گذشته ۲۰ درصد و زمان آینده فقط یک درصد مضامین اشعارش را تشکیل میدهند.
دکتر کویر همچنین گفت که تمرکز بر این واژگان به خوبی نشان میدهد که در ذهن خیام چه میگذشت و چه فلسفهای را با خوانندهی خود میخواسته در میان بگذارد. از جمله واژگانی که به باورها، سنتها و خرافات مربوط است در اشعار او بسیار اندک است در حالی که افعالی که اشاره به دنیای ملموس و کشف رمزهای آن دارد بسیار زیاد به کار رفته است.
سخنران گفت خیام در اشعارش بیشتر از رنگهای سرخ، سبز و زرد و در درجه اول سرخ سخن گفته است. سرخ هم نشانهی سرزندگی و نیز زیباییهای زنانه است از جمله او از گونههای سرخ دختران زیبا سخن گفته است.
دکتر کویر تاکید کرد که به نظر او خیام در درجهی اول یک فیلسوف است. امروزه غیر از رباعیات او، حداقل ۱۲ کتاب در ریاضیات، فلسفه، علوم طبیعی و در زمینهی نوروز و عرصههای دیگر به خیام نسبت داده میشود. بخشی از اینها رساله هستند یعنی جزوات کوچکی که اگر اینها را کنار هم بگذاریم تعداد آثارش و یا نسبت داده شده به او به ۱۹ عدد میرسد. یکی از این آثار «نوروزنامه» است که درواقع منسوب به خیام است. بخش قابل توجهی از این کتابها و رسالهها در مورد فلسفه است. حتی در آثار ریاضی و دیگر رشتههای علمی نیز خیام به فلسفه پرداخته است.
در مورد کشفیات علمی خیام باید گفت که ۴۰۰ سال قبل از کپرنیک در نامهای که از او در دست است به روشنی میگوید جهان به دور زمین نمیگردد، بلکه زمین دو حرکت وضعی و انتقالی دارد. در رباعیاتش هم آشکارا در این مورد سخن گفته است. البته قبل از خیام در یونان باستان و بعدها در هند هم این آگاهی وجود داشته است.
دکتر کویر در ادامه گفت «خیام آزاداندیش و دهراندیشی است بیباور به جهان دیگر و مردد در وجود آفریننده، مبلغ شادمانی و لذت بردن از زندگی و به زبانی دیگر انسانی است در جستجوی بهشت روی زمین. او شجاعانه قطعیتهای زمانهی خود را میشکند و در پی یک آرمانشهر است. اینها همه نشانههای نگرش فلسفی اوست. خیام میگوید که پس از مرگ انسان جهانی دیگر نیست. بهشت و دوزخ هم تنها افسانههایی برای فریب مردم عادی هستند. در اندیشهها و در رباعیاتش ما به وضوح دلبستگیهای او را به اندیشههای ایران باستان میبینیم. خیام معتقد است که گیتی از ترکیب ذرات بسیار کوچک تشکیل شده است. این گردش و تغییر و تحول و ترکیبهای بسیار متفاوت از ذرات هستی نیز تا ابد ادامه خواهد داشت.»
جالب است که بدانیم رسالهای هم از او در زمینهی موسیقی مانده است که امروزه حرفی هم برای گفتن دارد. درعین حال، علاقه او به موسیقی بیانگر دیگری از علاقهاش به شادی و خوشی است. «خیام پیروی اندیشههای اپیکوریس است که در مقابل کلام دینی که ادعای فلسفی بودن قرار دارد. رباعیات دهراندیشانه خیام به روشنی اندیشههای زمان بیکران ایران باستان را بازتاب میدهند. زمان و مکان هم در اندیشه او بیپایان است. وجود و عدم یکایک ما هم، از نظر وی، هیچ تاثیری در جهان ندارد. او به روشنی معتقد است که هیچکس نمیتواند بگوید “کاوردن و بردنم از بهر چه بود”. اینها در مجموع دنیایی از فلسفه است. شک خیام هم باید گفت که یک شک فلسفی و شک در بنیادهای آفرینش و در افسانههای دینی و شکی رو به یقین است.»
در مورد فلسفهی سیاسی خیام هم سخنران گفت که او به پیروی از یونان باستان خواهان دخالت مردم در سیاست و جدایی دین از سیاست بود. او مخالف خودکامگی و در جستجوی دموکراسی یونانی بود. اشارههای آشکاری به این موضوع در همعصران او وجود دارد.
در پایان سخنران گفت که خیام بیش از هر اندیشمند و فیلسوف دیگری در جهان خواننده دارد.
دکتر کویر سخنانش را با این رباعی به پایان رساند:
یک چند به کودکی استاد شدیم
یک چند به استادی خویش شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر خاک شدیم
بعد از سخنرانی دکتر کویر برنامه موسیقی توسط گروه موسیقی گاتا برگزار شد. دو ترانهای که اجرا شد یکی بر اساس رباعیات خیام و دیگری براساس شعری از مولانا بود. خواننده خودش گیتار مینواخت و همراهی ویولن را داشت.
به دنبال اجرای موسیقی، سخنران دوم، پروفسور حسین صادقی معرفی شد. پروفسور صادقی کتاب نفیسی از رباعیات خیام به فارسی همراه با ترجمه انگلیسی آنها که توسط خود او انجام شده منتشر کرده است که در محل سخنرانی به فروش میرسید. این کتاب نفیس حاوی تصاویر نقاشان برجستهی ایرانی معاصراست.
موضوع سخنرانی پرفسور صداقی رباعیات علمی خیام بود. به نظر سخنران خیام سه رباعی علمی دارد که به اندازهی کافی عمق معنایی آنها دریافته نشده است.
پروفسور صادقی سخنانش را اینگونه آغار کرد که خیام از چرایی آمدن و رفتن ما دلخور بود و فکر میکرد که باید در این فرصت کوتاهی که به ما داده شده حداکثر استفاده را از زندگی بکنیم.
سخنران سپس به تدقیق تاریخ تولد خیام پرداخت. به گفتهی او برخی تاریخ تولد خیام را ۱۸ مه ۱۰۴۸ میدانند. ولی استاد نجوم، دکتر ملک پور، تاریخ تولد خیام را ۲۳ مه ۱۰۴۱ دانسته و سخنران به این تاریخ بیشتر باور دارد.
خیام به عنوان ریاضیدان کارهای مهمی انجام داده که یکی از آنها ایرادهایی است که به تئوری اقلیدوس گرفته است. اولین بار این خیام بود که معادلات جبری دو مجهولی را حل کرد که این موفقیت به اسم نیوتن ثبت شده است. کار مهم دیگر او حل معادلات جبری سه مجهولی از راه هندسی بود که آنهم به اسم دکارت معروف شده است. تئوریهای مربوط به مثلث را نیز خیام مطرح کرده که آنها هم به اسم پاسکال معروف شدهاند. سخنران گفت که منظور این نیست که دانشمندان نامبرده این معادلات را حل و این محاسبات را نکردهاند. ولی چون دانشمندان اروپایی متاخرتر و در مرکز پیشرفته دنیا زیستهاند این تئوریها به نام آنها معروف شده است. دیگر آنکه خیام محاسبات نجومی بسیار دقیقی در مورد سال انجام داده طوری که فروردین به عنوان ماه شروع سال جدید برای مدت بسیار طولانی ثابت باقی میماند.
۱۲۶۷ رباعی به خیام نسبت داده شده که از اینها درواقع یک دهم کمتر متعلق به اوست. رباعیات زیادی به خیام منسوب شده که درست نیست. پروفسور صادقی ادامه داد که در کتاب خودش تنها ۱۰۹ رباعی را به خیام متعلق دانسته است. سخنران گفت که علی دشتی حرف جالبی دارد به این مضمون که ما باید خیام را خوب بشناسیم تا بتوانیم اشعاری را که لیاقت او را دارند تشخیص دهیم. هر رباعی را نمیشود به خیام نسبت داد.
به نظر پروفسور صادقی فیتزجرالد کار مهمی انجام داده که همانا شناساندن خیام به دنیای غرب است. ولی کار او درواقع ترجمهی دقیق رباعیات خیام نیست بلکه برداشت نسبتاً آزاد از درونمایه آنهاست.
یکی از رباعیات علمی خیام به قرار زیر است که خود به خوبی معنایش را میرساند:
در دایرهای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت و نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
خیام رباعیات دیگری دارد که در آنها منکر دنیایی فراتر از زیستگاه ماست. او معتقد است وقتی ما پس از مرگ زیر خاک میرویم همه چیز دیگر تمام میشود.
پروفسور حسین صادقی این نظریه را نیز مطرح کرد که در رباعیات خیام اشارههایی وجود دارد که بیانگر اعتقاد او به تئوری «بیگ بنگ» یا انفجار بزرگ در پیدایش جهان هستی انسان و زمین است.
و اما در مورد گردش زمین به دور خورشید، سخنران گفت که در یونان باستان ارسطو معتقد بود که خورشید دور زمین میچرخد ولی آریستاکس گفت که زمین دور خورشید در گردش است. این نظریه بعدها توسط یک هندی هم تایید شد و نفر سوم در این زنجیره خیام است تا اینکه نوبت به کپرنیک رسید. رباعی زیرین خیام هم این معنا را میرساند:
این چرخِ فلک که ما در او حیرانیم
فانوسِ خیال از او مثالی دانیم
خورشید، چراغ دان و عالم، فانوس
ما چون صُوَریم کاندر او گردانیم
سخنران در پایان سخنان خود در تایید نظر دکتر کویر گفت که محتوای اشعار خیام فلسفی است و رباعی زیر نمونه روشنی از آن است. وی سخنان خود را با همین رباعی به پایان رساند.
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست
در بیخبری مرد چه هشیار و چه مست
در قسمت آخر برنامه دکتر کویر یکی از شاگردان سابق فارسی خود به نام «هستی» را معرفی کرد که خودش اکنون معلم زبان فارسی است. «هستی» با همراهی نی زرتشت صفری رباعیاتی از خیام را دکلمه کرد و برنامه را به پایان رساند.