احمد رأفت – کتاب مصور «زن، زندگی، آزادی» که با هماهنگی مرجان ساتراپی توسط انتشارات «ایکونوکلاست» ابتدا به زبان فرانسه و سپس زبانهای دیگر منتشر شده است، به زبان فارسی نیز در فضای مجازی به صورت رایگان عرضه شده است.
۱۷ تصویرگر ایرانی و غیرایرانی در انتشار این کتاب با مرجان ساتراپی همکاری کردهاند که از جمله میتوان به مانا و توکا نیستانی اشاره کرد. مرجان ساتراپی که با انتشار رمان تصویری «پرسپولیس» شهرت جهانی یافت با فیلمی به همین عنوان قدم به جهان سینما گذاشت. فیلمی که در سال ۲۰۰۷ میلادی توانست جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن را نیر از آن خود سازد. این هنرمند ایرانی با فیلم «خورش آلو با مرغ» با بازیگری گلشیفته فراهانی به جشنواره سینمائی ونیز رفت.
مرجان ساتراپی طرح این کتاب را در ابتدا با چند کارشناس و پژوهشگر چون عباس میلانی (مورخ و مدیر بخش مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد) و فرید وحید (دانشآموخته الکترونیک، علومسیاسی و کارشناس مطالعات ایران) در میان گذشت و سپس به دنبال دیگر نویسندگان و تصویرگرانی رفت که در «زن، زندگی» آزادی» با او همکاری کردند. مرجان ساتراپی در مقدمه این کتاب، درباره این همکاریها مینویسد: «آنها پذیرفتند تا با تکیه بر متنها و سناریوهای کارشناسان، برایمان تصویرگری و طراحی کنند. ما چهار تصویرگر ایرانی و ۱۳ تصویرگر از اروپا و آمریکا انتخاب کردیم و من که از سال ۱۳۸۲ با کار تصویرگری خداحافظی کرده بودم، چندین طرح تازه کشیدم، چند متن نوشتم و جلد را طراحی کردم.»
مخاطب قرار دادن همزمان ایرانیان و خارجیها کار سادهای نیست. ایرانیان که آگاهی لحظه به لحظه از آنچه در این یک سال گذشته در ایران شاهدش بودیم دارند، برخوردی متفاوت با خارجیانی دارند که نه چندان با تاریخ و گذشته ایران آشنائی دارند و نه به صورت پیگیر و روزانه اخبار یک سال گذشته را دنبال کردند. مانا نیستانی که یکی از تصویرگران این کتاب است در این رابطه میگوید: «در کشیدن تصویر هیچ زمان بین مخاطب داخل و خارج مرز نمیگذارم، اما در اطلاعرسانی اولویت را مخاطب غیرایرانی قرار میدهم که خیلی از جزییات، پسزمینهها و افراد درگیر ماجرا را نمیشناسد و باید بیشتر برایش توضیح داد. اساسا مخاطب امروز کتاب «زن، زندگی، آزادی» کسانی هستند که از دور چیزی درباره وقایع سال ۲۰۲۲ ایران شنیدهاند و تشنه اطلاعات بیشترند که میتوانند بخشی از اطلاعات را به شیوه مصور و راحتخوان از این کتاب دریافت کنند. ده پانزده سال که بگذرد ثبت این اطلاعات، برای نسل جدید ایرانیها هم ارزشمند خواهد بود.»
مبتکر و هماهنگکننده این کتاب در مقدمهای که بر «زن، زندگی، آزادی» نوشته است به دو هدف از انتشار این کتاب اشاره میکند: «این کتاب تلاش دارد آنچه را که در ایران میگذرد به تصویر کشد و اتفاقات ریز و درشت و پیچیده پیش آمده را برای مخاطب غیرایرانی به بهترین شکل ممکن تشریح کند؛ روایت جنبشی مداوم که همچنان زنده و پویاست. رسالت دوم کتاب این است که به ایرانیان بگوید شما تنها نیستید. هرچند سیاستمداران جهان فقط اندیشهی سیاسی دارند و صرفاً برای منفعت مردم ایران قدمی برنمیدارند اما جامعهی مدنی غرب در کنار آنهاست. گواه آن، همکاری بزرگ هنرمندان غربیست که در این کار عظیم ما را یاری کردند.»
فصل اول این کتاب با عنوان «رخدادهای مهم»، به اعتراضهایی میپردازد که پس از قتل مهسا ژینا امینی با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد و همچنین خواستهای معترضان که میتوان رد پای آنها را در «برای» شروین حاجیپور یافت . البته در این فصل به بازداشتهای گسترده، اعدام معترضین و مسمومیتهای زنجیرهای دانشآموزان مدرسه نیز پرداخته شده است. فصل دوم درباره تاریخ و فرهنگ و سیاست ایران است. از اشاره به انقلابها در گذشته، مراسمی چون نوروز، و یا حکومتهای دوران معاصر و به ویژه پدیدهای به نام سانسور. «زن، زندگی، آزادی» در فصل سوم به ویژگیهای اخلاقی و رفتاری نظام حاکم و مردم و رابطه متقابل آنها میپردازد. فصل بعدی در حقیقت میزگردی تصویری با عنوان «بعدش چی» است که مرجان ساتراپی، فرید وحید، ژانپیر پرن و عباس میلانی در آن حضور دارند.
انتشار این کتاب بازتابی گسترده در فرانسه داشته است. روزنامه لوموند در مقالهای طولانی به کتاب مصوّر مرجان ساتراپی و همکارانش پرداخته که در آن به نقل از هماهنگکننده «زن، زندگی، آزادی» آمده است که هدف از انتشار این کتاب «تلاش برای تغییر تصورات رایج در غرب درباره ایران و پایان دادن به بیتفاوتی جامعه جهانی نسبت به آدمکشیهای رژیم است.» مرجان ساتراپی در ادامه همین گفتگو افزوده است «در نتیجه این بیتفاوتی جمهوری اسلامی توانست در فاصله سالهای ۱٩۸۸-۱٩۸۱ بین بیست تا سی هزار زندانی سیاسی را به قتل برساند و امروز نیز قادر است همین تعداد را باز به قتل برساند، اگر بیتفاوتی جامعه بینالمللی به قوّت خود باقی بماند.» این هنرمند ایرانی در پایان گفتگو با روزنامه لوموند میافزاید: «اگرچه در کوتاهمدت در مورد خیزش جاری در ایران نگران هستم ولی نسبت به آینده آن بسیار امیدوارم زیرا این رژیم یک جنازه است و چیزی جز یک جنازه نیست.»