دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – ۱۶ نوامبر برابر با ۲۵ آبان در سال ۱۹۹۶ از سوی سازمان ملل «روز مدارا» یا «بردباری» (تولرانس) نامگذاری شده است. «مدارا» در لغت به معنای مهربانی کردن، نرمی نمودن، شفقت و ملایمت نشان دادن (فرهنگ دهخدا) است. مدارا همچنین به عمل آگاهانهای گفته میشود برای پذیرش یا اجازه دادن به چیزی که شخصاً مورد قبول نیست و توان نپذیرفتن یا اجازه ندادن به آن وجود دارد اما با آن «مدارا» میشود. پس مدارا با تسلیم، سازش و یا بیتفاوتی فرق دارد.
مدارا از مفاهیمی است که فرهنگ غرب بهویژه لیبرالیسم روی آن امروزه تأکید بسیاری دارد و آن را متضمن آزادیهای فردی و اجتماعی میداند.
من سعی دارم ریشههای تاریخی، مذهبی و ادبی مدارا را خیلی کوتاه در فرهنگ ایرانیان مورد توجه قرار دهم.
آب جیحون را اگر نتوان کشید
هم ز قدر تشنگی نتوان برید
(مولوی)
ریشههای تاریخی مدارا
قدیمیترین سند تاریخی که در آن به مدارا اشاره شده کتیبه یا منشور کوروش و یا به قول غربیها «استوانه کوروش» است.
کوروش در سال ۵۳۹ قبل از میلاد شهر بابِل را گشود و اولین امپراتوری چندملیتی در تاریخ بشری را بنیان نهاد. یکی از ملزومات اداره چنین امپراتوری احترام به مذاهب، عقاید و زبانهای مختلف یا مدارا با آنها بود. وی همچنین یهودیانی را که در اسارت بابلیان بودند آزاد کرد تا به سرزمین خود بازگردند و معبد خود را بازسازی کنند.
منشور کوروش به دنبال کاوشهای باستانشناسی در سال ۱۸۷۹ در بابل کشف شد. این سند سفالین که به خط میخی نوشته شده اکنون در موزه انگلستان در لندن نگهداری میشود. در این منشور نکات متعددی آمده که اشاره به مدارا در زمینههای مختلف دارد:
۱- دستور دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند. فرمان دادم نیایشگاههایی را که بسته شده بودند گشودند. (مدارای مذهبی)
۲- ارتش من به صلح و آرامی وارد بابل شد. (مدارای سیاسی)
۳- نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد شود. همه مردمانی را که پراکنده و آواره بودند، به جایگاه خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد کردم. (مدارای فردی و اجتماعی)
مدارا در ادبیات ایران
درخشش و زیبایی ادبیات ایران بهاین علت است که جنبههای مختلف دارد. در ادبیات ایران میتوان مسائل فلسفی، تاریخی و اخلاقی را یافت بطوری که هویت فرهنگی و ملی ایرانیان در این ادبیات نهفته است. در ادبیات ایران نیز میتوان اشارههای فراوان به مدارا و بردباری یافت که در اینجا فقط نمونههایی از آن آورده میشود:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
(حافظ)
مدارا خرد را برابر بود
خرد بر سر دانش افسر بود
(فردوسی)
وقتی به لطف گوی و مدارا و مردمی
باشد که در کمند قبول آوری دلی
(گلستان سعدی)
به یزدان گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
(فردوسی)
که با زیردستان مدارا کنیم
ز خاک سیه مشک سارا کنیم
(فردوسی)
خواهی از دشمن نادان که گزندت نرسد
رفق پیش آر و مدارا و تواضع کن و جود
(مواعظ و قطعات سعدی)
مکن بد با کسی که با تو بد کرد
تو نیکی کن اگر هستی جوانمرد (عطار)
شکستن کمر کوه قاف چندان نیست
به مور هر که مدارا کند سلیمان است
(صائب تبریزی)
تو با خلق سهلی کن ای نیکبخت
که فردا نگیرد خدا بر تو سخت
(بوستان سعدی)
دانی چه بود کمال انسان
با دشمن و دوست لطف و احسان
غمخواری دوستان خدا را
دلداری دشمنان مدارا
(مواعظ و مثنویات سعدی)
در خاک بیلقان برسیدم به عابدی
گفتم مرا به تربیت از جهل پاک کن
گفتا برو چو خاک تحمل کن ای فقیه
یا هرچه خواندهای همه در زیر خاک کن
(گلستان سعدی)
اینهمه قطرهای از دریای بیکران توصیه به مدارا در فرهنگ ایرانیان از جوانب مختلف است. مدارا یکی از لوازم مؤثر ابزار زندگی اجتماعی بشر است. قطعاً مدارا کاربردهای خاص خود را دارد که موضوع این نوشته نیست.
جامعه بشری و جامعه ایران به ویژه با پیچیدگیها و مشکلات خاص زمانه خود روبروست. یکی از ابزاری که بیشک به حل این مشکلات کمک خواهد کرد مداراست. مدارا قادر است که افراد با عقاید و سلیقههای متفاوت را در کنار هم آورده تا به یاری هم مشکلات را حل کنند. شاید مثال بسیار ملموس آن ارکستر موسیقی و یا یک تیم ورزشی باشد. هر یک از افراد در این تیمها کار متفاوتی انجام میدهند ولی در جهت یک هدف واحد، نتیجهای را ارائه میدهند که مطلوب همگان است. از همین روست که گفته میشود، آری، به اتفاق جهان میتوان گرفت. اتفاقی که مدارا نه تنها نیاز بلکه ضرورت آن است.
*دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی پزشک متخصص پیوند اعضا و عضو کنونی هیئت هماهنگی پروژه ققنوس ایران است.