بحران رکود در بازار طلا و نقره فعالان این صنف را با زیان گسترده روبرو کرده است. بسیاری از کارگاههای طلاسازی و نقرهسازی تعطیل و موج مهاجرت و درواقع «فرارِ» طلاسازان و نقرهسازان نیز به خارج کشور آغاز شده است.
مهاجرت شاغلان رشتهها و اصناف مختلف که در سالهای اخیر با مهاجرت پرستاران و پزشکان به دیگر کشورها، و همچنین کارگران به عراق تشدید شده اکنون به دیگر مشاغل رسیده است. آخرین گزارشها از موج مهاجرت طلاسازان و نقرهسازان به کشورهای همسایه حکایت دارد.
اکبریان تولیدکننده و فروشنده در بازار طلا در گفتگو با وبسایت «اقتصاد ۲۴» با اشاره به مشکلات رکود در بازار طلا و نقره گفته «بیشتر کارگاههای تولیدی از مدار تولید خارج شده و اکثر سرمایه گذاران در این صنعت، سرمایههای خود را یا به بازار مسکن و دلار بردهاند یا کلاً به کشور دیگری منتقل کردهاند.»
این فعال صنفی افزوده که «امروز فعالان تولیدکننده طلا به کشورهای همسایه و حاشیه خلیج فارس از جمله عمان، عراق، افغانستان و ترکیه و عراق میروند. البته برخی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا، استرالیا و کانادا هم هدف مهاجرت طلاسازان و سرمایه گذاران این صنعت شده است.»
او توضیح داده که مردم دیگر برای خرید طلا و حتی نقره پول ندارند و همین موضوع سبب رکود شدید در بازار طلا و نقره کشور شده است: «زمانی طلافروشان جزو طبقه مرفه جامعه بودند و هر کسی طلافروشی داشت مردم به چشم یک «آدم پولدار» به او مینگریستند اما چند سالی است که این قشر هم به تبع تشدید گرانیها در کشور در رکود بسر میبرند و مردم کمتر به آنها مراجعه کرده و طلا میخرند.»
به گفته این فعال صنفی «نگاه مردم به آینده بازار طلا همواره سرمایه گذاری بوده و هست، اما طی دو سال اخیر تفکر سرمایه گذاری در این بازار از بین رفته است». او افزوده که «امروز طلا به اندازهای گران شده که بیشتر خانوارها و حتی جوانان در آستانه ازدواج هم برای خرید این فلز گران بها، پول ندارند.»
موج مهاجرت گسترده ایران با تحصیلات و حرفههای مختلف، و خالی شدن کشور از سرمایه انسانی کارآمد به حدی گسترده شده که دیگر مقامات حکومتی نیز به آن اعتراف میکنند.
دادههای منتشر شده از سوی رصدخانه مهاجرت ایران نشان میدهد که در دو سال اخیر، آمار ایرانیانی که مهاجرت کرده اند، نسبت به ۳۰ سال پیش تقریبا دو برابر شده است.
حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز اعلام کرده که طی دو سال گذشته، ۱۰ هزار پزشک از ایران مهاجرت کردهاند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در سالنامه مهاجرتی ایران، از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ میلادی، در اروپا و آمریکای شمالی و ترکیه، بطور متوسط سالانه حدود ۸۶ هزار ویزا یا اجازه اقامت غیرتوریستی برای ایرانیان صادر شده. بدون احتساب کشور ترکیه، جریان مهاجران ایرانی به دیگر مقاصد مورد اشاره، سالانه در حدود ۶۵ هزار نفر بوده است.
رسول صادقی، عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه «ایران هم مهاجرپذیر است و هم مهاجرفرست؛ هم ترانزیت مهاجران» گفته «از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد نرخ خالص مهاجرتی ایران منفی شد. به این معنا که تعداد بیشتری در حال خروج از کشور هستند.»
به گفته رسول صادقی کیفیت سرمایه انسانی است که جایگزین یا خارج میشود دارای اهمیت است چرا که «مدتا مهاجران اجباری که از کشورهای همسایه به ایران داریم، سطح تحصیلات و مهارتی پایینی دارند». در مقابل اما بخش قابل توجهی از نیروی انسانی که از کشور خارج میشود دارای تحصیلات و مهارتهای موثر در پیشبرد اقتصاد هستند.
رسول صادقی توضیح داده که «بر اساس گزارشهای بینالمللی در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)، حدود ۵۲ درصد از ایرانیان، سطح تحصیلات و مهارت بالا دارند. حدود ۴۴ درصد از ایرانیان در این کشورها در مشاغل با مهارت متوسط هستند. فقط چهار درصد از آنها در مشاغل با سطح مهارت پایین هستند. اما آنچه که در ایران اتفاق افتاده، کاملا برعکس این روند است.»
استاد دانشگاه تهران با اشاره به نتایج پیمایش ملی «سرمایه اجتماعی» گفته در سال ۱۳۹۳، میل به مهاجرت جمعیت ایرانی بالای ۱۸ ساله، ۲۳ درصد بود، اما در سال ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد رسید. یعنی طی هفت سال دو برابر شد. این یعنی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارای مشکلات زیادی است.
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه توضیح داد: «در بسیاری از مناطق کشور با بحثی تحت عنوان فرهنگ مهاجرت مواجه هستیم. در شهرستان درهشهر در استان ایلام روستایی را میتوانم مثال بزنم که ۱۱۵ نفر از جوانان آنها به استرالیا رفتهاند. ۴۰ نفر از این جوانان که نتوانستند مهاجرت کنند، سال ۲۰۱۵ به صورت غیرقانونی به اروپا رفتند. این روستا اکنون تقریبا ترکیب زنانه دارد.»
رسول صادقی همچنین گفته که «در شهرستان سردشت، روستایی داریم که بسیاری از آنها به انگلیس مهاجرت کردهاند. این نشان میدهد که جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است. به نوعی فرهنگی مهاجرتی شکل گرفته است که هر فردی برود، قهرمان است. وقتی مهاجرت تبدیل به یک امر عادی میشود، یعنی فرهنگ مهاجرتی رخ میدهد. با این حال ما در حوزه سیاستگذاری انفعال داریم.»
مرتضی افقه اقتصاددان و استاد دانشگاه جندیشاپور اهواز نیز معتقد است که «ما گروهی از نیروهای متخصص، کارامد و با تجربه را دفع میکنیم. از این بابت نیز به شدت لطمه میخوریم. هم اکنون بخش صنعت و خدمات ما نمیتواند نیازهای نیروی انسانی و نیروهای متخصص خود را تامین کند.»
این اقتصاددان گفته که «حتی به رغم این که ما در دو دهه اخیر، سرمایه گذاریهای زیادی در حوزه نیروی انسانی کردیم، اما به دلیل بی تدبیریها با مهاجرت گسترده رو به رو شدیم. این گروه از نیروهای انسانی (قشر متخصص) با توجه به تخصص و اطلاعاتی که دارند توقعاتی نیز دارند. برای مثال مایلند برخی آزادیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را داشته باشند که در ایران چندان محسوس نیست.»
مرتضی افقه همچنین با اشاره به موج مهاجران افغانستانی به ایران گفته که «حتی در جذب همین نیروهای انسانی که هم اکنون وارد کشور میشوند، برنامه ریزی شده و حساب شده عمل نمیکنیم. گویی از روی ناچاری مجبور شده ایم انبوهی از نیروهای انسانی را از دیگر کشورها بپذیریم. این در حالی است که نیروهای با تجربه، وطندوست و متخصص را از دست میدهیم.»