آمارهای تکاندهنده مهاجرت در حالی هشدارهای کارشناسان را درباره از بین رفتن سرمایه انسانی کشور به همراه داشته که مقامات دولتی با فرافکنی و توهم دسیسههایی از خارج، با این موضوع حیاتی برخورد میکنند.
سعید معیدفر جامعهشناس در گفتگو با روزنامه «هممیهن» دلیل مهاجرت گسترده ایرانیان را «تنگناهای امنیتی، مشکلات اقتصادی، تنفر و انزجار نسبت به مبدأ، احساس پوچی در کشور خود» دانسته است.
این جامعهشناس گفته که «در هفته تعداد زیادی از مهاجران در دریای مدیترانه جان خود را از دست میدهند. اکثر این افراد از ایران، افغانستان، نیجریه و سایر کشورهایی هستند که از نظر ساختار توسعه و جایگاه اجتماعی با مشکلات جدی مواجهند. در واقع این افراد مبدأ و مقصد را مقایسه نمیکنند و تنها قصد رفتن دارند که میتوان از آن بهعنوان فرار یاد کرد و نه مهاجرت. امروز عده زیادی از کشور فرار میکنند نه مهاجرت.
او در ادامه گفته که «بسیاری از مهاجران احساس میکنند در کشور خود بهعنوان انسان و فردی که دارای جایگاه و منابع و منافع است، شناخته نمیشوند.»
آمارهای ارائه شده در مورد مهاجرت ایران تکاندهنده است و نشان میدهد بسیاری از شهروندان با هر تحصیلات و شغل و تخصصی تمایل دارند از ایران بروند و در کشور دیگری زندگی کنند. با وجود هشدارهای کارشناسان نسبت به خالی شدن کشور از نیروهای متخصص و منابع انسانی، مقامات حکومتی در مورد چنین پدیدهی مهمی به فرافکنی مشغول هستند.
ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم در مراسم روز دانشجو در اظهاراتی بیمعنا یکی از شاخصهای «نخبگی» را «وطندوستی» دانسته و گفته بود که «نخبگی اجازه میدهد که خدمت به کشور را رها کنید و به این بهانه که فلان جا مقداری بیشتر به من پول میدهد پس به آنجا بروم؟»
این در حالیست که بسیاری از مهاجران به ویژه نخبگان به دلیل فشارها و موانع حکومت برای برخورداری از یک زندگی آرام و بدون فشارهای امنیتی و رو به پیشرفت است که ایران را ترک میکنند و البته بسیاری از مقامات حکومتی که بیش از چهار دهه است در ایران ماندهاند، انگیزهشان برداشت از سفره انقلاب است و اقدامات آنها نه تنها نشانهای از وطندوستی ندارد بلکه نشان از نگاه ضدمیهنی و ضدملّی آنها دارد.
محمدعلی زلفیگل وزیر علوم جمهوری اسلامی نیز هفته گذشته در نشست پرسش و پاسخ دانشجویی در دانشگاه «شریف» با اشاره به افزایش نرخ آزادسازی مدرک تحصیلی گفت: «افرادی هستند که مخالف افزایش هزینه آزادسازی هستند و این اعتراض را به ما منتقل میکنند. از طرف دیگر افراد خیلی زیادی هم هستند که میگویند این افراد با پول ما تحصیل کرده تا به ما خدمت کنند، چرا باید از کشور خارج شوند؟ و میگویند راضی نیستیم از بیتالمالی که متعلق به ما است برای فردی که میخواهد به خارج برود، خرج شود.»
عباس عبادی معاون پرستاری وزارت علوم نیز آمارهای مهاجرت پرستاران را رد کرده و گفته «آماری که در خصوص آمار مهاجرت پرستاران درفضای مجازی به آن اشاره میشود، درست نیست». او البته آماری نیز درباره مهاجرت پرستاران ارائه نداده است!
روحالله دهقانی فیروزآبادی معاون علمی ابراهیم رئیسی به تازگی درباره آمار مهاجرت از کشور گفته که «آمار مجموعهها، افراد و شرکتهای مهاجرت کننده در حال حاضر اصلاً خطرناک نیست.»
ایرانیانی که میروند و برنمیگردند؛ معاون رئیسی میگوید آمار مهاجرت «اصلاً خطرناک نیست»!
سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم بدون اشاره به سیلی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که سبب مهاجرت گروه گروهِ ایرانیان از کشور میشود، مهاجرت از کشور را به «نبرد میان حق و باطل» ارتباط داده و به برنامهریزی عدهای در خارج از کشور مربوط دانسته است.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته است: «از تک تک نفراتی که به خارج میروند چه پزشک و چه پرستار مطلع هستیم حتی میدانیم چه بیمارستانی میروند و چقدر حقوق میگیرند. چون بیشتر از همه مطلع هستیم خیلی بیشتر از همه غصه میخوریم.»
سردار پاسدار علی فدوی گفته از آن طرف برنامه ریزی وجود دارد که اینطور شود صرفا نیاز افراد نیست. مجموعهای وجود دارد که کار میکند پزشک و پرستار و دانشجو مهاجرت کنند و بروند. الان بین حق و باطل دعواست. در هر جنگی هم ستون پنجم وجود دارد و کار میکند.
او مهاجرت را موضوعی «طبیعی» دانسته اما گفته وقتی «بیش از اندازه معمولی» میشود به خاطر «همان جنگ» است.
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران، اما معتقد است که «معمولاً وقتی یک واقعیت بزرگ و پیچیده را نبینیم، آن را با مهارتهایی تقلیل میدهیم به یکی از اجزای آن پدیده. درباره مسئله مهاجرت هم این موضوع صدق میکند.»
این جامعهشناس گفته که «جامعه به لحاظ اقتصادی و اجتماعی بیمار است اما میگویند که نخبه صرفاً به دلیل اقتصادی مهاجرت میکند. این درحالیست که اولین علت مهاجرت نخبگان از کشور دلیل اقتصادی نیست. اگرچه در کشورهای دیگر به نخبگی این افراد اهمیت میدهند و آنها دچار مشکل اقتصادی نمیشوند. اما نخبهها به این دلیل از کشور ما مهاجرت میکنند که در خیلی از عرصهها، پخمهها حضور و نفوذ دارند و جای نخبهها را پخمهها و شبهنخبهها گرفتهاند.»
به عقیده تقی آزاد ارمکی «دانشگاههای ما نیروی متخصص تربیت میکند اما نهادها و سازمانها از داخل احزاب وابسته به خود و مناسبات شخصی خود نیرو استخدام میکنند. تعداد بالایی از افراد بهعنوان متخصص روابط بینالملل در دانشگاهها تربیت میشوند اما وزارت امورخارجه از آنها بهعنوان سفیر و نماینده ایران در خارج از کشور استفاده نمیکند؛ جای این افراد را فرزندان و وابستگان افراد میگیرند؛ در همه وزارتخانهها وضعیت چنین است.»
او همچنین گفته «مسئله دیگر، بدبینی نسبت به نخبهها در کشور است. هر کس در این کشور باسوادتر است غربزدهتر تلقی میشود. هر که منتقدتر است، خائنتر تلقی میشود؛ افرادی که تابع هستند محبوب شده و صاحب جایگاه میشوند. به رؤسای دانشکدههای کشور نگاه کنید تا به شرایط پی ببرید.»
این جامعهشناس یکی دیگر از دلایل اصلی و مهم مهاجرت از کشور را شکاف میان حکومت و مردم ارزیابی کرده است: «وقتی جامعهای انسجام اجتماعی خود را از دست میدهد قدرت و محبوبیت و کارآمدی مطلوب ندارد نیروهای خود را بیرون میریزد. علت اصلی مهاجرت عدم چسبندگی نظام اجتماعی به نظام سیاسی و فرهنگی است.»