سرنوشت منطقه خاورمیانه چگونه رقم خواهد خورد؟

دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ برابر با ۲۰ نوامبر ۲۰۲۳


جمشید عنبرستانی – آمریکا و کشورهای غربی متحد آن کارنامه‌های سیاه و تاریکی در استعمار و استثمار دیگر کشورها و ملت‌ها و نقض حقوق بشر و زیر پا گذاشتن قوانین بین‌المللی دارند. از این جهت است که این کشورها مشکل چندانی با عملکردها و رفتارهای ماجراجویانه حکومت ملایان در نقض قوانین بین‌المللی و تشنج‌آفرینی در منطقه و نقض حقوق بشر در ایران ندارند. از طرفی این کشورها که خود در مهندسی و شکل گرفتن حکومت روضه‌خوان‌ها در ایران نقش و سهم مهمی‌ داشته‌اند هرگز خواهان فروپاشی رژیم ملایان نبوده و نیستند و مماشات نفرت‌انگیز این دولت‌ها با حکومت آخوندها طی چند دهه گذشته این امر را به وضوح آشکار کرده است.

سازمان فاسد ملل متحد نیز مکانی برای خودنمایی، پروپاگاندا و تاخت و تاز رهبران سیاسی رژیم‌های دیکتاتوری و تروریستی مانند جمهوری اسلامی  و محل ملاقات و انجام معاملات سیاسی پشت پرده و زد و بند میان رییس این سازمان و معاونین وی در بخش‌های گوناگون این نهاد بین‌المللی خاصه بخش حقوق بشر این سازمان با نمایندگان و سران رژیم ملایان حاکم بر ایران است.

رییس کنونی سازمان ملل متحد آنتونیو گوترش و رهبران برخی کشورهای عضو این سازمان و نهادهای سیاسی چپگرا در کشورهای گوناگون جهان با محکوم کردن آبکی جنایات وحشیانه سازمان‌های تروریستی حماس و جهاد اسلامی در حمله و شبیخون به درون خاک اسراییل در هفتم اکتبر، عملکرد دولت و ارتش اسراییل در پاسخگویی به این جنایات را افراطی و بسیار شدید قلمداد کرده و کشور اسراییل را نکوهش و متهم کرده‌اند که با محاصره و حمله گسترده هوایی و زمینی به غزه و عدم اجازه ورود سوخت و مواد غذایی و دارویی به درون غزه مرتکب جنایت جنگی شده است!

اما نکته قابل توجه این است که اقدامات گسترده نظامی اسراییل در نوار غزه پس از مورد حمله و شبیخون قرار گرفتن این کشور و قتل عام مردم بی‌دفاع و غیرنظامی توسط تروریست‌های حماس و جهاد اسلامی، برای حفظ موجودیت کشور و ملت اسراییل است که از همه طرف در محاصره گروه‌های شبه‌نظامی نیابتی و سازمان‌های تروریستی اسلامی قرار دارند.

نابود کردن حماس و شبکه‌های شبه‌نظامی تروریستی اسلامی در غزه ضربه بزرگی به تشکیلات تروریستی اسلامی در منطقه و کشورهای حامی‌ آنان خواهد بود.

در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی کشورآمریکا توسط افراط‌گرایان اسلامی وابسته به سازمان تروریستی القاعده که رهبر و فرماندهان و اعضای این گروه تروریستی تحت حمایت حکومت طالبان در افغانستان بسر می‌بردند مورد حملات تروریستی قرار گرفت و آمریکا در واکنش به این حملات کشور افغانستان را مورد تهاجم گسترده نظامی قرار داد و این کشور را به اشغال نظامی خود درآورد و حکومت طالبان را سرنگون و گروه تروریستی القاعده در این کشور را متلاشی کرد. سران سازمان‌های تروریستی در افغانستان پس از فروپاشی حکومت طالبان از این کشور گریختند و در کشورهای منطقه خاصه در ایران و پاکستان به فعالیت و زندگی مخفی روی آوردند.

در اینجا این پرسش مطرح است که آیا واکنش آمریکا نسبت به حمله تروریستی یازده سپتامبر که توسط هواپیماربایان وابسته به القاعده که برج‌های دو قلو در نیویورک را با کوبیدن هواپیماهای مسافربری به این دو برج  و ویران کردن این مراکز که نزدیک به چهار هزار نفر جان خود را از دست دادند صورت گرفت و حمله آمریکا به افغانستان و اشغال نظامی این کشور برای نابودی گروه تروریستی القاعده که هزاران غیرنظامی در جریان این عملیات  و جنگ میان نیروهای آمریکایی و طالبان و القاعده قربانی شدند آمریکا متهم به ارتکاب جنایت جنگی شد؟ چرا رییس وقت سازمان ملل متحد و اکثر کشورهای عضو این سازمان و شورای امنیت  از اقدام آمریکا در حمله و تهاجم نظامی به افغانستان برای نابودی گروه‌های تروریستی حمایت و پشتیبانی کردند؟ اما چرا کشور اسراییل توسط رییس کنونی سازمان ملل متحد و بسیاری کشورهای عضو این سازمان مورد اتهام قرار گرفته که واکنش ارتش اسراییل در حمله نظامی به غزه در قیاس با حمله حماس و جهاد اسلامی به خاک اسراییل بسیار شدید و ویرانگرتر است و ارتش اسراییل مرتکب جنایت جنگی شده است؟!

بی‌ثباتی و ناامنی و آشوبی که منطقه خاورمیانه چند دهه است با آن دست به گریبان است حاصل اقدامات و سیاست‌های مزورانه و طمع‌کارانه و پر از اشتباه سیاستمداران و رهبران آمریکا و غرب در این منطقه مهم و حیاتی است که نزدیک به چهل درصد نیاز نفت و گاز جهان را تامین می‌کند.

تا پیش از فروپاشی نظام پادشاهی و به قدرت رسیدن ملایان و جرثومه‌های فاسد و دزد و جنایتکار مذهبی در ایران، این کشور جایگاهی خاص و قابل احترام در جهان پیدا کرده بود و با نفوذترین و مدرن‌ترین کشور منطقه خاورمیانه به شمار می‌رفت و دارای یکی از قدرتمند‌ترین ارتش‌های منظم جهان بود. در سال‌های پیش از شورش سال پنجاه و هفت، آرامش و امنیت و ثبات نسبی که در منطقه حساس و ژئوپولیتیک خاورمیانه و خلیج فارس برقرار بود مرهون مدیریت و دوراندیشی شاه  و دولتمردان و فرماندهان عالی‌رتبه نظامی کشور ایران بود. در آن دوران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و دشمنان و بدخواهان و چپ بین‌الملل کشور ایران را ژاندارم منطقه که از قدرت نظامی خود برای تسلط بر خاورمیانه و خاصه خلیج فارس بهره می‌گیرد معرفی می‌کردند. اما دنیای آزاد و دمکرات به خاورمیانه «جزیره ثبات» لقب داده بود.

شوربختانه سیاستمداران و رهبران غربی و آمریکایی در سال ۱۹۷۹ میلادی دست به یک قمار و بازی سیاسی خطرناکی زدند و بجای گفتگو و چانه‌زنی با شاه که هرچند متحد آنان به شمار میرفت اما حاضر نبود منابع ملی کشور ایران را مفت و ارزان در اختیار آنان قرار دهد و دستیابی به نوعی تفاهم در معاملات اقتصادی و تجاری و خاصه قیمت نفت و گاز تصمیم به حذف شاه از صحنه سیاسی ایران گرفتند.

در بحبوحه‌ای که دسیسه و توطئه‌های قلدرهای جهانی علیه شاه کشور را به آشوب کشانده بود و نظام پادشاهی ایران ماه‌های پایانی موجودیت خود را پشت سر می‌گذاشت، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به درخواست نوچه خود «ببرک کارمل» که رییس جمهور وقت کشور افغانستان بود برای کنترل اوضاع امنیتی و سرکوب مخالفان دولت، کشور افغانستان را به اشغال نظامی خود درآورد که این واقعه سرآغازی برای تولد و رشد اسلامگرایی افراطی و تروریسم اسلامی در منطقه و جهان شد.

آمریکا و متحدانش می‌توانستند با کمک ایران که همسایه شرقی افغانستان و متحد قدرتمند این کشورها در منطقه بود، رهبران سیاسی شوروی را تحت فشار قرار دهند تا به اشغال نظامی افغانستان پایان داده و نیروهای نظامی خود را از این کشور خارج کند. اما رهبران و سیاستمداران طمعکار آمریکایی و اروپایی راه بلاهت سیاسی را در پیش گرفتند و فروپاشی رژیم پادشاهی ایران را در دستور کار قرار دادند و با به قدرت رساندن ملایان در ایران، جزیره ثبات خاورمیانه را به یکی از پرآشوب‌ترین و ناامن‌ترین مناطق دنیا تبدیل کردند.

آمریکا و متحدان اروپایی این کشور با روی کار آوردن رژیم ملایان در ایران و از طرفی با حمایت و آموزش نظامی و مسلح کردن گروه‌های اسلامی محلی افغانستان مانند مجاهدین به رهبری «احمد شاه مسعود» و گروه‌های چریکی اسلامی مانند القاعده به رهبری «اسامه بن لادن» برای جنگ و نبرد پارتیزانی با نظامیان اشغالگر شوروی، در توسعه بنیادگرایی و تروریسم اسلامی نقش اساسی داشته‌اند.

با ماندگاری رژیم ملایان در ایران، منطقه خاورمیانه هرگز به ثبات و آرامش دست پیدا نخواهد کرد و از طرفی حمایت‌های پشت پرده و مماشات آمریکا و غرب با رژیم منحوس و ضد ایرانی ملایان نیز سبب ماندگاری و بقای این حکومت قرون  وسطایی و تبهکار شده است.

آیا آمریکا و غرب با حمایت از رژیم ملایان قصد دارند زلزله ای ویرانگر در ایران و منطقه برپا کنند و با ایجاد جنگی فراگیر  که یک طرف آن نیروهای نظامی و شبه‌نظامی حکومت ملایان و طرف دیگر کشورهای عرب منطقه خاصه کشور عربستان سعودی که درطی چند دهه گذشته بیش از هزار میلیارد دلار تجهیزات پیشرفته نظامی خریداری کرده و در کشورهای خود انبار کرده‌اند و زمان استفاده و نابودی این انبارهای عظیم تسلیحاتی فرا رسیده است تا منطقه را زیر و رو کنند تا کشورهای غربی و آمریکا برای بازسازی مجدد زیرساخت‌های این کشورها چرخش گردونه‌ی اقتصادی و تولیدی  در کشورهای خود را برای دهه‌های متمادی تضمین و ضمانت کنند. از طرفی اگر میلیون‌ها انسان جان و مال و هستی خود را در حین اجرای احتمالی چنین سناریوی شومی‌ در ایران و منطقه از دست بدهند برای جهانخواران دارای کوچکترین اهمیتی نخواهد بود.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۳٫۱

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=335632