معلولان به دلیل مشکلات معیشتی و نبود فرصت شغلی، به مشاغل کاذبی چون تکدی، ضایعاتفروشی، زبالهگردی و دستفروشی در مترو روی آوردهاند. گزارشها نشان میدهد در لایحه برنامه هفتم توسعه نیز توجهی به معلولان و مشکلاتشان نشده است.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی اعلام کرده که ۷۶۰هزار تومان مستمری ماهانهی بهزیستی کفاف زندگی معلولان را نمیدهد و به دلیل نبود فرصتهای شغلی آنها ناچار به فعالیت در مشاغل کاذبی تکدی، ضایعاتفروشی، زبالهگردی و دستفروشی در مترو هستند.
در این گزارش آمده با اینکه بسیاری از آنها تحصیلات بالایی دارند، اما در جایگاههای بسیار پایینتر از سطح تحصیلاتشان به کار گرفته میشوند؛ آنها را نظافتچی، منشی و تلفنچی میکنند. در کمیسیونهای پزشکی آزمونهای استخدامی، خط زده میشوند و به بهانه «مناسب نبودن»، پسشان میزنند. آموزش و پرورش به آنها میگوید که روحیه دانشآموزان از دیدن آنها خراب میشود و خانوادهها خوششان نمیآید یک فرد دارای معلولیت به فرزندشان درس بدهد. اخیراً هم در آزمون استخدامی، نابینایان را رد کردهاند.
راضیه ۲۸ ساله با کارشناسیارشد زبان را به دلیل کمبینا بودن نه در بانک استخدام کردند، نه در آموزش و پرورش. بر اساس گزارش «هممیهن» او سالهاست در آزمونهای استخدامی شرکت میکند و هر بار او را رد میکنند: «تا میبینند مشکل بینایی دارم، حتی دیگر از من مصاحبه نمیگیرند.»
او پس از قبولی در آزمون اولیه بانک ملی، از مشهد به تهران آمده بود و با پاسخ منفی بانک مواجه شد. کمی بعد در آزمون استخدامی آموزش و پرورش کرج شرکت کرد که دبیر زبان میخواستند؛ باز هم ردش کردند.
او گفته از آموزش و پرورش به دیوان عدالت اداری شکایت کرده است: «آموزش و پرورش رفتار بدی با من کرد اما وقتی شکایت کردم، با اینکه قاضی از حرفهایم قانع شده بود، در نهایت باز هم بهنفع آموزش و پرورش رأی داد.» او برای کار به یک آموزشگاه خصوصی زبان هم مراجعه کرده، اما مدیرش گفته: «نمیتوانم بچههای مردم را دست شما بسپارم.»
بهروز مروتی مدیر کمپین معلولان هم به «هممیهن» گفته که «سازمان بهزیستی اخیراً یازدهمین آزمون استخدامی فراگیر را برگزار کرده که قرار بود بیش از هزارنفر ازطریق آن استخدام شوند. طبق قانون، تمام دستگاههای اجرایی مکلفاند سهدرصد از استخدامهایشان را برای افراد دارای معلولیت در نظر بگیرند. نکته اما اینجاست که انتظار از بهزیستی این است که باتوجه به ۵ تا ۶ برابر بودن میزان بیکاری در میان معلولان ـ نسبت به سایر افراد جامعه ـ بهزیستی سهمیه استخدامش ۱۰ یا ۲۰ یا حتی ۳۰ درصد باشد.»
بهروز مروتی گفته با توجه به گزارشهایی که به دستش رسیده، در خوشبینانهترین حالت، تنها یکدرصد سهمیه استخدامی سازمانها و نهادهای دولتی برای افراد دارای معلولیت در نظر گرفته میشود.
مدیر کمپین معلولان میگوید این افراد به دلیل نبود فرصت شغلی و نیاز به منابع مالی برای تأمین منابع مالی به مشاغل کاذب روی آوردهاند. او تأکید کرده که «تکدیگری در میان این گروه هم بالا رفته است و گزارشهای زیادی دراینزمینه به ما میرسد. با ۷۶۰ هزار تومان مستمری ماهانه، چطور میتوان زندگی کرد؟ در حالی که به گفته خود مسئولان، آنها به ماهانه ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان درآمد نیاز دارند.»
اینهمه در حالیست که به گفته فعالان حوزه معلولان، در لایحه برنامه هفتم توسعه نیز به نیازهای معلولان توجهی نشده است. در همین رابطه حسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته که نادیده گرفتن افراد دارای معلولیت و بیماران خاص در برنامه هفتم نشانه بیتوجهی به حقوق شهروندان محسوب میشود.
مجلس شورای اسلامی در بررسی لایحه هفتم توسعه، شیوه محاسبه سن بازنشستگی را تغییر داد که این موضوع شامل حال معلولان هم میشد. فعالان صنفی معلولان انتقادهای زیادی به این مصوبه داشتند.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران توضیح داده که به عنوان یک مددکار اجتماعی نگرانی کلی خود را از اجرای این قانون به واسطه ابهامات و ضررهای آن به مردم اعلام میکنم اما بطور خاص، نگران افراد دارای معلولیت و بیماران خاص هستم و وظیفه خودم میدانم به عنوان یک تشکل حرفهای، اعلام کنم قبل از تصویب این مصوبه ملاحظات لازم برای گروههای خاص در نظرگرفته شود.
حسن موسوی چلک افزوده که در شرایط کنونی نیز برخی معلولان باید زودتر بازنشسته شوند و حقوق کامل را دریافت کنند: «حتی اکنون هم بسیاری از معلولان به سختی تا ۳۰ سال دوران خدمت را طی میکنند؛ در صورتی که با توجه به طبقهبندی و شدت معلولیت در سن بازنشستگی تفاوت قائل شوند ضمن اینکه مزایای خود را باید بگیرند چون افراد خاص هستند. وقتی برای آنها، قانون مستقل داریم؛ بنابراین این افراد دارای شرایط خاص هستند.»
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفته که ممکن است با افزایش سن بازنشستگی مشکلاتی برای افراد دارای معلولیت و بیماران خاص بهوجود آید. براساس این مصوبه، سنوات خدمت تا ۳۵ سال پیشبینی شده است درصورتی که اگر این قشر به کار کردن ادامه دهند، شرایط سختی را برای کار کردن دارند و وقتی طول مدت اشتغال بیشتر شود، حتی ممکن است کارفرمایان آنان را جذب نکنند. براساس طبقهبندی معلولیت و بیماری باید سن بازنشستگی تعریف شود و حمایت حداکثری از آنها دیده شود.
حسن موسوی چلک با اشاره به اصل ۲۹ قانون اساسی، افزود: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه حقی است همگانی و دولت مکلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند.
کامران عاروان مدیر عامل جامعه معلولان ایران نیز درباره مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفته که «تصویب قانون افزایش سن بازنشستگی بیانگر آن است که کسانی که این برنامه را تدوین و مصوب کردهاند مشورتی با انجمنها و مسئولان آن حوزه نکردهاند که آیا معلولی مانند جسمی حرکتی میتواند ۶۲ سال دوام بیاورد و آن وقت بازنشسته شود؟»
مدیر عالم جامعه معلولان ایران افزوده که «بر اساس کنوانسیون بینالمللی حقوق معلولان، باید در تصمیمگیریها نظر معلولان و طیف و گروههای این افراد دخالت داده شود و براساس آن تصمیمگیری شود، چرا که مسأله بازنشستگی یک موضوع نسبی است و قطعی نیست که با یک خط کش بگوییم همه باید تا سن ۷۰ سالگی بازنشست شود.»
کامران عاروان گفته بطور معمول یک معلول بین ۲۰ تا ۲۵ سال بیشتر نمیتواند فعالیتهای کاری داشته باشد، براساس طرح جدید باید معلولان به فکر این باشند که از کار افتادگی بگیرند و آن هم با حقوق کمتری بازنشست میشوند.
اینهمه در حالیست که سالها سیاستگذاران و قانونگذران در جمهوری اسلامی به وضعیت معلولان توجهی ندارند. در کنار نبود زیرساختها و ایجاد نکردن بسترهای مناسب برای اشتغال و زندگی این افراد، حتی حمایتهایی که بر اساس مصوبات و قوانین باید از این قشر صورت بگیرد نیز اجرا نمیشود. این موضوع سبب شده معلولان نیز مانند بسیاری دیگر از شهروندان، در تابستان و زمستان و در آفتاب و بارندگی، با برگزاری تجمعات اعتراضی به دنبال حقوق و کرامت از دست رفته خود در جمهوری اسلامی باشند.