اکثر خبرها و تفسیرها جنگ غزه را قسمت نهایی و وحشیانهی درگیری بین اسرائیلیها و اعراب توصیف میکنند. این یک بُعد مسئله است، اما از دیدگاه سیاست قدرتهای جهانى، مهمترین بُعد نیست. آنچه واقعاً در خاورمیانه اهمیت دارد، نبرد میان جمهورى اسلامى که بطور فزاینده از سوى روسیه و چین حمایت میشود، و قدرتهای ضد رژیم ایران است که شامل اسرائیل و کشورهای عربی مورد پشتیبانى آمریکا میشود.
در مورد جنگ غزه نکات زیادی وجود دارد که ما هنوز نمیدانیم: چقدر طول خواهد کشید، تعداد کشتهها چقدر خواهد بود و چه تعداد گروگان را میتوان نجات داد یا بازگرداند، و اینکه اسرائیل تا چه اندازه در هدف اعلام شده خود برای نابودی حماس موفق خواهد شد.
اما تا اینجای کار، از منظر جهانی، مهمترین واقعیت این است که جمهورى اسلامى آنچه را از جنگ انتظار داشته به دست نیاورده است. هدف رژیم ایران از تسلیح، آموزش و تشویق حماس تنها ایجاد دردسر براى اسرائیل نبوده بلکه هدف واقعی آن، برهم زدن تعمیق تدریجی روابط استراتژیک بین تل آویو و مهمترین همسایگان عرب آن بوده است.
مدتهاست این تصویر برای کسانی روشن بوده است که مسحور مالهکشان رژیم ایران که سیاستهای جمهوری اسلامی را برای یک نسل زودباور توجیه کردهاند، نشدهاند. حاکمان ایران با این باور که کنترل منابع انرژی و اماکن مذهبی خاورمیانه این کشور را به یک قدرت جهانی تبدیل میکند، میخواهند خود را به عنوان قدرت برتر در منطقه تثبیت کنند.
اعراب سنی مذهب از دیرباز جمهورى اسلامى را به عنوان یک رقیب مذهبی و یک تهدید امنیتی میدانستهاند. در سالهای اخیر وقتی خیز رژیم ایران براى استیلا و برترىجویی، ردیفی از کشورهای ویران شده و اجساد در خون تپیده برجای گذاشت، سوء ظن اعراب به وحشت و نفرت تبدیل شد. حمایت تهران از بشار اسد در سوریه، چندین برابر بیشتر از مجموعهی جنگهای اسرائیل و فلسطین، عامل مرگ و میر و آوارگی شده است. پشتیبانى جمهورى اسلامى از حزبالله لبنان، کشوری که زمانی مرفه بود، آن را به یکی از اقمار فقیر جمهوری اسلامی تبدیل کرده. نیابتیها و نفوذیهای تهران کشور عراق را در وضعیت ناآرام و نابسامان نگه میدارند در حالی که همزمان حمایت رژیم ایران توسط شبهنظامیان حوثی در یمن یکی از بزرگترین فجایع انسانی زمان ما را رقم زده است.
ما هنوز نمیدانیم که رژیم ایران تا چه اندازه در برنامهریزی و زمانبندی حملات هفتم اکتبر مشارکت داشته، اما اکنون بیش از پیش روشن شده که ملاها امیدوار بودند این حملات به نتیجهی مورد نظر آنان برسد. جمهوری اسلامی میخواست در یک مرحله به همه یادآوری کند که خودش و نیابتیهایش چقدر وحشی و قدرتمند شدهاند.
تروریسم اولویت حکومت ایران براى رسیدن به هدفها و خواستههایش است
فراتر از آن، تهران امیدوار بود بلوکی که را که علیه جمهوری اسلامی در خاورمیانه ظهور میکند، مختل کند. ایده این بود که واکنش اسرائیل در پاسخ به حملات وحشیانهی حماس افکار عمومی را در منطقه علیه اسرائیل، ایالات متحده و حاکمان عرب که مایل به همکاری با اسرائیل و آمریکا هستند، تحریک کند. تهران امیدوار بود که این اقدام بین اعراب و اسرائیلیها شکاف ایجاد کند و حاکمان عرب با کنار گذاشتن هرگونه برنامه برای همکاری نزدیک با اسرائیل به دنبال آرام کردن افکار عمومی خشمگین خود باشند.
واکنش کشورهای محافظهکار عربی برخلاف انتظار جمهوری اسلامی، به این دلیل نیست که عاشق اسرائیل یا ایالات متحده هستند، بلکه از این جهت است که بقای آنها مستلزم آگاهى از برنامهها و اهداف حکومت تهران است. این واکنش تنها براى خنثى کردن برنامههای خشن رژیم جمهورى اسلامى نیست. بلکه به منظور ایجاد فضایی است که کشورهای منطقه بتوانند در آن شکوفا شوند. رهبران عرب ممکن است به دموکراسی به سبک غربی اهمیتی ندهند، اما نیاز به توسعه اقتصاد خود دارند. با افزایش جمعیت و انتظاراتشان از زندگی و همچنین با نامشخص بودن آیندهی بلندمدت سوختهای فسیلی، کشورهای خلیج فارس باید برنامههایی بیش از استخراج نفت از زمین داشته باشند.
حملات حماس بجای جدا کردن اسرائیل از کشورهای عربی، به مردم خاورمیانه یادآوری کرد که مهار رژیم ایران چقدر مهم است. کشورهای حاشیه خلیج فارس به ثبات نیاز دارند. رژیم ایران و نیابتیهای قاتل آن تهدیدی مرگبار برای آینده اقتصادی به شمار میروند که حاکمان عرب به دنبال آن هستند و مردم این کشورها به آن نیاز دارند.
این روزها پرسش واقعی در خاورمیانه این نیست که اسرائیل یا حماس در آینده چه خواهند کرد بلکه این است که آیا دولت جو بایدن سرانجام از خواب سحرآمیز خود بیدار شده یا نه. آیا کاخ سفید میداند که مشکل اسرائیل و فلسطین، اگرچه واقعی و مهم است، اما در برابر تلاش غیرقابل انکار رژیم ایران برای کسب قدرت به عنوان عامل اصلی جنگ و ناآرامی در منطقه کمرنگ میشود؟ آیا آموخته است که هر یک سنت که به دست رژیم ملایان مىرسد، جاهطلبیهای آن را تغذیه میکند؟
اگر چنین است، روزهای بهتری برای منطقهای در راه است که میتواند تقریبا امیدوارکننده باشد. وگرنه جاهطلبىهاى جنونآمیز یک رژیم وحشی در سالهای آینده وحشت بیشتری به همراه خواهد داشت.
*منبع: والاستریت ژورنال
*نویسنده: والتر راسل مید
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن