بهرام فرخی – دولت نتانیاهو از عدم محبوبیت و ضعف ساختاری در اداره حکومت اسراییل رنج میبرد و چنین وضعیتی موجب تصمیمگیریهای متناقض در پیش بردن جنگ در غزه علیه گروههای تروریستی حماس و جهاد اسلامی شده است.
دلایل متعدد دیگری هم در این تصمیمگیریها تاثیرگذار هستند که فشار داخلی توسط خانوادههای گروگانها و عدم پشتیبانی کامل دولت دموکرات بایدن از دولت اسراییل و رفتار کاملا دفاعی ایالات متحده در مواجهه با تاکتیک نظامی رژیم اسلامی و متحدان تروریستاش در منطقه موسوم به «نیش زنبوری» و موفق نبودن اسراییل در بسیج کردن افکار عمومی جهان برای مبارزه با تروریسم اسلامی از جمله آنها هستند.
فقط یک سیاست شکست خورده دولتهای دموکرات آمریکا در گذشته و حال میتوانست تحریمهای وضع شده ایالات متحده را علیه رژیم اسلامی ناکارآمد کرده و با خارج کردن تروریستهای حوثی از لیست تحت پیگرد، حالا انرژی و توان خود را در دریای سرخ خرج رهگیری موشکها و پهپادهای رژیم اسلامی کند که از دوهزار کیلومتری توسط این گروه دستنشانده به سوی اسراییل شلیک میشود و حتی در مورد کشتیربایی این گروه نیز روش سکوت و مدارا در پیش گرفته تا رهبران این گروه تروریستی بر روی کشتی باربری رقص پیروزی اجرا کرده و قدرتهای غربی را به سخره بگیرند.
چطور میشود که دولت دموکرات بایدن با تمامی امکانات نظامی، قادر به رهگیری نفتکشهای رژیم اسلامی که در حال قاچاق و معاملات پر سود برای هزینه کردن در راه تروریسم جهانی هستند، نمیشود ولی پهپادهای رژیم اسلامی در فاصله بینهایت دور از سواحل ایران، در اقیانوس بیکران هند میتوانند کشتیهای متعلق به سرمایهداران اسراییلی را ردیابی کرده و به آنها حمله کند؟!
پیدا کردن پاسخ این پرسش چندان دور از ذهن نیست که همانا مماشات دولت بایدن با رژیم آیتاللهها در ایران است که آزاد کردن میلیاردها دلار از بدهیهای دولت عراق برای پرداخت به رژیم سرکوب و اختناق نیز آخرین آنها نخواهد بود.
حال این مماشات چشمگیر و آشکار به خاطر انتخابات سال ۲۰۲۴ در آمریکا باشد و یا دلایل دیگری (مثلا امتناع از گشایش جبهههای جدید جنگ در خاورمیانه) یک چیز مسلم است و آن اینکه تاوان آن را مردم ایران و خاورمیانه باید بپردازند!
در این حال رژیم اسلامی عدم صدور ویزا برای بازرسان سازمان انرژی اتمی را کتمان نمیکند و گستاخانه جلوی بازرسیها و کار گذاشتن دوربینها برای کنترل فعالیتهای هستهای را نیز گرفته و لزومی برای دادن توضیحات در مورد سایتهای مشکوک خود نمیبیند. از سوی دیگر، رافائل گروسی مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی موارد بالا را بارها تکرار کرده ولی شورای حکام این نهاد بینالمللی که وظیفهاش نظارت بر صلحآمیز بودن برنامههای هستهای کشورهای مختلف است، از صدور قطعنامه علیه رژیم تروریستی خودداری میکند. تأمل کردن در مورد تهدید سه کشور اروپایی مبنی بر پایداری تحریمها نیز کار بیهودهای برای سرگرم شدن است.
بعید نیست که در هفتههای آتی که دنیا درگیر جنگ اوکراین و نبرد اسراییل علیه تروریسم در غزه است، رژیم فرقهای در ایران از اولین بمب اتمی اسلام شیعه رونمایی کند، آنهم در حالی که غرب همچنان از رهبرتراشی برای جنبش آزادیخواهانهی ایرانیان دست بر نمیدارد. هنوز مردم ایران نقش رهبرسازی غرب را برای جا انداختن خمینی تبهکار در وقایع سال ۱۹۷۹ فراموش نکردهاند.
اهدای جایزههای متعدد به فعالان سیاسی داخل کار ارزشمندی برای جنبش آزادیخواهی مردم ایران به حساب میآید که جنبشهای مدنی در غرب بانی و حامی آن هستند. در عین حال رهبران قدرتهای غربی به خوبی واقفاند که رژیم سرکوبگر اسلامی هرگونه شکلگیری رهبری سیاسی در داخل را که منجر به سقوط رژیم بشود، به شدت سرکوب کرده و آنها را در دامهای اطلاعاتی خود گرفتار میکند، مگر اینکه غرب تصمیم گرفته باشد از اپوزیسیون برانداز پشتیبانی نکرده و نگاه خود را دوباره به سوی اپوزیسیون اصلاحطلب داخل و خارج بگرداند.
نمونههایی از این رفتار را در رسانههای اجتماع و بنگاههای خبرپراکنی غرب در این روزها بسیار میتوان مشاهده کرد. برجسته کردن یک سخن شاهزاده رضا پهلوی در طول چند مصاحبه با خبرنگاران خارجی که با صداقت سیاسی به پرسش خبرنگار مبنی بر « بازگشت به ایران و داشتن دوستان و خانواده در خارج از کشور» پاسخ داده، دستمایه مشتی سیاستپیشه شده که تا دیروز از بازگشت شاهزاده به عنوان یک «تهدید برای دموکراسی» میگفتند و حالا از «عدم پایبندی و استقامت شاهزاده در رهبری انقلاب» در گفتهها و نوشتههایشان داد سخن میدهند!
همچنین تیتر کردن خبر گفتگوی تلفنی برنده جایزه نوبل از درون زندان اوین با هنرپیشه هالیوود آنجلینا جولی، آنهم در حالی که گفته میشود نرگس محمدی در چند سال اخیر حتا از تماسی تلفنی با فرزندان خود نیز منع شده بود، حقیقتا مرغ پخته را نیز به خنده میاندازد.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.