نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد به دلیل تورم و فقر در ایران، خرید قسطی کالاهای مورد نیاز افزایش پیدا کرده بطوری که ۸۴/۵ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی اعلام کردند کالاهای مورد نیاز خود را به صورت قسطی خریداری میکنند.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در شماره امروز چهارشنبه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲ نتایج یک نظرسنجی را مورد بررسی قرار داده و نوشته بیش از نیمی از پاسخدهندگان در یک سال گذشته تجربه خرید قسطی داشتهاند. همچنین بیش از ۶۳ درصد عنوان کردهاند که لوازم خانگی و کالاهای دیجیتال را قسطی خریداری میکنند.
همچنین بیش از ۷۲ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی کمتر از ۵۰ میلیون تومان خرید قسطی داشتهاند. در شرایط تورمی حاضر، با توجه به اینکه مردم هزینه ناشی از خرید کالاهای خود را به صورت قسطی پرداخت میکنند، فروشندگان نیز سود بیشتری کسب میکنند.
در سوال دوم آمده بود که «برای خرید چه کالاهایی به روش خرید قسطی اقدام کردهاید؟» برای این سوال سه گزینه طراحی شده بود: لوازمخانگی و دیجیتال، کالاهای روزمره و هر دو گزینه.
نتایج نظرسنجی نشان داده که ۶۳ درصد پاسخدهندگان تنها برای خرید وسایل دیجیتال و لوازم خانگی اقدام به خرید قسطی کردهاند. شرایط اقتصادی نابسامان از سویی اما باعث شده است تا برخی خانوادهها و بخشی از جامعه که توان خرید پایینی دارند و امکان تهیه نقدی کالاها را ندارند، برای تهیه کالاهای روزمره خود از جمله مواد غذایی و خوراکی و همچنین پوشاک، اقدام به خرید قسطی و ایجاد حسابهای دفتری کنند.
همچنین بیش از ۱۵/۵ درصد پاسخدهندگان به سمت خرید قسطی نیازهای اولیه و روزمره رفتهاند. ۲۱/۵ درصد پاسخدهندگان نیز گزینه سوم را انتخاب کردهاند. به بیان دیگر در مجموع ۳۷ درصد از جامعه حتی نیازهای روزانه را هم به صورت قسطی خریداری میکنند.
از سوی دیگر ۳۵ درصد پاسخدهندگان، خریدهای قسطی خود را در بازههایی کمتر از ۱۰ میلیون تومان انجام دادهاند. ۳۷/۴ درصد از خریداران کالاهای قسطی، کالاهایی با قیمتی بین ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان و ۲۷/۶ درصد خریداران کالاهای قسطی نیز کالاهایی با قیمت بیش از ۵۰ میلیون تومان را تهیه کردهاند.
در این گزارش آمده بدیهی است در جامعهای که به دلیل نرخ تورم بالا و ناهمخوانی دخل و خرج، مردم توان خرید نقدی را ندارند، به سمت خرید قسطی میروند. تورم ۴۰ درصدی، حفظ ارزش پول را سخت کرده است. در نتیجه پسانداز برای خرید نقدی هم ریسک را برای مردم زیاد میکند. از سوی دیگر، پروسه دریافت وام مانند گذشته نیست و شرایط دریافت وام برای انجام خرید نقدی سختتر شده است.
«دنیای اقتصاد» همچنین تأکید کرده که بررسیهای میدانی نشان میدهد فروشگاههای زیادی اعم از خواربارفروشیها، قصابیها، لوازمتحریرفروشیها و لباسفروشیها با نصب تابلوهایی بزرگ، از امکان فروش قسطی و حساب دفتری خبر میدهند.
نتایج این نظرسنجی نشان میدهد بخشی از جامعه حتی برای تهیه کالاهای ضروری روزمره مانند مواد خوراکی نیز امکان خرید نقدی را از دست داده و به دلیل ناچیز بودن درآمدهایشان ناچار هستند خرید قسطی انجام دهند. پیشتر نیز گزارشهایی از خرید قسطی ضروریترین کالاهای خوراکی مانند نان به صورت قسطی منتشر شده بود.
برای مثال در سال ۱۳۹۹ گزارشهایی از خرید قسطی نان در نانواییهای برخی شهرها منتشر شد. مدتی بعد در اسفند همان سال گزارشهایی از رواج خرید قسطی گوشت و مواد خوراکی منتشر شد. رضا انصاری رئیس اتحادیه گوشت قرمز اصفهان با تأیید این خبر گفته بود که کمبود گوشت در بازار وجود ندارد اما برخی فروشگاهها، حتی فروشگاههای زنجیرهای با انتخاب خود اقدام به فروش گوشت قسطی میکنند.
یک رسوایی دیگر: گوشت قسطی و خرید مواد غذایی با گرو گذاشتن کارت یارانه
همزمان یکی از فروشندگان ساکن اصفهان به کیهان لندن گفته بود: «فروش قسطی مواد غذایی خبر تازهای نیست. شاید الان رسانهای شده باشد. ما از چند ماه پیش داریم گوشت را قسطی میفروشیم! خیلی از سوپرمارکتها هم همین کار را میکنند. حالا من نمیدانم اسمش قسطی است یا نسیه اما شاید بتوانیم بگوییم فروش نسیه با کارت یارانه است.»
این فروشنده گوشت و مواد پروتئینی که در اصفهان افزوده بود که «قبلا روش فروش نسیه وجود داشت ولی چون همه مشتریها را نمیشناختیم و یا اطمینان نبود که جنس نسیه میبرند، بعد میآیند حسابشان را صاف میکنند به همه نسیه فروشی نمیکردیم. الان کارت یارانه را میآورند. من یک جعبه دارم در دَخلم که ۳۰ یا شاید بیشتر کارت بانکی یارانه داخلش هست. سرپرست خانواده از این کارت فقط برای یارانهاش استفاده میکند، آن را با مدارک به ما ارائه میدهد و ما کارت را نگه میداریم و متناسب با اینکه خانواده چند نفره هستند و چقدر یارانه به حساب سرپرست میآید، ما به آنها جنس میدهیم. البته بیشتر از یارانه یک ماه. حالا ریسکی هم هست چون روی کار دولت که حساب نیست! یکهو بزنند یارانه را قطع کنند ما این وسط برایمان مشکل درست میشود.»
او تأکید کرده بود که مشتریهایش خیلی هم قشر فقیر و ندار به حساب نمیآیند: «یک زمانی، همین چند سال پیش مثلا کسی که درآمد و پسانداز و خانه و ماشین نداشت فقیر به حساب میآمد. الان من مشتری معلم و بازاری و بازنشسته دارم که بالاخره کسب و کار دارند یا یک درآمد ماهانه دارند و خیلیهایشان مستأجر نیستند و خانه شخصی ساکن هستند اما خب با این هزینهها نمیکِشند. یعنی اوضاع اقتصادی آنقدر خراب شده که شما نمیتوانید مرزی برای فقیر بودن افراد تعیین کنید و میبینید اکثریت جامعه الان فقیر به شمار میروند. یک تعداد معدودی هم دارا هستند.»
فقر گسترده در ایران که حتی اقشار متوسط را نیز در خود بلعیده دارای ابعاد مختلفی است. برای نمونه با شیوع کرونا در ایران و افزایش نرخ مرگومیر، قیمت سنگ قبر نیز تا ۳۵ درصد افزایش یافت. هزینه خرید قبر هم در شهرهای مختلف با افزایش روبرو شد و همین موضوع خاکسپاری را برای بازماندگان به شدت پرهزینه کرد. در نتیجهی این روند خرید و فروش سنگ قبر دست دوم در ایران به عنوان یک پدیده ناشی از فقر و گرانی آغاز شد.
روزنامه «شرق» در دیماه ۱۴۰۰ به این موضوع پرداخته و به نقل از یک فروشنده سنگ قبر نوشته بود که نهتنها همه مردم توان خرید «سنگ قبر باابهت» را ندارند که میزان تقاضا برای خرید سنگ قبر دستدوم و قسطی هم در حال افزایش است؛ البته مغازهداران سنگ قبرهای قسطی را فقط به دوست و آشنا و افرادی میفروشند که مطمئناند تسویه حساب میکنند.
یکی دیگر از نتایج فقر و فلاکت؛ بازار پررونق سنگ قبر دستدومِ و قسطی!
«کیهان لندن» بهمنماه سال گذشته در گزارشی به رواج فروش سنگ دست دوم و قسطی پرداخته و نوشته بود که بازار سنگ قبر دست دوم به این صورت عمل میکند که افرادی که قصد جدید کردن سنگ قبر اموات خود را دارند، سنگ کهنه را به سنگفروشی میفروشند و سنگی جدید تهیه میکنند و در ازای آن مبلغی بیشتر پرداخت میکنند. سنگفروش، آن را سائیده و مرتب میکند تا به صورت سنگ دستدوم به فروش برسد. این افراد اشاره میکنند که سنگهای دست دوم دوام لازم را ندارند و برای کسانی پیشنهاد میشود که توان مالی کافی برای خرید سنگ ندارند.
در میان این سنگفروشان «بهشت زهرا» هستند کسانی که سنگ قبرهای دست دوم را به صورت قسطی هم میفروشند. برای مثال اگر کسی بخواهد سنگ قبر دست دوم به صورت قسطی تهیه کند که ۱میلیون و پانصد هزار تومان قیمت دارد، باید نصف مبلغ را ابتدا پرداخت کند و باقیمانده را یک چک ۱ماهه تحویل فروشنده دهد. در این صورت میتواند سنگ قبر دست دوم بخرد.
یک سنگفروش هم به روزنامه «اعتماد» گفته بود که «وقتی به مشتری قیمت میدهیم، رنگ از صورتشان میپرد و اگر همراهی داشته باشند، شروع به پچپچ میکنند و درگوشی حرف میزند. از زمان افزایش سرسامآور قیمتها، تعداد مشتریهایی که توان خرید سنگ قبر ندارند و آبرودار هستند، زیاد شده است. بسیاری از سنگ قبرهای قطعات قدیمی را که نیاز به تعویض داشته یا ۳۰ سال از آن گذشته و چندطبقه شدند، برای ما میآورند و میگویند رویش را بسابید و پرداخت کنید و به افرادی که توان مالی کمتری دارند، بفروشید. در این دو، سه سال سنگهای دست دوم هم زیر قیمت دو میلیون تا سه میلیون رفته که همان سنگ را الان باید شش میلیون تومان هزینه میکردند؛ اما ما فقط هزینه سابیدن سنگ، خطاطی یا طراحی را گرفتهایم.»