وزارت آموزش و پرورش در اقدامی عجیب متنی با محتوای «توبهنامه» را برای امضا در اختیار آموزگارانی که همسانسازی حقوق آنها به دلیل شرکت و همسویی با اعتراضات مردمی و صنفی انجام نشده، قرار داده است.
آموزگارانی که درخواست اجرای قانون همسانسازی حقوق و دستمزد را دارند باید مشخصات خود را در این متن از پیش نوشته وارد کرده و به نوعی توبه و ابراز ندامت و پشیمانی کنند!
این متن از سوی فعالان صنفی منتشر شده و به شرح زیر است:
هیات ممیزه محترم وزارت آموزش و پرورش
اینجانب
به کدملی
کدپرسنلی
شاغل
در منطقه
با عنایت به اینکه تا کنون از مزایای رتبهبندی معلمان برخوردار نمیباشم و با توجه به اینکه در طول دوران خدمت دچار برخی مشکلات عملکردی شدهام لذا از موارد مطروحه عملکردی خود پشیمان بوده و به جهت برخورداری خود و خانوادهام از مزایای امتیاز رتبهبندی معلمان خواستار عنایت ویژه و بررسی مجدد میباشم.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران این متن را «ابزار جدید طراحان ناآگاه و مجریان متخلف طرح رتبهبندی» خوانده و هدف آن را«هدر رفت وقت معلمان و عدول از اخلاقیات در سرهمبندی و جور کردن اسناد تقلبی» و بستن دهان آموزگاران اعلام کرده است.
این نهاد صنفی اقدام آموزش و پرورش را «بیشرمانه»و «رذیلانه» خوانده و خطاب به مقامات این وزارتخانه نوشته که «با کدام معیار رتبهبندی این معلمان را حذف کردید که چنین رذیلانه میخواهید برقرار سازید و از معلم به گناه نکرده اقرار بگیرید؟! میخواهید معلمان توبه نامه بنویسند تا آنها را مجرم دانسته و به زور خودشان بر زمین زنید؟!»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در ادامه نوشته که «رد انحرفات و گمگشتگی در اهداف را در بروز چنین خطاهائی میتوان جست. این تعهد گویا این است که هدف از رتبهبندی علاوه بر وقت کشی در پرداخت حقوق مسلم فرهنگیان، استفاده ابزاری بوده است در پروژه زیردستسازی حاکمیت و پیروسازی معلم و خفه کردن صدای معترض.»
در ادامه آمده که «چطور میشود این قدر گستاخ بود، حق مشارکت و نظارت را که در بندبند قانون اساسی و در جای جای منشور اخلاقی هر مذهب و مسلک و مرامی وجود دارد، چنین ناشیانه از شهروندان، آن هم از معلم که خود متولی فرهنگ است، دریغ کرد؟! در این سیاست بازار تیره و تار، برای انحراف از معیار در طرح رتبهبندی، همین بس که از خود بپرسید: اثر آن در کلاس درس چه بوده است؟!»
در پایان نیز از آموزگاران خواسته شده چنین متنی را امضا نکنند و تأکید شده که «شورای هماهنگی این اقدامات بیشرمانه جهت اخذ توبه نامه از همکاران فرهنگی را شدیدا محکوم مینماید و هشدار میدهد که مطابق ماده ۵۷۰ قانون مجازاتهای اسلامی همین حاکمیت عاملین و آمرین این عمل قبیح باید به زندان فرستاده شوند و انفصال خدمت شوند.»
در شرایطی که فعالان صنفی آموزگاران سالهاست در ایران با فشارهای مختلف امنیتی و قضایی و حراستی روبرو هستند اما فعال شدن جنبش دانشآموزی در اعتراضات سال گذشته، سبب حساسیت بیشتر نهادهای امنیتی و آموزش و پرورش بر آموزگاران شد.
طی یک سال گذشته صدها آموزگار بازداشت و احضار شدند، شمار زیادی از آموزگاران با احکام قضایی روبرو شدند و در ماههای گذشته نیز موج سرکوب با اخراج، تعلیق و بازنشستگی اجباری ادامه یافته است.
افزایش فشار بر آموزگاران در آستانه سالگرد جنبش ملّی؛ از بازنشستگی اجباری تا قطع حقوق
در ماههای گذشته فعالان و تشکلهای صنفی آموزگاران از تشدید فضای امنیتی و قضایی علیه آموزگاران خبر میدهند و فهرستی از دهها آموزگار فعال صنفی را که از قانون رتبهبندی محروم شدهاند منتشر کردند.
روزنامه «هممیهن» نیز پیشتر در گزارشی به سرکوب آموزگارانی که فعالیت صنفی دارند پرداخته و نوشته که حدود ۸۰ نفر از معلمان در یک سال گذشته و بعد از آغاز اعتراضهای شهریورماه ۱۴۰۱ از رتبهبندی محروم شدند.
این گزارش همچنین با اشاره به اخراج و بازنشستگی اجباری شماری از آموزگاران نوشته که مهرماه امسال برای تعداد دیگری از معلمها، آغاز فصل جدید کارشان نیست و گروهی دیگر هم زودتر از موعد باید از کلاس درس برای همیشه خداحافظی کنند.
پیشتر و در خردادماه امسال روزنامه اعتماد در گزارشی نوشته بود که وزارت کشور در ابلاغیهای در سال ۱۴۰۱، «حذف رتبهبندی» و «تنزل رتبه» را از جمله راهکارهای مقابله با تجمعات صنفی فرهنگیان مطرح کرده است.
دهها تن از معلمان محروم از طرح رتبهبندی نیز در امرداد گذاشته در نامهای سرگشاده به ابراهیم رئیسی از «بیاعتنایی عامدانه یا غافلانه حکومت نسبت به فرهنگیان» انتقاد و از «نگاه امنیتی» حاکمیت نسبت به فعالیتهای صنفی معلمان ابراز تاسف کردند.
موج جدید «پاکسازی» به مدارس رسید؛ تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه و فعال شدن «هسته سخت انقلابی»
رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش نیز مهرماه امسال موج «پاکسازی» در مدارس را تأیید کرده و گفته بود «امسال نزدیک به ۲۰ هزار مدیر مدرسه تغییر کردند تا در مدارس تحول ایجاد کنند، همچنین ۷ هزار مدرسه در مسیر تحول شناسایی شدند که امسال در ۵ هزار مدرسه فعالیتهای خود را آغاز خواهیم کرد.»
وزیر آموزش و پرورش همچنین گفته بود که «تمامی مدارس شناسایی شده در مسیر تحول مدارس عادی و دولتی هستند، انشالله روحیه تحولی به این مدارس برده میشود و شاهد الگوسازی برای تمامی مدارس کشور خواهیم بود.»
منظور وزیر آموزش و پرورش از تحول، سند «تحول بنیادین آموزش و پرورش است» که هدفش اسلامی کردن بیش از پیش مدارس است.
بر اساس توضیحات ارائه شده از سوی حکومت، در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش با الهام گرفتن از اسناد بالادستی و بهره گرفتن از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴ طراحی شده است.
تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر «آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن ۱۴۰۴، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهامبخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و موثر در عرصه روابط بینالمللی است.»
پس از حضور درخشان جنبش دانشآموزی در اعتراضات جنبش ملّی در سال گذشته، تحمیل فشارهای امنیتی بر دانشآموزان و آموزگاران در دستور کار قرار گرفت. یکی از رویکردهای وزارت آموزش و پرورش، حذف آموزگاران مردمی و در مقابل، جذب نیروهای ارزشی و طلبهها به عنوان آموزگاران بود.
بجای آموزگار، ۲۵هزار طلبه، ۵۸۰۰ نیروی جهادی و ۱۳۰۰ مربی قرآن استخدام شدند!
وزیر آموزش و پرورش هفته گذشته اعلام کرد که وزارت آموزشوپرورش ۲۰۰ هزار معلم نیاز داشته که برای جبران کمبود معلم امسال ۷۰ هزار نفر جذب شدند که در میان آنها ۵۸۰۰ نیروی جهادی و ۱۳۰۰ مربی قرآن بودند.
وزیر آموزش و پرورش همچنین گفته که ۲۵ هزار نفر از طلاب جذب آموزشوپرورش شدند که این امر میتواند در راستای تقویت بنیه اعتقادی دانشآموزان موثر باشد.
حمید نیکزاد مشاور وزیر آموزش و پرورش و دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش نیز از راهاندازی مدارس وابسته به حوزه خبر داده و گفته که «طلبههایی که توانمندی لازم را دارند جذب شده اند که امیدواریم نقشی در ترویج بیشتر فرهنگ ایرانی-اسلامی داشته باشیم.»
حمید نیکزاد هفته گذشته نیز در گفتگو با وبسایت «دیدهبان ایران» گفته که طلبهها به چند صورت در آموزش و پرورش جذب شدهاند؛ از آموزگار دبستان تا معلم پرورشی و مشاور و همچنین به صورت «سربازطلبه» و دخالت در تغییرات محتوای کتابهای درسی!