همزمان با چهل و چهارمین سالگرد اشغال سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکایی و کارمندان این سفارتخانه توسط دانشجویان اسلامگرای موسوم به «پیرو خط امام»، اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی) یک پژوهش درباره بحران گروگانگیری منتشر کرده است. در پایان این تحقیق که توسط اندرو قلیلی پژوهشگر ارشد «نوفدی» تهیه شده، هفت راهکار برای مقابله با ارتکاب گروگانگیری توسط جمهوری اسلامی ارائه میشود. متن فارسی این پیشنهادات توسط نوید محبی مدیر این پژوهش تنظیم شده و برای انتشار در اختیار کیهان لندن قرار گرفته است.
ایالات متحده و متحدانش می توانند گامهای متعددی برای بهبود عملکرد خود در راستای مقابله با ارتکاب گروگانگیری توسط رژیم حاکم بر ایران بردارند. توصیههای زیر ابزارهای جدید و پیشنهادات جامعی را برای مقابله با مشکل گروگانگیری جمهوری اسلامی به ایالات متحده ارائه میدهد.
۱. تحریم های قابل سنجش و برگشتناپذیر علیه جمهوری اسلامی به دلیل گروگانگیری آن اعمال کنید
جمهوری اسلامی برای هر گروگانی که میگیرد قیمت بالاتری تعیین میکند. ایالات متحده و متحدان اروپایی آن باید به رژیم یادآور شوند که بهای بیشتری برای هر گروگان گرفته شده خواهند پرداخت. هربار که جمهوریاسلامی یک آمریکایی یا اروپایی را به گروگان میگیرد، واکنشی که به شکل تحریمهای اقتصادی با آن روبرو می شود باید بر شدتاش افزوده شود.
هنگام تحریم جمهوری اسلامی در پاسخ به گروگانگیری، بسیار مهم است که رژیم درک کند که چنین اقدامی بطور خاص به دلیل گروگانگیری انجام میشود. ایالات متحده باید بطور فزاینده محدودیتهایی را بر مقامات رژیم و داراییهای آن اعمال کند و در عینحال بطور خاص در بیانیه تنبیهات اعلام کند که این کار را در پاسخ مستقیم به گروگانگیری انجام میدهد،. این پیامی روشن به رژیم میفرستد که رویهاش در بازداشت غیرقانونی اتباع خارجی به منظور گرفتن امتیازاتی مانند لغو تحریمها تحمل نخواهد شد و در عوض با پیامدهای واقعی مواجه خواهد شد.
تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی باید قابل سنجش و اندازهگیری و در صورت امکان برگشتناپذیر باشد. برای مثال، داراییهای جمهوری اسلامی که در نتیجه گروگانگیری رژیم مسدود یا مصادره شدهاند، نباید در امان نگه داشته شوند. این خطر آزاد شدن چنین داراییهایی را در آینده به همراه دارد ـ همانطور که اخیراً توسط دولت بایدن در معامله گروگانگیری در سال ۲۰۲۳ انجام شد. در عوض، ایالات متحده باید این داراییها را هرطور که صلاح میداند در ارتباط با مسائل ایران مصرف کند و بدین ترتیب مجازات تحمیلشده علیه جمهوری اسلامی را غیرقابل برگشت نماید. سابقه چنین اقدام غیرقابل برگشتی اخیراً توسط خود دولت بایدن انجام شد، زمانی که سلاحهای مصادره شده از حوثیها، یک نیروی نیابتی جمهوری اسلامی، برای نیروهای دفاعی اوکراین ارسال شدند. حتی برای فشار بیشتر به رژیم، نوفدی پیشنهاد میدهد که داراییهای مسدودشده را برای تحمیل حداکثر مجازات به جمهوری اسلامی صرف مواردی مانند عرصههای زیر کرد:
۱. دسترسی به اینترنت آزاد برای مردم ایران
۲. تلاش برای ترویج دموکراسی در ایران
۳. صندوق اعتصابات کارگری برای کارگران ایران
۴. کمک به خانوادههای گروگانهای سابق و سایر قربانیان جمهوری اسلامی
۲. پیامدهای دیپلماتیک قابل سنجش بر جمهوری اسلامی برای ارتکاب گروگانگیری اعمال کنید
بازداشت غیرقانونی اتباع خارجی یکی از مهمترین موارد نقض دیپلماسی بینالمللی است. بنابراین همانطور که اجرای پیامدهای مالی برای جمهوری اسلامی برای گروگانگیری آن مهم است، تبعات دیپلماتیک نیز باید برای نقض مداوم پروتکلهای دیپلماتیک بر آن تحمیل شود.
ایالات متحده باید از اهرم دیپلماتیک خود در در نهادهای بینالمللی برای پاسخگویی جمهوری اسلامی استفاده کند. موارد پیشنهادی شامل:
الف) لابی برای حذف جمهوری اسلامی از کمیتهها و مناصب رهبری سازمان ملل متحد. رژیم جمهوری اسلامی به عنوان ناقض هنجارهای بینالمللی، شایسته هیچ سمت مدیریت و ریاست در برجستهترین مجمع بینالمللی جهان و نهادهای آن را ندارد.
ب) ممنوعیت سفر مقامات جمهوری اسلامی به آمریکا. همانطور که ایالات متحده سفر رهبران جنایتکار کشورهای دیگر را که قصد شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را داشتند- مانند یاسر عرفات- ممنوع کرده بود، برای جمهوری اسلامی نیز باید دست به اقدام مشابه بزند. حداقل باید با محدودیت صدور ویزا برای همراهان و خانوادههای مقامات جمهوری اسلامی مانند رئیس جمهوری اسلامی یا وزیر امور خارجه را که قصد سفر به آمریکا دارند اعمال کند. این همراهان سابقه آزار و اذیت روزنامهنگاران و فعالان ایرانی را نیز در کارنامه خود دارند.
پ) جلب بینالمللی از طریق پلیس اینترپل و پیگیری اجرای آن. ایالات متحده باید پیگیر صدور اعلامیههای قرمز برای مقامات رژیم که در عمل شنیع گروگانگیری دست دارند باشد. همچنین باید از روابط دیپلماتیک خود برای تحت فشار گذاشتن متحدان خود استفاده کند تا آندسته از مقامات رژیم را که در حال حاضر تحت اعلامیه قرمز هستند، هنگام سفر به کشورهای خود تحویل دهند، همانطور که در مورد سفر محسن رضایی به نیکاراگوئه چنین اقدامی انجام شد.
هنگام انجام چنین اقداماتی برای فشار دیپلماتیک رژیم در پاسخ به گروگانگیری، پیام دولت ایالات متحده باید روشن باشد که چنین اقداماتی به عنوان پیامدهای مستقیم گروگانگیری رژیم انجام میشود.
۳. اقدامات تلافیجویانه علیه نیروهای نیابتی رژیم در نظر گرفته شود
همانطور که در سراسر این گزارش توضیح داده شد، جمهوری اسلامی شهروندان بیگناه از جمله روزنامهنگاران، دانشگاهیان، بازرگانان و اتباع عادی خارجی را که از ایران بازدید می کنند، هدف قرار میدهد. ایالات متحده و متحدان غربی آن هرگز نمیتوانند و نباید چنین رویه غیرانسانی را تکرار کنند. با این حال، کاری که آنها میتوانند انجام دهند، هدف قرار دادن و بازداشت بیشتر جنایتکاران واقعی وابسته به رژیم است، مانند وابستگان رژیم و شبکه گسترده تروریستی نیابتیاش.
اهداف مشروعی در سرتاسر جهان به ویژه در میان نیروهای نیابتی رژیم وجود دارد که بسیاری از آنها در فعالیتهای تروریستی دست دارند. اگر همه راه های دیگر بطور کامل بررسی شده و ناکارآمدی آنها ثابت شده باشد، توجه به هدف قرار دادن این افراد ضروری است. اجرای این رویکرد میتواند نتایج امیدوارکنندهای به همراه داشته باشد زیرا رژیم را در موقعیتی مشابه با وضعیتی که بر سایر کشورها تحمیل میکند، قرار میدهد.
۴. یک فهرست جامع از گروگانگیران رژیم تهیه کنید
ایالات متحده باید فهرست جامعی از افراد دخیل در بازداشت و بدرفتاری با گروگانهای آمریکایی داشته باشد. این فهرست باید شامل افراد مختلف از جمله قضات، دادستان، ماموران، نگهبانان زندان و هر کس دیگری باشد که در چنین اعمالی دخیل هستند. این افراد نه تنها باید با مجازات مصادره اموال مواجه شوند و از اخذ ویزا و مسافرت منع شوند، بلکه باید تحت پیگرد کیفری نیز قرار گیرند. با تأکید بر اهمیت پاسخگویی، ایالات متحده میتواند این پیام قاطع را منتقل کند که در برابر گروگانگیری علیه شهروندان خود ساکت نخواهند ماند. علاوه بر این، این اقدام به عنوان یک هشدار جدی برای عوامل رژیم خواهد بود و آنها را از مشارکت بیشتر در چنین جنایاتی منصرف میکند.
۵. استفاده از گذرنامههای آمریکایی برای سفر به ایران یا از طریق ایران را ممنوع کنید
دلایل زیادی برای سفر به کشور زیبای ایران وجود دارد؛ چه برای تحقیقات آکادمیک یا روزنامهنگاری، چه برای تجارت و چه برای دیدار با خانواده. سفر به ایران از یک کشور غربی میتواند بسیار وسوسهانگیز باشد، به ویژه برای ایرانیان دیاسپورا که مشتاق بازگشت به خانه هستند. با اینهمه این اشتیاق نمیتواند بر خطرات و پیامدهای رفتن به ایران در حالی که جمهوری اسلامی بر مصدر امور سوار است و به استراتژی ثابت بازداشت غیرقانونی اتباع خارجی ادامه میدهد، غلبه کند. خطر بازداشت غیرقانونی و عواقب آن از جمله شکنجه فیزیکی و دادن اهرم فشار به رژیم برای گرفتن امتیازاتی مانند رفع تحریمها و میلیاردها دلار از کشور افراد زندانی، بهای زیادی برای پرداختن است. از آنجا که ایالات متحده و متحدانش همواره بهای کسانی را که در سفر به ایران بازداشت شدهاند میپردازند، چنین اقداماتی برای حفاظت از جان بیگناهان و هزینههای سیاسی نالازم بسیار ضروری است.
در حالی که بیشتر گروگانهای جمهوری اسلامی مرتبط با افراد دوتابعیتی است که با گذرنامه ایرانی سفر میکنند، ایالات متحده همچنین میتواند با غیرقانونی کردن استفاده از گذرنامههای آمریکایی برای سفر به ایران یا از طریق ایران، از سفر آمریکاییهای غیرایرانی به ایران جلوگیری کند. این امر از موارد مشابه بازداشت آمریکاییها مانند ژیو وانگ و مایکل وایت جلوگیری میکند. ایالات متحده پس از بازداشت و مرگ دلخراش اتو وارمبیر توسط کره شمالی، اقدام مشابهی انجام داد و استفاده از گذرنامههای آمریکایی به کره شمالی را ممنوع کرد؛ سیاستی که در اوت ۲۰۲۳ برای یک سال دیگر تمدید شد. این اقدام علاوه بر پیامدهای عملی و در معرض آسیب قرار دادنِ کمترِ شهروندان آمریکایی توسط رژیم، ضربه بیشتری به اعتبار جمهوری اسلامی وارد میکند و آنها را در ردیف رژیمهای سرکش همچون کره شمالی قرار میدهد.
۶. جمهوری اسلامی را بطور رسمی به عنوان حکومت گروگانگیر اعلام کنید
توجه رسانههای عمومی و افکار عمومی نقش مهمی در معادلات گروگانگیری توسط جمهوری اسلامی ایفا میکند زیرا به تعیین استراتژی رژیم و گروگان گرفتن شهروندان، نحوه رفتار با گروگانها در حین بازداشت، و میزان فشاری که رژیم برای آزادی گروگانها احساس میکند کمک میکند. بنابراین دولتهای ایالات متحده و کشورهای غربی باید عمل گروگانگیری را بطور دقیق با همان چیزی که واقعاً هست، اعلام کنند: «گروگان». بنابراین باید از اطلاق عنوان «زندانی» پرهیز کنند.
علاوه بر این، ضروری است که کشورهای غربی جمهوری اسلامی را به عنوان رژیمی که درگیر گروگانگیری است، به رسمیت بشناسند و اعلام کنند. این به رسمیت شناختن باید در بحثها و گفتگوهای پارلمانی صورت گیرد و عملاً فشار سیاسی بر رژیم ایران را تشدید کند. کشورهای غربی با استفاده از اصطلاحات دقیق و به رسمیت شناختن این موضوع میتوانند وخامت اوضاع را برجسته کرده و موضع خود را در برابر این عمل غیرقابل قبول بیشتر تقویت کنند.
۷. حمایت مالی و لجستیک بیشتری برای خانوادههای گروگانها ارائه شود
همانطور که در دستورالعمل سیاست ریاست جمهوری مورخ ۲۰۱۵ ذکر شده، «دولت ایالات متحده آمریکا باید به منظور برقراری ارتباط بهتر و شفافتر بین سازمانهای دولتی ایالات متحده و خانوادههای گروگانهای آمریکایی، و ارائه اطلاعات بهروز به آنان میزان مراودهی خود را با آنها بطور قابل توجه افزایش دهد.» با این حال، بسیاری از خانوادههای ایرانی- آمریکایی که در ایران به گروگان گرفته شدهاند، نسبت به سطح حمایت دولت ایالات متحده از آنها ابراز نگرانی و ناراحتی میکنند. برای مثال، خانوادههای جمشید شارمهد و شهاب دلیلی پس از چندین سال بیتوجهی از سوی دولت آمریکا مجبور به تحصن در مقابل وزارت امور خارجه در واشنگتن دیسی شدند تا امکان جلسهای ساده با مقامات دولتی برقرار کنند. همانطور که در گزارش مجلس عوام بریتانیا تاکیده شده است «خانوادهها هرگز نباید احساس کنند که تنها راهی که دولت پرونده آنها را در اولویت قرار میدهد این است که متوسل به رسانهها و پارلمان شوند.»