رانت میلیاردی «آقازاده‌ها» به نام اعزام دانشجو به خارج

- با احتساب شهریه و کتاب و بیمه‌های درمانی و دیگر ضروریات زندگی مانند مسکن و خورد و خوراک و... هر ماه بطور میانگین حدود ۶۰۰۰ دلار هزینه‌های جاری یک دانشجو در آمریکاست. در اروپا به عنوان مثال در آلمان و ایتالیا این هزینه کمتر است.
- با توجه به اظهارات مدیرکل بورسیه و اعزام دانشجو که «۱۰۰هزار ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کنند» و میانگین هزینه ۳۰۰۰ دلار هزینه برای هر دانشجوی اعزامی، به رقم ۳۰۰ میلیون دلار در ماه و ۳ میلیارد و ۶۰۰ هزار دلار در سال می‌رسیم.
- این روزها تا دلتان بخواهد دانشگاه‌های آمریکا و کانادا پر شده از بچه‌های بسیجی، فرزندان سرداران و فرماندهان سپاه پاسداران از جمله در سطح استان‌های کشور و پسران و دختران امامان جمعه و غیره! تو گویی ایران، آهویی شکارشده است که کفتارها رقص‌کنان و باده‌نوشان، مست و خرامان از غرامتی که نصیب آنان شده، دور او می‌چرخند.

جمعه ۱ دی ۱۴۰۲ برابر با ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳


کاوه اردلان – هر روزه خبرهایی از ایران به بیرون  می‌کند که حاکی از فساد مالی و اختلاس‌های میلیارد دلاری است. فسادهای بزرگی که تاریخ ما به خود ندیده است.

به عنوان نمونه می‌توان  این چند فساد بزرگ را برشمرد که در رسانه‌های داخلی به آنها اشاره شده است:

– فساد نفتی توسط بابک زنجانی به میزان ۱۸ هزار میلیارد تومان معادل ۶ میلیارد دلار (بر اساس دلار ۳ هزار تومان)
– گم شدن دکل نفتی به میزان یک میلیارد تومان
– جعل اسناد و فساد مالی در شرکت بیمه ایران به میزان ۸ هزار میلیارد تومان معادل ۲/۷ میلیارد دلار (بر اساس دلار ۳ هزار تومان)
– فساد مالی در صندوق ذخیره کارکنان آموزش و پرورش و بانک سرمایه به میزان ۱۰ هزار میلیارد تومان ۳/۵ میلیارد دلار (بر اساس دلار ۳هزار تومان)
– سوء استفاده از تخصیص ۴/۸ میلیارد دلار با نرخ ترجیهی ۴/۲۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی و نهاده‌های دامی‌و عدم واردات
– سوء استفاده از تخصیص حدود یک میلیارد دلار با نرخ ترجیحی ۴/۲۰۰ تومانی برای واردات نهاده‌های دامی‌ و عدم واردات
– و بالاخره آخرین آنها (تا لحظه تنظیم این مطلب) توسط شرکت چای دبش به میزان ۳/۷ میلیارد دلار

کاوه اردلان

مجموع این چند نمونه فساد مالی ارزی- ریالی حدود ۲۳ میلیارد دلار می‌شود که البته تنها گویای بخشی از فسادها در جمهوری اسلامی است.

بنا بر گزارش تهران تایمز، بر اساس آمارهای غیررسمی, بیش از ۳۰۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج کشور تحصیل می‌کنند. بر اساس آمارهای رسمی‌ اما این تعداد به رقمی‌ بیش از ۹۵ هزار ایرانی می‌رسد. از این تعداد دانشجویان، بدون در نظر گرفتن اینکه کدامیک از این آمار به واقعیت نزدیک‌تر است، بیشترین آنها به ترتیب در آمریکا، آلمان، ایتالیا، ترکیه، کانادا، مالزی، انگلیس، روسیه، استرالیا، مجارستان، قبرس و فرانسه ساکن هستند. اما آیا تا حال از خود پرسیده‌ایم که هزینه مالی این دانشجویان اعزامی‌ چگونه تأمین می‌شود؟ آیا تا حال کسی یا جایی به فساد مالی و اختلاس پنهان «آقازاده‌ها»یی که به نام دانشجویان بورسیه واعزام به خارج آمده‌اند پرداخته است؟

گفته‌های مدیرکل بورسیه و اعزام دانشجویان (محمد مسعودی) در مصاحبه با خبرگزاری «تسنیم» مبنی بر اینکه «۱۰۰هزار ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کنند» و «آمریکا تعداد بیشترین دانشجوی ایرانی در حال تحصیل را دارد و در اروپا، آلمان با ۱۴هزار دانشجو و ایتالیا با ۱۱هزار دانشجو در رتبه‌های بعدی قرار دارند» عاملی بود که موجب تحریک حس کنجکاوی نگارنده در اینباره و بررسی آن شد.

طبق آمار رسمی‌ موجود، طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸  تعداد دانشجویان ایرانی در خارج  کشور با افزایش ۲/۳ برابری همراه بوده است. در بازه ۲۰۱۱  تا ۲۰۱۸ تعداد دانشجویان ایرانی در خارج کشور در تراز ۵۰ هزار دانشجو ثابت مانده است. در سال ۲۰۱۸ تقریبا ۶/۱ درصد از کل دانشجویان ایرانی در خارج  کشور مشغول به تحصیل بوده‌اند.

هزینه‌های تحصیلی در دانشگاه‌های آمریکا و کشورهای اروپائی برای یک دانشجوی اعزامی‌ ایرانی حتی با در نظر گرفتن تفاوت در کمترین و بیشترین‌شان، هزینه‌های بسیار بالایی هستند.

از هزینه‌های تحصیلی در آمریکا شروع کنیم. برای ارائه یک تخمین نسبی در اینباره لازم است موارد زیر را در نظر داشته باشیم:

۱- شهریه:
شهریه در دانشگاه‌های خوب آمریکا چیزی در حدود ۳۰۰ هزار دلار (و یا حتی بیشتر ) در سال است. این مقدار بستگی به نوع دوره تحصیلی و دانشگاه دارد.

۲- هزینه‌های زندگی:
این هزینه‌ها شامل اجاره مسکن، خوراک، حمل و نقل،  ارتباطات اجتماعی و سایر هزینه‌های روزمره می‌شود. این هزینه‌ها می‌تواند تا حدود ۱۵ هزار تا ۲۵ هزار دلار و یا حتی بیشتر در سال برسد.

۳- کتب و لوازم تحصیلی:
مقدار پول مورد نیاز برای تهیه کتب و لوازم تحصیلی مربوطه ممکن است در حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار یا بیشتر باشد.

۴- بیمه‌های درمانی:
برخی از دانشگاه‌ها خودشان بیمه درمانی برای دانشجویان ارائه می‌دهند. هزینه این بیمه نیز متغیر است و ممکن است در حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار یا بیشتر باشد.

با برآورد موارد فوق، به این نتیجه می‌رسیم که هزینه تحصیلی هر دانشجو در آمریکا چیزی در حدود ۵۰ هزار تا ۱۰۰ هزار دلار یا بیشتر در سال است. به عنوان مثال، تحصیل در برخی دانشگاه‌های خصوصی یا گذراندن برخی دوره‌های تخصصی، هزینه‌های بیشتری از آنچه برشمرده شد به دانشجو تحمیل می‌کند. لازم به یادآوری است که این تخمین‌ها تقریبی هستند و باید از توصیه‌ها و اطلاعات دقیق دانشگاه مورد نظر اطمینان حاصل نمود.

تا اینجا دریافتیم که هر ماه بطور میانگین حدود ۶۰۰۰ دلار هزینه‌های جاری یک دانشجو در آمریکاست.

در آلمان هزینه‌های تحصیلی برای دانشجویانی که از دانشگاه‌های خصوصی این کشور پذیرش می‌گیرند، متفاوت است. این دسته از دانشجویان اگر در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل باشند، باید مبلغی نزدیک به ۲۶ هزار یورو در سال بپردازند. همچنین شهریه دانشگاه‌های آلمان در بخش تحصیلات تکمیلی به ۴۰ هزار یورو در سال می‌رسد.

کشور ایتالیا در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی از هزینه زندگی دانشجوئی پایین‌تری برخوردار است.

تا اینجا اگر هزینه هر دانشجوی اعزامی‌ ایران را ۳۰۰۰ دلار در ماه حساب کنیم، به رقم ۳۰۰ میلیون دلار در ماه و ۳ میلیارد و ۶۰۰ هزار دلار در سال می‌رسیم.

با نگاهی به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری «فارس» بر اساس گزارش جدید بانک مرکزی، درمی‌یابیم که میزان درآمد نفتی ایران در سال ۱۴۰۰ به ۳۸ میلیارد و ۷۲۳ میلیون دلار رسید. کمی‌ بالاتر حساب کردیم که هزینه‌های دانشجویان اعزامی‌ جمهوری اسلامی حدود ۳/۲ میلیارد دلار در سال است. یعنی به عبارت دیگر، یک در صد درآمد سالانه نفتی ایران, خرج این دانشجویان اعزامی از سوی حکومت می‌شود.

به گزارش «تابناک» همین یکی دو ماه پیش بود که در رسانه‌ها خبرهایی در زمینه اقامت فرزند یکی از مسئولان بلندپایه دولت در خارج کشور منتشر شد. خبر رسید که این فرد فرزند انسیه خزعلی معاون امور زنان رئیس جمهوری اسلامی است و در کانادا زندگی می‌کند. خزعلی این ماجرا تکذیب کرد و گفت که فرزندش برای توسعه کسب و کار دانش‌بنیان به کانادا رفته و به ایران بازمی‌گردد. کمی‌ بعد خبر رسید که دو فرزند کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در آمریکا زندگی می‌کنند.

گزارش فرارو درباره چگونگی شرایط زندگی فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا نیز می‌تواند جالب توجه باشد:

نعیما طاهری دختر نعیمه اشراقی سومین فرزند شهاب‌الدین اشراقی و صدیقه خمینی و هفتمین نوه سید روح‌الله خمینی است. نعیما در دانشگاه مک مستر کانادا درس می‌خواند.

مورد فرزندان شهردار سابق قم از همه عجیب‌تر و پر سر و صداتر بود. اوایل شهریور سال ۹۸، همزمان با داغ شدن بحث محل زندگی فرزندان مسئولان، خبری دست به دست گردید مبنی بر اینکه هر شش فرزند شهردار قم ساکن آمریکا هستند. واکنش‌های مختلف به این خبر باعث شد حسین مطهری که پسردایی فاطمه لاریجانی است در توئیتی اعلام کند: «دخترعمه‌‌ام “فاطمه” فارغ‌التحصیل پزشکی در دانشگاه تهران بوده و برای تخصص به همراه شوهرش به آمریکا رفته است.»

معصومه ابتکار نیز در یک مصاحبه تلویزیونی در این مورد گفت: «پسرم در آمریکا درس می‌خواند و ادامه تحصیل می‌دهد. خودش و همسرش تا فوق‌لیسانس اینجا بودند، اما رشته‌ای که می‌خواستند ادامه دهند (مدیریت و راهبری سازمانی) در ایران نبود!» و از همین جمله است حضور فرزند علیرضا زاکانی شهردار کنونی تهران برای ادامه تحصیل.

محمد صالح‌ هاشمی‌ گلپایگانی دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر نیز با بیان اینکه ۳ تا ۴ هزار فرزند مدیران میانی از سال‌های گذشته تا کنون در خارج کشور هستند، گفته  است: «چه اصراری است فردی مسئول باشد، در حالی که فرزندش در خارج از کشور باشد؟ نمی‌شود افراد به دنبال تامین یورو و دلار برای فرزندانشان باشند.»

سریال افشاگری‌ها در اینجا هم به پایان نرسید، چون چند روز بعد معلوم شد فرزندان فرد پیشنهادی برای وزارت کار هم در کانادا به دنیا آمده‌اند و تابعیت این کشور را دارند. به این ترتیب موضوع تحصیل و سکونت و تابعیت فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی در خارج کشور بار دیگر در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفت و کاربران زیادی درباره آن اظهار نظر کردند.

البته این نخستین‌ بار نیست که چنین مسئله‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد. در دولت‌های قبلی هم شاهد چنین اتفاقات و افشاگری‌های گسترده‌ای درباره خانواده مسئولان و مقامات دولتی جمهوری اسلامی بودیم.

این روزها تا دلتان بخواهد دانشگاه‌های آمریکا و کانادا پر شده از بچه‌های بسیجی، فرزندان سرداران و فرماندهان سپاه پاسداران از جمله در سطح استان‌های کشور و پسران و دختران امامان جمعه و غیره! تو گویی ایران، آهویی شکارشده است که کفتارها رقص‌کنان و باده‌نوشان، مست و خرامان از غرامتی که نصیب آنان شده، دور او می‌چرخند.

در حالی که جامعه ایران زیر خط فقر و در انواع محدویت‌های اجتماعی و محرومیت‌های اقتصادی زندگی می‌کنند، «آقازاده‌ها» که تعدادشان هر روز افزایش می‌یابد، به نام دانشجویان اعزامی به تغذیه از اموال و ثروت مردم ایران مشغولند. دانشجویانی که به گفته‌ی خود مسئولان جمهوری اسلامی، ۹۱ درصد آنان هرگز به ایران برنمی‌گردند.

با پرسش از برخی دانشجویان ایرانی حاضر در کالیفرنیای جنوبی مبنی بر اینکه آیا آنها بورسیه دولتی می‌گیرند یا نه، پاسخی که از همه آنها دریافت کردم، منفی بود. پاسخی که راه به رانت میلیاردی «آقازاده‌»ها می‌برد که به نام دانشجویان اعزام به خارج، خون ملت ایران را زالووار به شکلی دیگر و پنهان می‌مکند؛ آنهم خیلی شیک و مجلسی، به بهانه تحصیل درفرنگ!

*کاوه اردلان دانش‌آموخته و کارشناس رشته‌های شهرسازی و اقتصاد و ساکن کالیفرنیا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۳۹ / معدل امتیاز: ۳٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=338233