موضوع درخواست: اعتراض به بازداشت غیرقانونی و دفاعیه
به: قاضی و بازجوی محترم پرونده
اینجانب حجتالله رافعی معلم و زندانی سیاسی پادشاهیخواه برای چندمین و آخرین بار در دفاع از خود خواسته نکاتی را خاطرنشان کرده و یادآور میشوم:
۱- اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور، نشر اکاذیب، تشویق اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات و دیگر اتهامات واهی جرائم و اتهامات مشابه صادق نبوده و نیست زیرا اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور، نشر اکاذیب، تشویق اذهان عمومی و… کار رهبر و سران فرقه تبهکار جمهوری اسلامی است که کاملا عامدانه و هدفمند شرکتها و کارخانجات را تعطیل و کارگران و کارمندان بسیاری را بیکار و با گسترش فقر و فساد و بیکاری گرانی و تورم و طلاق و اعتیاد، رفاه و آسایش و امنیت مردم را به مخاطره انداختهاند.
جهت اطلاع باید عرض کنم به گفته خود مسئولان جمهوری اسلامی بیش از پنجاه و هفت هزار واحد تولیدی بزرگ تعطیل و کارگران کارمندان آن بیکار شدهاند. بنابراین اتهامات و جرائم بالا اتهامات رهبر و سران جمهوری اسلامی میباشد و این ما نیستیم که باید محاکمه و مجازات شویم بلکه این سران جمهوری اسلامی هستند که باید محاکمه و مجازات شوند. جرایئ و اتهامات ما شاید ایجاد امنیت ملی، اجتماع و تبانی به قصد امنیت در کشور، تنویر و روشن نمودن افکار عمومی، نشر حقایق و احترام به مقدسات و تبلیغ علیه تک فرقه تبهکار میباشد البته اگر این موارد جرم محسوب گردد.
۲- جمهوری اسلامی (خلافت اسلامی) یک حکومت نیست بلکه یک فرقه تبهکار است که نزدیک به چهل و پنج سال است ایران مارا اشغال نموده است و در طی این چهل و پنج سال از جنایتی برای نابودی ایران دریغ نکرده است بنابراین نه خودش و نه قوانینش هیچ مشروعیتی ندارد.
۳_ چه مخالفین فرقه تبهکار جمهوری اسلامی و چه مسئولین میانی (مجریان نه آمرین) اعم از نیرو های خدوم انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی و قضایی همگی قربانی جنایتهای فرقه تبهکار جمهوری اسلامی هستیم. من و هممیهنانم بر این باور بوده و هستیم که هم شغل و هم لباس خدوم انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی مقدس و قابل احترام بوده و هست به شرطی که در خدمت مردم و در خدمت یک حکومت مردمی باشند نه در خدمت یک فرقه تبهکار.
این موارد را در صحت سلامت عقل و روان در دفاع از خود در اعتراض به بیعدالتیهای موجود نسبت به خودم و هممیهنانم بیان داشته و امیدوارم وجدانهای بیدار و انسانهای با شرف به قضاوت بنشینند و قضاوت و داوری کنند که آیا جز حقیقت چیزی پنهان شده و آیا واقعا ما مردم متهم یا مجرم هستیم یا سران فرقه تبهکار حاکم بر ایران.
حجتاله رافعی معلم و زندانی سیاسی پادشاهیخواه از سالن ۴ زندان اوین
آبان ۱۴۰۲ خورشیدی ۲۵۸۲شاهنشاهی