ساختار نظام آموزشی در ایران چه در آموزش و پرورش دبستان و دبیرستان و چه در آموزش عالی به تازگی بار دیگر با موجی از تغییرات ایدئولوژیک روبرو شده است. جدا از تسویه گسترده استادان و آموزگاران از نظام آموزشی، انواع بخشنامه و دستورالعمل و سندهای تنظیمی از سوی مجلس شورای اسلامی و وزارت علوم و آموزشوپرورش نیز این اقدامات را که پیشینهی چهل و سه ساله دارند و بیانگر موج دیگری از«انقلاب فرهنگی» هستند پیش میبرند. اینهمه هرچند در دستیابی به هدفِ تزریق سبک زندگی اسلامی- ارزشی به جامعه ناکام مانده اما بیتردید به موضوع «آموزش» در کشور ضربات گاه جبرانناپذیر زده است.
موج جدید تزریق ایدئولوژی
در سال تحصیلی جدید کمبود آموزگار در مدارس ایران به معضلی جدی تبدیل شده و گزارشها از وجود هزاران کلاسِ بیمعلم در مدارس شهرهای مختلف، از تهران تا سیستان وبلوچستان، حکایت دارد. بحران تا جایی عمیق شده که برخی مدارس از اولیاء دانشآموزان برای تدریس و گرداندن کلاسهای بیآموزگار درخواست همکاری کرده و خبر دیگری نیز مبنی بر دعوت به کار آموزگاران بازنشسته بالای ۷۰ سال منتشر شده است.
پیشتر در اردیبهشت امسال حمیدرضا حاجی بابایی رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی تعداد کمبود آموزگار در ایران را ۳۰۰ هزار نفر عنوان کرده بود. آمارهای جدیدتر نیز شمار کمبود آموزگار در پایتخت را دستکم ۴۰۰۰ نفر و دراستان سیستان و بلوچستان ۱۵ هزار آموزگار عنوان میکنند. آنچه مشخص است نه آموزش و پرورش بودجه و دغدغهای برای استخدام آموزگار دارد و نه آموزگاران با جوّ امنیتی- ایدئلوژیک حاکم بر مدارس، انگیزه و علاقهای برای کار در آموزش و پرورش دارند.
کمبود آموزگار در حالیست که شمار زیادی از کادر رسمی و قراردادی آموزش و پرورش شامل معلم و مدیر و معاونان مدارس از سال گذشته تا کنون «حذف» شدهاند. فعالان صنفی حذف آموزگاران را به دلیل حمایتهای آنان از اعتراضات جنبش ملّی در سال گذشته میدانند. رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش نیز به تازگی از تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه در سراسر کشور خبر داده و گفته در پنج هزار مدرسه کشور نیز «تحول بنیادین» یا همان تشدید اسلامی کردن مدارس در دستور کار قرار گرفته است. منظور وزیر آموزش و پرورش از تحول، سند «تحول بنیادین آموزش و پرورش است» که هدفش اسلامی کردن بیش از پیش مدارس است.
جای این آموزگاران که برخی بیش از دو دهه سابقه تدریس دارند خالی میماند و البته جمهوری اسلامی در تلاش است نیروهای «ارزشی» و «امنیتی» را بر کرسیهای خالی آموزگاران بنشاند. به کار گرفتن نیروهای امنیتی و ارزشی و طلاب در آموزش و پرورش سیاستی است که از سالها پیش دنبال میشود و در دولت اصلاحطلب حسن روحانی با طرح «امین» شکل جدیتری پیدا کرد. بر اساس این طرح روحانیون باید حدود ۳۰ ساعت در هفته در مدارس به تبلیغات مذهبی بپردازند.
طلاب در مصوبه دیگری مربوط به سال گذشته نیز به صورت نیروهای حق التدریس در آموزش و پرورش استخدام شدهاند و همچنین وزیر آموزش و پرورش در اردیبهشت امسال از جذب ۲۷ هزار نیروی پرورشی که عمدتا از میان بسیجیها و نیروهای امنیتی هستند، خبر داد.
اقدامات ایدئولوژیک در مدارس اما به تازگی تشدید شده است. با وجود کمبود شدید فضای آموزشی در کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح تأسیس ۲۰۰ مدرسه قرآنی «حیات طیبه» را تصویب کردند. طرحی که بر اساس آن آموزش و پرورش با وجود کسری شدید بودجه، ناچار است بخشی از منابع خود را صرف ساخت و راهاندازی مدارس قرآنی کند تا بر اساس توهم تدوینکنندگان این طرح، دانشآموزان به «حیات طیبه» برسند!
همچنین در بخشنامه دیگری از سوی این وزارتخانه متقاضیانی که در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش پذیرفته میشوند ناچار به ارائه مدرک «روخوانی قرآن» هستند. وزیر آموزش و پرورش هفته گذشته نیز بخشنامه دیگری را برای اجباری شدن «زنگ نماز» در برنامه هفتگی دانشآموزان در همه مدارس کشور ابلاغ کرد.
انتقام از دانشجویان با امنیتی کردن فضای دانشگاهها
در ساختار آموزش عالی نیز تغییراتی برای تشدید فضای امنیتی- ایدئولوژیک در جریان است. مشابه با آنچه در آموزش و پرورش در جریان بود، صدها استاد دانشگاه با اخراج، تعلیق و بازنشستگی اجباری روبرو شدند. بجای آنها نیروهای ارزشی- انقلابی از مجری صداوسیمای جمهوری اسلامی تا مداح حکومتی جذب شدند و آینده علمی کشور را با هشدارهایی جدی روبرو کردهاند.
در دانشگاهها سلسله اقداماتی چون نصب دوربین رصد، فعال شدن نیروهای گشت ارشاد، تفکیک جنسیتی دانشجویان و دستورالعملهای جدید پوشش برای دانشجویان، فضای به اصطلاح «دهه شصتی» حاکم شده تا عرصه را بیش از پیش بر دانشجویان تنگ کند.
در آنسو مجلس شورای اسلامی طی بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه، مسیر دخالت مستقیم و بیش از پیشِ حوزه علمیه در امور آموزش عالی را به بهانه «ارتقای علوم انسانی» هموار کرده است. بر اساس این مصوبه که در ماده ۹۷ لایحه برنامه هفتم صورت گرفته، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مکلف است با همکاری حوزههای علمیه و شورای تخصصی «تحول و ارتقای علوم انسانی نسبت به تهیه اسناد پایه موضوعات فوق اقدام و به تصویب مراجع ذیصلاح برساند.»
تلاش برای دخالت مستقیم و بیش از پیشِ حوزه علمیه در امور آموزش عالی در حالیست که پیشتر نیز تفاهمنامههایی میان وزارت علوم و حوزه علمیه امضا شده بود. از جمله در آذر ۱۳۹۹ در دومین دولت حسن روحانی طرحی میان وزارت علوم و حوزه علمیه برای «رونمایی از آثار علمی فاخر حوزه در علوم انسانی» امضا شد. عبدالرسول هاجری مسئول دبیرخانه انجمن های علمی حوزههای علمیه در توضیح این طرح گفته بود که «نظرات علوم انسانی از غرب آمده و تک بعدی است ولی حرف اسلام حرفی جدید است که برای رسیدن به بلوغ نیاز به کار دارد.»
اقدامات جدید مجلس شورای اسلامی و وزارتخانههای علوم و بهداشت برای ایجاد تغییرات در دانشگاههای کشور اما نسبت به آنچه در سالهای اخیر جریان داشته، شدت گرفته و میتوان آن را به عنوان موج تازهای از «انقلاب فرهنگی» ارزیابی کرد؛ موجی که بخشی از آن در پی فعال شدن جنبش دانشجویی به سود جنبش ملّی و برای مقابله با آن صورت میگیرد.
صفآرایی برگشتناپذیر دانشجویان و دانشآموزان در برابر حکومت
در حالی که از زمان انقلاب ۵۷ تا سالها جنبش دانشجویی در ایران به عنوان بخشی از بازوهای جریانات درون حکومتی به شمار میرفت که بدون استقلال به پیشبرد منافع حکومت، و غالبا در اختیار منافع جریان اصلاحطلب، فعالیت میکرد اما از اعتراضات سال ۹۶ ورق برگشت. دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراضاتی همزمان با اعتراضات خیابانی مردم در سال ۹۶، شعار شاخص «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا» را سر داده و به جناحین جمهوری اسلامی این پیام مستقیم را دادند که جنبش دانشجویی از آنها جدا شده است.
مقابلهی جنبش دانشجویی با جمهوری اسلامی در اعتراضات سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسید و بخش بزرگی از اعتراضات جنبش ملّی توسط دانشجویان سراسر کشور پیش برده شد تا جایی که حتی درفش کاویانی در راهپیمایی دانشجویان در محوطه دانشگاه حمل شد و سرودهای ملّی جای خود را به سرودهای برآمده از جریان چپ داد.
جنبش دانشآموزی نیز در اعتراضات سال گذشته فعالیت درخشانی داشت و پس از چهار دهه سلطه فراگیر جمهوری اسلامی بر مدارس کشور، نسل جدید نوجوانان توانستند در جریان اعتراضات جنبش ملّی این سلطه را شکسته و بخشی از بار اعتراضات علیه حکومت را پیش ببرند.
دانشآموزانی که سالها بود بجای شعارهای ایدیولوژیک اسلامگراهای حاکم، با «حرکات موزون» و ترانههای مجاز و غیرمجاز مراسم صبحگاهی را برگزار کرده و بجای شعارهای مرگ و نفرین و تهدید، روز را با شادمانی و نشاط آغاز می کردند و پدران و مادرانشان که خود در نخستین سالهای پس از انقلاب هدف شستشوی مغزی انقلابیونِ تازه به حکومت رسیده بودند، حالا در کنار فرزندان خود قرار میگرفتند که مرزبندی شفاف با محتوای تزریق شده از سوی حکومت دارند.
همین کودکان در خلال اعتراضات سال گذشته نشان دادند که جنبش دانشجویی دهه هشتادی و نودیها اکنون در خدمت جنبش ملی و آزادی و آبادی کشور است.
چهار دهه تلاش ناکام برای تحمیل ایدئولوژی در ساختار آموزشی
هرچند جمهوری اسلامی طی یک سال گذشته شمشیر خود را علیه ساختار آموزشی در مدارس و دانشگاهها از رو بسته و با بیرحمی به قلع و قمع دانشجو و استاد و آموزگار میپردازد و با حرص در حال پیاده ساختن فضای ایدئولوژیک عمیقتری در دانشگاههاست اما به نظر نمیرسد بتواند بار دیگر فضای مدارس و دانشگاهها را در خدمت اهداف خود بگیرد.
در حالی که در دوران دو پادشاه فقید پهلوی سرمایهگذاری در آموزش و پرورش و آموزش عالی با هدف توسعه آموزشی در کشور و ایجاد زیرساختهایی پایدار در امر آموزش صورت میگرفت اما بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ۵۷، آموزش و پرورش جزو نخستین نهادهایی بود که هدف نگاه ایدئولوژیک انقلاب اسلامی قرار گرفت.
جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است که سرمایهگذاری هنگفتی در آموزش و پرورش انجام داده تا این نهاد را به یکی از کانونهای محوری تبلیغات فرقهای برای امتسازی از ملت ایران تبدیل کند و کودکان را برای زیست در جامعه اسلامی و تداوم آرمانهای انقلاب ۵۷ تربیت کرده و پرورش دهد.
این نبرد نابرابر که یکسوی آن حکومتی است که با همه امکانات، ساختار آموزش را به ساختاری «حاکمیتی» تبدیل کرده و سوی دیگر آن دانشآموزان و دانشجویان قرار دارند، در نهایت نتوانسته به سود حکومت پیش رود و دانشآموزان و دانشجویان گام به گام جمهوری اسلامی را در فضای آموزشی به عقب راندهاند.
پیامد شوم اقدامات جمهوری اسلامی در از بین بردن زیرساختهای بجامانده از دوران دو پادشاه فقید پهلوی، چیزی جز تضعیف ساختار آموزشی کشور، تشدید ترک تحصیل و مهاجرت دانشآموزان و دانشجویان نبوده است. روندی که ایران را هم امروز و هم در آینده نزدیک با بحران نیروی انسانی ماهر و کارآزموده و کارآمد روبرو خواهد کرد.
روشنک آسترکی |ایکس | اینستاگرام|